رسانه تخصصی روابط بین الملل

چه شد که عربستان به آمریکا بی اعتماد شد؟

Diplomacyplus.ir/?p=6468
«تظاهر به ایجاد توازن که اوباما برای توجیه توافق برجام با یک قدرت تهاجمی و تجدیدنظرطلب مطرح کرد، هرگز چندان منطقی نبود. به هر حال، اگر دوستی قول دهد که نیاز‌های شما را با نیاز‌های بدترین دشمنتان متعادل کند، به نظر منصفانه است که نتیجه گیری کنید که او دیگر دوست شما نیست.»
منبع : انتخاب

محمد الیحی مدیر سابق شبکه العربیه عربستان و عضو ارشد اندیشکده «هادسن» در آمریکا در نشریه فارن پالیسی نوشت: شی جین پینگ، رئیس جمهور چین به تازگی از اجلاس سه روزه پشت سر هم در ریاض بازگشت: اولی با ملک سلمان پادشاه عربستان سعودی و محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، دومی با رهبران شورای همکاری خلیج فارس، و سومی با یک گروه بزرگتر. نتیجه این نشست ها، تعدادی توافق علنی و نه چندان علنی در زمینه انرژی، تجارت، سرمایه گذاری، همکاری‌های فناوری و زمینه‌های مختلف دیگر بود. این اجلاس یک رابطه نزدیک اقتصادی و امنیتی را تایید کرد. عربستان سعودی ۱۸ درصد از انرژی مورد نیاز چین را تامین می‌کند و در حال افزایش سفارشات خود از پکن برای تجهیزات پتروشیمی، صنعتی و نظامی است که پیشتر آن‌ها را قبلا از ایالات متحده تهیه کرده بود.

در همین حال، کاخ سفید گفت تلاش شی برای گسترش نفوذ چین در منطقه خلیج فارس «برای حفظ نظم بین‌المللی مفید نیست». مفسران سفر شی را نشانه آن توصیف کردند که ریاض روابط سنتی خود با واشنگتن را کنار گذاشته و به سمت پکن می‌چرخد.

سیاست چین ساده و سرراست است. پکن یک توافق برای ریاض روی میز گذاشته: نفت خود را به ما بفروشید و به ما کمک کنید تا بازار‌های جهانی انرژی را تثبیت کنیم. هر گونه تجهیزات نظامی را که می‌خواهید انتخاب کنید و دریافت کنید؛ و هر طور که دوست دارید از همکاری با ما در حوزه دفاع، هوافضا، صنعت خودرو، بهداشت و فناوری بهره ببرید. به عبارت دیگر، چینی‌ها معامله‌ای را به سعودی‌ها پیشنهاد می‌کنند که به نظر می‌رسد از توافق آمریکا و عربستان الگوبرداری شده است که خاورمیانه را به مدت ۷۰ سال ثبات بخشید.

پیشنهاد چین به سعودی در حالی داده می‌شود که عربستان با چرخش واشنگتن به خصومت آشکار نسبت به منافع اساسی ریاض، احساس خیانت می‌کند. پس جای تعجب نیست که بسیاری از جوانان سعودی ساده لوحانه ایده جایگزینی چین با آمریکا را مطرح می‌کنند. به عنوان فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌های ایالات متحده و مصرف‌کنندگان مشتاق فرهنگ معاصر ایالات متحده، اکثر سعودی‌های تحصیل‌کرده احساس می‌کنند به ایالات متحده نزدیک هستند، به اندازه‌ای که از آنچه به عنوان حملات ناعادلانه رسانه‌ها و سیاست‌گذاران ایالات متحده علیه ما و کشورمان می‌بینیم، آزار می‌بینند. گزینه جایگزین برای بسیاری، یادگیری زبان ماندارین چینی و اندیشیدن درمورد مشاغل آینده که در صنعت و تجارت چین دخیل هستند، است.

برای سعودی‌هایی مثل من، هیچ چیز نمی‌تواند ناامید کننده‌تر از احتمال طلاق از ایالات متحده باشد. از دهه ۱۹۶۰، سعودی‌ها هرگز جهانی را بدون رابطه قوی با ایالات متحده تصور نمی‌کردند. من نیز یکی از آن جوانان سعودی هستم که فرهنگ و عظمت آمریکا را تحسین می‌کنم. با این حال، دهه گذشته اعتقاد بسیاری از سعودی‌ها را متزلزل کرده است، زیرا احساس می‌کنند این نزدیکی و تحسین آن‌ها از ایالات متحده متقابل نیست. به نظر می‌رسد که ایالات متحده مصمم است تا کشور من را به یک «مطرود» تبدیل کند، همانطور که جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده در جریان مبارزات انتخاباتی ۲۰۲۰ وعده داده بود.

این بی اعتمادی به زمان دولت باراک اوباما، رئیس جمهور سابق آمریکا برمی گردد. زمانی که او در سال ۲۰۱۵ بر سر توافق هسته‌ای با ایران مذاکره کرد، ما فهمیدیم که او رابطه‌ای را که به منبع ثبات و قدرت برای هر دو کشور تبدیل شده بود، انکار می‌کند. این توافق مسیری را برای تهران هموار کرد تا بمب هسته‌ای بسازد و در عین حال مهمات جنگی را برای ایران فراهم کرد. تظاهر به ایجاد توازن که اوباما برای توجیه توافق با یک قدرت تهاجمی و تجدیدنظرطلب مطرح کرد، هرگز چندان منطقی نبود. به هر حال، اگر دوستی قول دهد که نیاز‌های شما را با نیاز‌های بدترین دشمنتان متعادل کند، به نظر منصفانه است که نتیجه گیری کنید که او دیگر دوست شما نیست.

در طول دولت اوباما و بایدن، حضور ایران از طریق نیرو‌های نیابتی اش در یمن با درخواست‌های ایالات متحده برای کاهش تنش مواجه شده است. بعلاوه، اغلب عربستان سعودی را به خاطر درگیری‌ای که دنبال آن نبوده سرزنش می‌کنند. در سوریه، ایالات متحده، ما را با شبح هولناک و تهدیدآمیز کشور همسایه که تحت کنترل نیرو‌های ایرانی و بمب افکن‌های روسی بود، تنها گذاشت. به عنوان بخشی از برجام، دولت اوباما ده‌ها میلیارد دلار به خزانه ایران سرازیر کرد، پولی که برای تخریب عراق، درهم شکستن سوریه، ایجاد هرج و مرج در لبنان و حمایت از حملات حوثی‌ها علیه خاک عربستان استفاده شد. این دولت اوباما بود که تصمیم گرفت به رئیس جمهور روسیه، ولادیمیر پوتین، پایگاهی استراتژیک در شرق دریای مدیترانه بدهد، جایی که دولت اوباما به مردم آمریکا آن را به عنوان اقدامی در جهت کاهش جنگ داخلی در سوریه به تصویر کشید. در پاسخ به رگبار موشک‌ها به زیرساخت‌های سعودی از یمن در سال گذشته، دولت بایدن باتری‌های دفاع موشکی ایالات متحده را از خاک عربستان خارج کرد.

با این حال، حتی زمانی که واشنگتن حیاط خلوت ما را آتش زد، سعودی‌ها به دنبال احترام گذاشتن به نقش ایالات متحده در دفاع از ما به‌عنوان یک صلح‌ساز منطقه‌ای و کشوری که همچنان آن را تحسین می‌کنیم، بودند. برای همین دردآور بود که شنیدیم تیم بایدن در سال ۲۰۲۱ قول داد که «روابط خود با عربستان سعودی را مجدداً تنظیم کند» و کاری کند که سعودی «بهای اقداماتش را بپردازد».

دولت بایدن علاوه بر کنار گذاشتن شریکی که زمانی ارزشمند بود، تصمیم گرفته که به جنگ منابع انرژی مبتنی بر کربن برود، آن هم با کمترین حد از بررسی واقع بینانه در مورد چگونگی مدیریت گذار انرژی.

لفاظی‌های پرحاشیه در مورد نجات کره زمین نیز با تلاش سه گانه امریکا همراه بوده است. اول، بایدن میلیون‌ها بشکه نفت از ذخایر استراتژیک نفت ایالات متحده خود را آزاد کرده است که هدف آن کاهش شوک عرضه بود، نه دستکاری بازارها. دوم، ایالات متحده، متحدان اروپایی آن، کانادا و استرالیا، یک مکانیسم بازار برای سقف قیمتی برای صادرات نفت روسیه در هفته گذشته ایجاد کردند. سوم، دولت بایدن عربستان سعودی، امارات متحده عربی و کویت را برای افزایش تولید برای دستیابی به اهداف سیاسی داخلی ایالات متحده، از جمله تورم ناشی از سیاست‌های مالی و پولی خود تحت فشار قرار داده است. روی هم رفته، استراتژی دولت بایدن از نظر سعودی‌ها و دیگر ناظران تلاشی برای از بین بردن قدرت تعیین قیمت نفت از سوی اوپک پلاس است. اگر این اقدام موفقیت آمیز باشد، عربستان سعودی نخواهد توانست درآمدی برای دستیابی به اهداف توسعه خود داشته باشد.

در این زمینه، باید برای همگان کاملاً روشن باشد که چرا بسیاری از سعودی‌ها نگاه خود را به سمت شرق تغییر داده‌اند. اما من به آن‌ها توصیه می‌کنم که امیدشان به جایگزینی چین با آمریکا به عنوان شریک عربستان سعودی، ساده لوحانه است.

یکی کردن اشتباه محاسباتی ایالات متحده با ناتوانی ایالات متحده احمقانه است. نظم جهانی ایجاد شده و طولانی مدت توسط ایالات متحده نمی‌تواند توسط هیچ بازیگر جهانی از جمله چین نابود شود، فقط می‌تواند توسط خود ایالات متحده نابود شود. خوب یا بد، سرنوشت دو کشور به طور اجتناب ناپذیری به هم گره خورده است.

به اشتراک بگذارید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط