سید محمد شفیعی دانشآموخته کارشناسی علومسیاسی.
حضور چین در خاورمیانه نیز مانند مناطقی چون آفریقا ، آمریکایلاتین و کارائیب نیز به دو دوره تقسیم میشود.
۱. عصر ایدئولوژیکی: چین تا پیش از دهه ۱۹۷۰ اهداف ایدئولوژیکی را در منطقه پیگیری می کرده است به خصوص در ارتباط با کشمکش اسرائیل و فلسطینیها.
اما از اوایل دهه ۱۹۸۰ چین تغییر رویه داده و از اهداف ایدئولوژیکی در قبال فلسطین دست کشیده به خصومت با اسرائیل پایان داده است و روابط دوستانه را آغاز داشته تا بتواند به سلاحها و صنایع دفاعی اسرائیل دسترسی داشته باشد.
۲.پیروی از اصول عمل گرایی اقتصادی:
با توجه به انگیزه چین برای دسترسی به بازارها و منابع و سرمایه گذاری از یکسو و از سوی دیگر غنی بودن خاورمیانه از لحاظ ذخایر انرژی و ثروتهای طبیعی منطقهای و رشد اقتصادی سریع چین، اهمیت این منطقه برای چین افزایش یافت.
از دیگر عواملی که میتوان حضور در خاورمیانه را برای چین مهم دانست، بحث رشد افراط گرایی اسلامیاست. حضور اقلیت مسلمان در سینکیانگ چین و روابط همواره تنشآمیز آنها با حکومت مرکزی چین، سبب شده تا چینیها نسبت به رشد افراط گرایی اسلامی در خاورمیانه حساسیت نشاندهند
چین فقط به روابط با اسرائیل و ایران(راجب روابط ایران و چین پایینتر بحث خواهد شد) تکیه نکرده و نگاهی ویژه به سایر بازیگران منطقهای خاورمیانه نیز داشته است و ارتباطش با این کشورها محدود به چندساله اخیر نمیشود.
اما اقدامات چین در روابط با سایر کشورهای خاورمیانه چه بود؟
چین در سال ۱۹۹۹یک سند مشارکت استراتژیک با عربستان سعودی امضا نموده و هدفش از این ارتباط،متنوع نمودن نفوذ اقتصادی و سیاسیاش در خاورمیانه بوده است.(فارغ از قرارداد اخیر)
در سال ۲۰۰۶ سینوپک،آرامکو و اکسس موبیل توافق کردند که در زمینه استخراج نفت و گاز با شرکت چینی فوجین در حوزههای نفتی عربستان همکاری کنند.
چیندر سال ۲۰۰۴ دست به ابتکاری زده و با همکاری کشورهای عرب حوزه خلیجفارس، تریبون همکاریهای چین و اعراب را تاسیس نمودهاست، که این تریبون همکاری بر زمینههای تجاری و بازرگانی، بهداشت و آموزش و ….. متمرکز است.
از سویی دیگر چین در سال ۲۰۰۶ برای بازسازی مناطقجنگزده لبنان با جامعهبینالمللی همکاری کرده و از حامیان فرایند مذاکرات صلح خاورمیانه بوده است.برای مصر نیز چین یکی از مهمترین منابع انتقال تکنولوژیهای صنعتی بوده است.
همانطور که گفته شد یکی از دلایل حضور چین در خاورمیانه بحث تامین انرژیهای مورد نیاز میباشد. پیشبینیها حاکی از آن که تا سال ۲۰۳۰ ، چین ۷۷ درصد از نفتخام مورد نیاز خود را از خاورمیانه تامین خواهد کرد، با توجه به اینکه در سال ۲۰۰۷ ،ایران، عمان و اسرائیل ۳۷درصد از نفتخام مورد نیاز چین را تامین کرده و یکسال بعد نیز حدود ۵۰ درصد از نفت وارداتی چین از حوزه خلیجفارس وارد شده و سرمایه گذاریهای اخیر چین در عربستان و امارات و..…. اینامر بدیهی به نظر میرسد.
روابط چین و ایران:
مشاجره برانگیزترین رابطه متقابل چین در خاورمیانه که بر کیفیت روابط با آمریکا نیز تاثیر گذاشته، رابطه با ایران است. نگاه غرب به رابطه ایران و چین و تلاش سرسختانه آمریکا برای انزوای سیاسی ایران باعث برجستگی رابطه ایران و چین در محافل گوناگون شده است.
اما نگاه ایران و چین به یکدیگر چگونه است؟
از زمانی که آمریکا، ایران را مورد تحریم قرار داده، ایران به چین به عنوان عاملی جایگزین برای دستیابی به اهداف ملیاش نگاه میکند و هر چه از اعتماد ایران به غرب کاسته میشود، تمایل بیشتری برای رابطه با چین و سایر کشورهای آسیایی پیدا میکند. و از سوی دیگر چین نیز از روابط نزدیک با تهران برای اعمال فشار بر غرب در خصوص مسئله تایوان و دیگر اختلافات با آمریکا و اروپا استفاده میکند.
دو کشور در خصوص یکجانبهگرایی آمریکا مواضع مشترکی دارند و هر دو دولت مخالف نفوذ آمریکا در خاورمیانه هستند و چین به آمریکا به عنوان عاملی بیثباتکننده در خاورمیانه مینگرد و مداخلات آمریکا در خاورمیانه را عاملی برای تسلط این کشور بر منطقه بزرگ اوراسیا میداند و به طور نسبی از دولتهای مخالف آمریکا حمایت کرده است.
البته چین به دنبال ایجاد ائتلافهای مقابلهجویانه با آمریکا نیست و صرفا سعی میکند مانع از موفقیت ایالاتمتحده در تجدید نفوذ سیاسی و اقتصادیاش در خاورمیانه شود.
در بحث مسئله پرونده هستهای ایران،چین طی این مدت مانع از گسترش دامنه تحریمهای شورای امنیت بر علیه ایران شده و توانسته از شدت فشارهای غرب علیه ایران بکاهد، اما در خصوص ارجاع پروندهی ایران از آژانس بینالمللی انرژی اتمی به شورای امنیت ملل متحد همکاری کرده و در بحث صدور چندینقطعنامه بر اساس فصل هفتم منشور مللمتحد در کنار آمریکا ایستاده است!.
در ادامه نیز پس از خروج آمریکا از برجام نیز تاکید بر این داشته که بهترین راهحل برای حل مسئله هستهای ایران بازگشت به برجام است،که البته اهداف منطقهاس نیز پشت سر این موضعگیری در جریان است.
ایران و چین طی این دو دهه قراردادهای مهمی با یکدیگر امضا کردهاند
سند مشارکت استراتژیک در سال ۲۰۰۰، قرارداد ۷۰ میلیارد دلاری برای توسعه حوزه یادآوران در سال ۲۰۰۷ توسط شرکت سینوپک و آخرین آنها که برنامه همکاریهای ۲۵ساله مشترک ایران و چین بوده است که هنوز به مرحله اجرا نرسیده است.
حضور چین در کنار بر اساس منافعش است و دیدیم که در جایی که منافعش تامین نمیشد در کنار آمریکا قرار گرفت مانند ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت یا صدور قطعنامه و یا حتی حمایت از موضع شورایهمکاری خلیجفارس در قبال جزایر ۳گانه ایران البته در روابط بینالملل این موارد طبیعی است.
در نتیجه کلی، ایران برای چین اهمیت دارد، اما ایران منزوی میتواند چین را به سمت و سوی دیگری سوق دهد، به همین دلیل است که ایران سعی دارد تا با احیای روابط با کشورهای منطقه و حضور در سازمانهایی چون همکاری شانگهای و بریکس تلاش خود را برای خروج از انزوا انجام دهد.
“انتشار نظرات کارشناسان به منظور تائید و یا عدم تائید آن ها از سوی دیپلماسی پلاس نیست.”