بهبود اقتصادی چین هنوز در هالهای از ابهام قرار دارد و در عینحال این کشور بهطور بالقوه در حال پیشیگرفتن از اهداف بلند پروازانه انرژی خود است. گاردین با استناد به گزارشهای رسمی منتشرشده در حوزه انرژی همچنین بر اساس گزارش گلوبال انرژی مانیتور، (یک سازمان غیردولتی مستقر در سانفرانسیسکو که بررسیهایش اغلب مورداستفاده بانک جهانی، سازمان بینالمللی انرژی و دولتها قرار میگیرد،) مینویسد: چین قرار است تا سال۲۰۲۵ ظرفیت انرژی سبز خود را دوبرابر کند و ۱۲۰۰ گیگاوات انرژی از طریق انرژی بادی و خورشیدی تولید کند و پنج سالزودتر از موعد مقرر به هدف خود در سال۲۰۳۰ برسد.
ظرفیت نصبشده برای استفاده از انرژی بادی و خورشیدی ۵۰درصد از کل ظرفیت نصبشده کشورچین را تشکیل میدهد که نشاندهنده دستیافتن زودهنگام به هدف پیشنهادی دولت در سال۲۰۲۱ است که براساس آن برنامهریزی شدهبود که ظرفیت تجدیدپذیرها تا سال۲۰۲۵ از ظرفیت سوختهای فسیلی فراتر رود. بر اساس دادههای اداره ملی آمار چین، تا پایان سال۲۰۲۲، ظرفیت تولید برق نصب شده چین ۲هزار و ۵۶۴ گیگاوات بود. چین در سالهای اخیر بهشدت استفاده از زغالسنگ برای تولید انرژی را کاهش داده و با سرعت زیاد به سمت انرژیهای پاک حرکت کرده است. خبرگزاری رسمی دولت چین به نقل از کمیسیون توسعهملی و اصلاحات این کشور اعلام کرد؛ چین در حالحاضر حدود ۵۱درصد از برق موردنیاز خود را از تاسیسات و نیروگاههایی که بدون سوخت فسیلی کار میکنند، تامین میکند. این نخستینبار است که میزان برق تولیدی چین از طریق تجهیزات و تاسیسات بدون سوخت فسیلی از برق تولیدی نیروگاههای حرارتی با سوخت فسیلی فراتر میرود. چین تلاش میکند تولید دیاکسیدکربن را تا سال۲۰۳۰، کاهش دهد و تا سال۲۰۶۰ به کربنصفر برسد.
توسعه انرژیهای سبز چین بخشی از تلاش این کشور برای دستیابی به اهداف دوگانه کربن خالص تعیینشده در سال۲۰۲۰ است. این کشور بهعنوان دومین اقتصاد بزرگ جهان، بزرگترین تولیدکننده گازهای گلخانهای است و نیمی از مصرف زغالسنگ جهان را به خود اختصاص میدهد. رئیسجمهور چین، شیجینپینگ، در سال۲۰۲۰ متعهد شد که به حداکثر انتشار دیاکسیدکربن قبل از سال۲۰۳۰ و کربن صفر تا سال۲۰۶۰ برسد.
سال گذشته نیمتریلیون دلار در سراسر جهان صرف انرژی بادی و خورشیدی شد که ۵۵درصد آن مربوط به چین بود. با استناد به گزارشهای منتشره، شیکینگ شیا، مشاور نفت و مواد شیمیایی در موسسه تحقیقاتی و مشاوره وود مکنزی به خبرگزاری سیانبیسی گفت: «بیست سال است که بازار نفت شدیدا وابسته به کشوری (چین) است که همواره از آن حمایت کرده ولی این داستان رو به پایان است.» او پیشبینی کرد تقاضای چین برای نفت در سه تا پنج سالآینده به اوج خود خواهد رسید.
«در بازارهای جهانی نفت، مادامی که به کشورهایی مانند هند یا سایر غولهای اقتصادی نگاه نداشته باشیم، نخواهیم توانست در سمت تقاضا انعطافپذیری ایجاد کنیم.» گروه وود مکنزی انتظار دارد که تقاضای نفت چین تا سال۲۰۲۷ به اوج خود برسد و پس از آن کاهش طولانیمدت تقاضا برای نفتخام ادامه داشتهباشد. شیا افزود: «تقاضای نفت چین تا سال۲۰۲۷ به اوج خود میرسد و پس از آن وارد فاز کاهشی بلندمدت میشود، زیرا این کشور فعالانه سیاستهای انتقال انرژی را دنبال میکند و این مساله رشد اقتصادی را در بلندمدت کند خواهد کرد.» در سال۲۰۲۰، چین اهدافی را تعیین کرد تا تولید کربن خود را درسال ۲۰۶۰ به صفر برساند.
منابع انرژی غیرفسیلی چین اکنون بیش از ۵۰درصد از کل ظرفیت تولید برق نصب شده آن را تشکیل میدهد. چین در سالهای اخیر منابع قابلتوجهی را به ساخت ظرفیت انرژیهای تجدیدپذیر اختصاص داده و نیروگاههای بزرگ بادی، خورشیدی و آبی در غرب این کشور احداث کرده است زیرا بهدنبال رسیدن به هدف انتشار کربن حداکثر قبل از سال۲۰۳۰ است. وی انتظار دارد رشد سریع ظرفیت انرژی بادی و خورشیدی در چین تقاضای این کشور برای نفتخام را کاهش دهد، ولی در عوض هند کاهش تقاضای نفتخام چین را جبران خواهد کرد.
هند؛ بزرگترین مرکز رشد تقاضای نفت
شیا افزود: هند قرار است در پایان دهه جاری از چین بهعنوان بزرگترین مرکز رشد تقاضای نفت پیشی بگیرد. او گفت: «خارج از چین، تقاضای کلی نفت در هند و سایر اقتصادهای نوظهور در آسیای جنوبشرقی تا اوایل دهه۲۰۴۰ به رشد خود ادامه خواهد داد.» او پیشبینی کرد: برای دو دههآینده، موتور رشد اقتصادی آسیا، هند و کشورهای آسیای جنوبشرقی خواهند بود. اقتصاد هند در سهماهه منتهی به ژوئن ۸/ ۷درصد رشد کرد که سریعترین سرعت رشد در یک سالگذشته را بهثبت رساند. همچنین انتظار میرود این کشور تا سال۲۰۳۰ به سومین اقتصاد بزرگ جهان تبدیل شود. بر اساس گزارش اساندپی گلوبال، پس از رشد سریع اقتصادی ۲/ ۷درصدی در سال۲۰۲۲، حرکت اقتصادی در نیمه اول سال۲۰۲۳ همچنان با قدرت ادامه دارد. هند همچنین به مقصدی ایدهآل برای شرکتهای چندملیتی در طیف گستردهای از صنایع تبدیل شده و جریان سرمایهگذاری مستقیم خارجی در سال۲۰۲۱به رکورد جدید ۸۵میلیارد دلار رسیده است. جریان سرمایهگذاری ورودی به بخش تولید نسبت به سالقبل در سال۲۰۲۰ به میزان ۷۶درصد افزایش یافت و به بیش از ۲۱میلیارد دلار رسید.
پس از دو سالرشد سریع اقتصادی در سالهای ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲، چشمانداز کوتاهمدت اقتصادی، ادامه رشد سریع در طول سالهای ۲۰۲۳و ۲۰۲۴ است که با سرمایهگذاری بخشخصوصی تقویت خواهد شد. چشمانداز بلندمدت اقتصاد هند توسط تعدادی از محرکهای اصلی رشد پشتیبانی میشود. یک عامل مثبت مهم برای هند طبقه اجتماعی متوسط بزرگ و در حال رشد آن است. رشد سریع بازار مصرف داخلی هند و همچنین بخش بزرگ صنعتی آن، هند را به مقصد سرمایهگذاری مهم فزایندهای برای طیف گستردهای از شرکتهای چندملیتی در بسیاری از بخشها، از جمله تولید، زیرساختها و خدمات تبدیلکرده است. البته اجماعنظری راجعبه اینکه تقاضای نفت چین بهزودی به اوج خود خواهد رسید، وجود ندارد. برخی از تحلیلگران بر این باورند که این جدول زمانی برای بیش از چند سال(شاید حتی چند دهه) خواهد بود.
بر اساس گزارش سازمان انرژی بینالمللی، زغالسنگ هنوز هم با ۵۵درصد تقاضا، بزرگترین جزء ترکیب مصرف انرژی چین را در اختیار دارد. آژانس بینالمللی انرژی در گزارش اواخر سال۲۰۲۲ خاطرنشان کرد: با این حال، مصرف گاز طبیعی، انرژی هستهای و انرژیهای تجدیدپذیر از سال۲۰۰۱ بهطور پیوسته افزایش یافتهاست. یاو یان چونگ، مدیر تحقیقات نفتی الاسای جی در آسیا، گفت: چین هدف انتشار خالص کربنصفر را تا سال۲۰۶۰ را دارد، یعنی زمانیکه انتظار داریم تقاضای نفتخام این کشور با نزدیکشدن به این مهلت کاهش یابد. وی تاکید کرد؛ واردات نفتخام چین در درجه اول به گازوئیل و بنزین پالایش میشود که به دلیل رشد «کاملا انفجاری» در پذیرش خودروهای برقی در سالجاری، در چین کمتر ضروری خواهند شد. در مورد تولید برق، وی خاطرنشان کرد چین «بیشتر از زغالسنگ و نفت بسیار کمی استفاده میکند.» به همین ترتیب، تحلیلگر دیگری بر این عقیده است تقاضای نفت چین در افق۲۰ تا ۳۰ سالآینده متوقف نخواهد شد، مگر اینکه این کشور به فناوریهای نوآورانه دست پیدا کند. باب مکنالی رئیس گروه انرژی راپیدان گفت: بدون اکتشافات بزرگ گاز یا پیشرفتهای فناوری در انرژیهای تجدیدپذیر یا جایگزین، ما انتظار نداریم که رشد تقاضای چین برای نفت حداقل برای دو تا سه دههدیگر به پایان برسد، اگرچه ممکن است نرخ رشد تقاضا کند شود.
مخاطرات و ریسکهای مالی
در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر باید اذعان کرد؛ بهواسطه شرایط ژئوپلیتیک کنونی حاکم بر دنیا، افق سرمایهگذاری در این حوزه با مخاطرات و ریسکهای فراوان مالی روبهرو است. با این همه بهنظر میرسد سرمایهگذاری در زمینههایی بکر مانند ارتقای ظرفیت ذخیرهسازی، فرصتی فراهم آورده تا سرمایهگذاران حداقل ریسکهای پیشروی خود را کاهش دهند.
همانگونه که اشاره شد، قسمتی از مخاطرات سرمایهگذاری را میتوان با تمرکز بر فناوریهایی که بهنظر میرسد امروزه بیشتر موردنیاز جوامع هستند مدیریت کرد، مانند تکنولوژی ارتقای ظرفیت ذخیرهسازی باتریهای موجود یا ساخت باتریهایی با پلتفرم متفاوت. واقعیت این است که تاکنون طیف گستردهای از سرمایهگذاریهای جدید به سمت تولید انرژیهای تجدیدپذیر متناوب هدایت شدهاند، با اینوجود طرح ارتقای ظرفیت ذخیرهسازی باتری در کشورهای پیشرفته نیز در حال مطالعه است؛ امری که در نوع خود میتواند بر زنجیره تامین مستقیم انرژیهای تجدیدپذیر تاثیرات مخربی برجای بگذارد.
این در حالی است که طبق برآورد آژانس بینالمللی انرژی، بیش از ۲تریلیون دلار سرمایهگذاری سالانه در برق پاک تا سال۲۰۳۰ برای دستیابی به هدف انتشار خالص کربنصفر، موردنیاز خواهد بود. چنانچه دستیابی به اقتصاد کمکربن در راس اولویتهای جهانیان قرار بگیرد، التزام دولتها به تمهید برای جذب سرمایه جدید دراین حوزه بیش از گذشته احساس خواهد شد. جنگ روسیه با اوکراین در کنار منازعات داخلی روسیه، خطرات ناشی از وابستگی دولتهای اروپایی به سوختهای فسیلی وارداتی بهویژه از مبدا روسیه را برجستهتر از گذشته کرده، تا جاییکه مقوله دگردیسی انرژی در قارهسبز را از موضوعی صرفا زیستمحیطی و اقتصادی، به مسالهای کاملا سیاسی تبدیلکرده است.
از راهکارهای دیگری که میتواند کاهش ریسک سرمایهگذاری در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر را رقم بزند، میتوان به اصل ایجاد تنوع در سرمایهگذاری اشاره کرد. جهت روشنشدن موضوع، میتوان به سبد متنوع سرمایهگذاری در زمینه چندگونه از انواع انرژی تجدیدپذیر بهطور همزمان یا سرمایهگذاری همزمان بر روی یک نوع از انرژی در چند منطقه مختلف جغرافیایی، اشاره کرد. از آنجاکه مشتریان بزرگ انرژی در اروپا برضرورت مقابله با تغییرات اقلیمی و خاتمه بهرهبرداری از سوختهای فسیلی تاکید دارند، میتوان آینده انرژیهای سبز را حداقل در این حوزه جغرافیایی، آیندهای روبهرشد متصور شد.
بهعنوان نمونه در انگلستان سهم روبهرشد انرژیهای تجدیدپذیر در ترکیب انرژی این کشور، مانند اکثر اقتصادهای توسعهیافته، چالشهای جدیدی همچون افزایش هزینههای توسعه، رشد نوسانهای تولید و در نهایت تزلزل قیمت در بازار را ایجادکرده است، بنابراین میتوان نتیجه گرفت پروژههای مرتبط با انرژیهای تجدیدپذیر سودهای کمسابقهای را ثبت میکنند و همانطور که گزارش تحقیقاتی اخیر نشان میدهد میزان بازگشت سود حاصل از سرمایهگذاری در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر در قارهسبز از ۱۰درصد در سال۲۰۱۵ به ۱۶درصد در سال۲۰۲۰ رسیده است. به موازات همین مساله، مخاطرات سرمایهگذاری در این زمینه نیز در حال افزایش است.
پیامدهای مالی گذار سریع بهسوی تولید انرژیهای تجدیدپذیر برای جیب سرمایهگذاران قابلتوجه است. در وهله اول، حداقل در ابتدای این فرآیند، تامین انرژی پایدار دچار چالش شده که در نتیجه آن، گاز طبیعی و حتی نفت با افزایش مقطعی قیمت روبهرو میشوند. در وهله دوم، عدمامکان عبور سریع از سوختهای فسیلی، افت بازدهی موردانتظار سرمایهگذاران را در این بخش بههمراه خواهدداشت.