مریم وریج کاظمی؛ پژوهشگر مسائل ژئوپلیتیک؛ پاکستان در سال 2015 از پیوستن به ائتلاف تحت رهبری عربستان سعودی در یمن خودداری کرد و از آن زمان به ائتلافی از کشورهای مسلمان متشکل از ترکیه، مالزی و قطر ملحق شد. این موضوع موجب تیرگی روابط بین عربستان و پاکستان شد. عربستان سعودی منتظر فرصتی بود تا بلندپروازی پاکستان را فرونشاند و این فرصت با تصمیم هند مبنی بر باطل کردن وضعیت ویژه اعطا شده به جامو و کشمیر،ایالتی که پاکستان مدعی آن است به وجود آمد. تصمیم هند به شدت با مخالفت پاکستان مواجه شد و پاکستان از عربستان سعودی مکررا درخواست برگزاری نشست سران سازمان همکاری اسلامی برای بررسی موضوع کشمیر را میکرد که سعودیها از این کار سرباز زدند. وقتی پاکستانیها به دنبال جلب حمایت کشورهای اسلامی دیگر نظیر مالزی و ترکیه و ایران برآمدند و سعی کردند بر گرایش دیگری در کشورهای اسلامی حول محور مالزی ترکیه و ایران تکیه کنند، عربستان خواستار بازپرداخت فوری وام 3 میلیارد دلاری خود شد که چندی قبل به پاکستان داده بود. این تنش بر زندگی کارگران مهاجر پاکستانی هم تأثیر گذاشت چرا که امارات متحده عربی، متحد عربستان سعودی، صدور ویزای کار برای پاکستانیها را ممنوع اعلام کرد.این امر نه تنها منبع اشتغال برای کارگران پاکستانی را مسدود کرد، بلکه تزریق منابع مالی به اقتصاد ضعیف پاکستان را نیز از بین برد.
اسلامآباد متوجه شد که درگیری دیپلماتیک با ریاض هیچ نتیجه مثبتی برای خود در بر نخواهد داشت، بنابراین تلاشها را برای اصلاح روابط آغاز نمود. به هر حال این عربستان سعودی بود که شرایط را تعیین کرد. بدیهی است که سعودیها موضع خود را در قبال موضوع کشمیر تغییر ندادهاند، در عوض پیشنهاد کردهاند که میان پاکستان و هند در مورد کشمیر میانجیگری کنند. با این حال، سعودیها آشکارا از تعهد خود نسبت به سرمایهگذاریهای کلان در پاکستان عقب نشینی کردهاند. در سفر سال 2019 محمد بن سلمان ولیعهد سعودی به پاکستان، بیش از 20 میلیارد دلار سرمایهگذاری عربستان در پاکستان از جمله 10 میلیارد دلار در پالایشگاه نفت آرامکو عربستان در شهر بندری گوادر اعلام شد. اما در سفر 2021 خان نخست وزیر پاکستان، سعودیها موافقت کردند که فقط پروژههایی به ارزش 500 میلیون دلار را تحت حمایت صندوق توسعه عربستان تامین مالی کنند که البته عنوان شد رکود اقتصاد جهانی ناشی از پاندومی کووید-19 و قیمت پایین نفت در این امر نقش داشته است. این در حالی است که به طور هم زمان، آرامکو عربستان سرمایهگذاری 70 میلیارد دلاری در پالایشگاه نفتی در هند را آغاز کرد.
روابط پاکستان با عربستان سعودی از جهت وابستگی به بستههای نجات اقتصادی و وامهای متنوع همچنین وضعیت کشمیر و روابط نزدیک عربستان سعودی با هند، شکل پیچیدهای به خود گرفته است. عربستان سعودی ثروتمند و نفتخیز، نقش برجستهای در ارائه حمایت اقتصادی از پاکستان ضعیف ایفا میکند، پاکستانی که همچنان خود را به عنوان یک کشور فقیر معرفی کرده که در محاصره رو به رشد افراطگرایی داخلی به سر میبرد. از سوی دیگر عربستان سعودی بر سیاست داخلی و سیاستهای منطقهای پاکستان تأثیر میگذارد چرا که پیوند با رژیم سعودی به پاکستان قدرت فرامنطقهای و توان تشدید دخالت در امور خاورمیانه را میدهد.
کارشناسان معتقد هستند کشورهای حوزه خلیج فارس، به رهبری عربستان سعودی، کلید بهبود اقتصادی پاکستان در شرایط پسا کووید خواهند بود. نیروی کار پاکستانی نیاز به بازارهای خلیج فارس دارد و پاکستان به وجوه مالی آنها نیازمند است. استراتژی جدید «ژئواکونومیک» این کشور باید راههایی را در نظر بگیرد که پاکستان بتواند شریک تجاری جذابی برای متحدان خلیج فارس باشد. پاکستان همچنین به شدت به پروژههای انرژی تجدیدپذیر نیاز دارد که عربستان به دنبال حمایت از آنها است. در حالی که فرصتهای اقتصادی سودمند باید زیربنای آینده روابط عربستان و پاکستان باشد، فوریت اصلاح این رابطه در تغییر واقعیتهای ژئوپلیتیکی نهفته است، ضمن اینکه اتخاذ سیاست خارجی خوب، مستقل و آیندهنگر در برابر کشورهای حوزه خلیج فارس ضروری به نظر میرسد.
طی هفت دهه؛ مناسبات دوجانبه بین عربستان سعودی و پاکستان مبتنی بر روابط مشترک اجتماعی، سیاسی، مذهبی و فرهنگی بوده است. ضمن اینکه بر کسی پوشیده نیست که نیاز پاکستان به کمک مالی و تامین نفت و نیاز سعودیها به ارتش و فن آوری پیشرفته نظامی و هستهای پاکستان برای تدوام این رابطه بسیار مهم است. بنابراین، در سال 2018، زمانی که پاکستان در معرض خطر عدم پرداخت تعهدات بدهی خارجی خود قرار گرفت، عربستان سعودی با ارائه بسته کمکی 6.2 میلیارد دلاری به اسلامآباد کمک کرد. رئیس جمهور پاکستان در این رابطه ابراز داشت «عربستان سعودی همیشه در دوران سخت در کنار پاکستان بوده است، از جمله اکنون که جهان با افزایش قیمت کالاها مواجه است».
با این حال، عربستان رقیب قدرتمندی همچون چین را روبهروی خود دارد و وابستگی فزاینده پاکستان به چین نشان دهنده تغییر ذائقه وابستگی مالی این کشور از ریاض به پکن است. با ظهور کریدور اقتصادی چین – پاکستان و سرمایهگذاری قابل توجه چین در این کشور، پاکستان اکنون چین را شریک اقتصادی مطمئن و بادوامتری نسبت به عربستان سعودی میداند. با این حال، در حالی که عربستان سعودی احتمالاً همچنان رقابت اقتصادی خود را با چین در پاکستان از دست خواهد داد، بسیاری از عوامل و سیاستها از جمله افزایش قدرت اقتصادی و نفوذ هند در صحنه منطقهای و جهانی میتواند سعودیها را وادار کند تا روابط خود را با پاکستان، دوباره تقویت نمایند.
از دیگر زمینههای نگرانی ژئوپلیتیکی برای روابط عربستان و پاکستان، روابط قوی هند و ایران است. بندر چابهار که از بندر گوادر تحت حمایت چین فاصله کمی دارد، یک مسیر ترانزیتی به افغانستان ایجاد میکند که پاکستان را دور میزند و این موضوع برای پاکستان نگران کننده خواهد بود. ضمن اینکه هند علاوه بر ایجاد مشارکتهای اقتصادی استراتژیک با ایران، علاقمند به همکاری با این کشور برای مبارزه با افراطگرایی مذهبی در هند است. این در حالی است که هم هند و هم ایران، به دلایل مختلف از گسترش جنبشهای به اصطلاح جهادی به ویژه شاخههای داعش در جنوب آسیا، آسیای مرکزی و سایر مناطق هراس دارند.
با این حال در پس زمینه چالشهای ژئوپلیتیکی و اقتصادی، روابط عربستان و پاکستان به دلیل روابط دوجانبه قوی تاریخی و برخی از منافع کلیدی ژئوپلیتیکی مشترک، اساساً محکم است و با وقفههای گاه به گاه برای رفع چالشهای منطقه خلیج فارس و جنوب آسیا به توسعه خود ادامه خواهد داد. با این حال، منافع امنیتی پاکستان، سعودیها را متقاعد خواهد کرد تا در برخورد با هند برای نفوذ منطقهای، نقض حقوق بشر در جامو و کشمیر و خشونتهای جمعی مداوم علیه اقلیتهای مسلمان، یک اقدام اساسی انجام دهد.
تجارت دوجانبه بین هند و عربستان سعودی سالانه 27 میلیارد دلار است، و در مقابل تجارت پاکستان و عربستان سعودی فقط 3.6 میلیارد دلار است، بنابراین، به گفته تحلیلگران، معنای آن این است که عربستان سعودی ترجیح میدهد هند را با جانب داری از پاکستان در مورد کشمیر خشمگین نکند و البته این موضوع را متذکر میشود که مراودات تجاری-اقتصادی اولویت بیشتری نسبت به پیگیری تفکرات ایدئولوژیک و نظامیگری دارند.
با این حال، عربستان سعودی به نیروی کار نیاز دارد و پاکستان آن را تامین میکند، پاکستان نیز به سرمایهگذاریهای مداوم و حمایت مالی نیاز دارد که عربستان سعودی میتواند آن را ارائه دهد ضمن اینکه هر دو کشور دارای روابط استراتژیک قوی هستند که شامل مانورهای نظامی مشترک، اشتراک اطلاعات، آموزش ارتش سلطنتی سعودی و همکاریهای دریایی گسترده است. اما همچنان توانمندیهای هستهای پاکستان مهمترین عامل تعیین کننده روابط استراتژیک این کشور با عربستان سعودی به شمار میآید، چرا که پاکستان میتواند در صورت نیاز آن را به عربستان سعودی ارائه دهد. بعید است که عربستان سعودی، یکی از امضاکنندگان معاهده منع گسترش تسلیحات هسته ای به دنبال تسلیحات هستهای باشد، چرا که هر گونه تلاش برای دست یابی به آن منجر به واکنش تند کنگره ایالات متحده میشود که فروش تسلیحات به پادشاهی سعودی را محدود میکند. بنابراین، با احراز این واقعیت که رقیب منطقهای ریاض یعنی ایران در زمینه تحقیقات هستهای از عربستان سعودی پیشی گرفته است، حفظ رابطه نزدیک با قدرت هستهای جهان اسلام یعنی پاکستان برای عربستان ضروری به نظر میرسد. با این حال در سالهای اخیر، عربستان سعودی علاقه خود برای توسعه نیروگاههای هستهای به جهت کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی و استفاده غیرنظامی از آن را به آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام کرده است. از این رو، آنچه که مشخص است تقویت بیشتر روابط ریاض با اسلامآباد به دلیل قدرت نظامی پاکستان و موقعیت منحصر به فرد آن در جهان اسلام ضروری است.
با این تفاسیر به نظر میرسد، رقابت فزایندهای بین هند و پاکستان برای ترغیب عربستان سعودی به سرمایهگذاری گسترده در حال شکل گیری باشد که باعث شدت یافتن همکاریهای دفاعی از جمله تمرینات مشترک و ماموریتهای آموزشی بین سعودیها و پاکستان خواهد شد. ضمن اینکه با توجه به جمعیت مسلمانان پاکستان و علاقمندی عربستان به کمک مالی و معنوی برای بسط و گسترش مدارس دینی با ساختار ایدئولوژی وهابی-سلفی در نواحی کم توسعه یافته و فقیر پاکستان، چنین تعاملاتی میتواند به همسویی مجدد استراتژیک بین ریاض و اسلامآباد منجر شود.
ضمن اینکه، پاکستان با عواملی نظیر بدهیهای خارجی، فساد اداری، رشد قابل توجه تروریسم و افراطگرایی مذهبی، رقابت فرسایشی با هند، سطح پایین مراقبتهای بهداشتی و ضعف شبکههای زیرساختی، عملا شرایط را برای دخالت تلویحی سعودیها در سیاستهای ملی- منطقهای خود هموار میکند که این موضوع میتواند علاوه بر چند قطبی شدن گروههای مختلف مردم و به حاشیه رانده شدن اقلیتهای مذهبی در پاکستان به ویژه شیعیان که هدف گروههای افراطگرای سنی قرار میگیرند، عوارض دیگری در سیاستهای منطقهای پاکستان ایجاد کند. تغییر جهت گیری منطقهای پاکستان در اثر نفوذ سعودیها از جمله میتواند موجب تنشهایی بین پاکستان و برخی همسایگان شود که پاکستان به شدت از آن پرهیز دارد و نسبت به آن آسیبپذیر است.