طرح دعوا و حقوق بینالملل
از زمان ماجرای کریمه در سال 2014، تصویر غرب از روسیه، دولتی است که نه تنها کتاب قوانین بینالملل را پاره میکند، بلکه با ادعای دخالت مسکو در انتخابات ترامپ و حمایت آشکار از لوپن در فرانسه و نیروهای سیاسی راستگرا در سایر کشورهای اروپایی به طور فعال ثبات در غرب را تضعیف میکند.
از طرف دیگر مسکو میگوید برچسب زدن جو بایدن به ولادیمیر پوتین بهعنوان «جنایتکار جنگی» روابط آمریکا و روسیه را به مرز فروپاشی سوق داده است و سفیر ایالات متحده در این کشور را به دلیل اظهارات نابخشودنی اخیر بایدن احضار کرده است. پس از تصویب قطعنامه شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد برای تشکیل کمیسیون تحقیق، ایالات متحده و ۴۴ کشور دیگر با یکدیگر همکاری میکنند تا تخلفات و سوء استفادههای احتمالی را بررسی کنند.
تحقیقات دیگری توسط دیوان کیفری بینالمللی در جریان است. همچنین دیوان بینالمللی دادگستری به روسیه در قراری که صادر کرده، دستور داده است تا فوراً عملیات نظامی خود در اوکراین را متوقف کند و اعلام داشته از توسل مسکو به زور «عمیقاً نگران است.»
طبق حقوق بینالملل، تعریف مشخصی از جنایت جنگی وجود دارد و محتملترین راهی که پوتین میتواند به عنوان یک جنایتکار جنگی تعریف شود، از طریق دکترین قانونی به رسمیت شناخته شده، مسئولیت فرماندهی است. اگر فرماندهان دستور دهند یا بدانند یا در موقعیتی باشند که از وقوع یا ارتکاب جرایم اطلاع داشته باشند و هیچ اقدامی برای پیشگیری از آن انجام نداده باشند، میتوان آنها را از نظر قانونی مسئول دانست.
اما روسیه صلاحیت دیوان کیفری بینالمللی را به رسمیت نمیشناسد و هیچ متهمی را به مقر دادگاه در لاهه هلند نمیفرستد. نکته جالب این است که ایالات متحده نیز اختیارات دادگاه را به رسمیت نمیشناسد. علاوه بر این، روسیه یکی از اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل است، بنابراین میتواند مانع از تصویب هرگونه قطعنامه برای ارجاع پرونده بررسی ارتکاب جنایت جنگی به این نهاد شود.
راهبرد روسیه در مقابل استراتژی سختتر غرب
به نظر میرسد رویدادهای هفتههای اخیر فضای کافی چندانی برای کاهش شکاف عمیق بین روسیه و قدرتهای غربی باقی نمیگذارند؛ اما با توجه به چالشهای بیشمار پیشروی واشنگتن در خاورمیانه، شرق آسیا و در واقع شکست تا به امروز در ایجاد تغییر بنیادی سیاست روسیه در مورد اوکراین، این سوال مطرح میشود که استراتژی سختتر غرب ممکن است شامل چه مواردی باشد؟
حضور نظامی آمریکا در اروپای مرکزی، افزایش حمایت نظامی ایالات متحده از لهستان و کشورهای بالتیک و پیشروی ناتو به سمت شرق نیز بزرگترین موانع تحقق صلح و ثبات در اوکراین هستند. این راهبرد «اطمینان بخشی اروپا» که عملاً یک سیاست بلندمدت مهار و بازدارندگی است، برای برخی از پایتختهای اروپایی که در اصل خواهان حل اختلافات با مسکو هستند (البته نه به هر قیمتی) شاید در کوتاهمدت رضایتبخش باشد، اما در دراز مدت خوشایند نخواهد بود.
در حالی که شعله ور شدن بحران با مسکو فورا باعث بحران انرژی، بالا رفتن هزینه مهاجرت به کشورهای اروپایی و حتی تهدید امنیت غذایی در اروپا شده، بعید است که تحریمهای بیشتر اتحادیه اروپا و ایالات متحده در درازمدت تغییر دهنده اساسی بازی باشد. از چالشهای مبرم اروپا به واسطه برگزیت و روندهای ملی گرایانه، از وابستگی شدید به منابع انرژی روسیه گرفته تا مشکلات اقتصادی در منطقه یورو عملا فضای بسیار محدودی را برای سرمایهگذاری در استراتژی سخت با هدف مقابله با روسیه باقی میگذارد که فراتر از قدرت مخرب تحریمها بتوانند عمل کنند.
در حال حاضر نشانهای از وجود دیدگاه مشترک بین روسیه و کشورهای غربی دیده نمیشود که بتواند به حل مناقشات منطقهای و ایجاد یک محیط امنیتی و تجاری قابل قبول بینجامد. سیاستهای فعلی ناتو و حملات کلامی اخیر بایدن به طور قطع موجب افزایش سوء تفاهم و بیاعتمادی شده و میتواند تاثیرات جبرانناپذیری را بر روند مذاکرات احتمالی صلح و اجرای هرگونه تعهدات متقابل در اجرای آتش بس و صلح به دنبال داشته باشد.
در عین حال اگرچه خطر تشدید تنش ناشی از درگیریها و لفاظیها را نمیتوان کاملا رد کرد و ممکن است ادامه درگیریها به «وضعیت عادی جدید» تبدیل شود، اما چشم انداز هر نوع مداخله ناتو علیرغم تهدیدها، دور از دسترس است و به نظر میرسد نه روسیه و نه ناتو نمیخواهند به رویارویی مسلحانه متوسل شوند.
راهبرد اصلی روسیه، در کنار تلاش برای رفع تحریمها، تمرکز بر ایجاد سازوکارهای بیاثر کردن ابزار تحریم خواهد بود. در عین حال، هیچ نشانه فوری مبنی بر اینکه مسکو در مورد وضعیت کریمه یا در استراتژی خود در مورد مناطق شرقی اوکراین که اکنون تحت کنترل نیروهای روسیه هستند، تجدید نظر خواهد کرد، وجود ندارد.
افزایش تحرکات سیاسی و میدانی ناتو برای تسلیح، آموزش و هدایت گروههای نظامی و به صورت مشخص موضع تهاجمی اعضای ناتو و اقدامات نظامی کشورهایی مانند لهستان و آلمان در ارسال سلاح به اوکراین، بالا بردن بیاعتمادی روسها نسبت به پیشنهادات احتمالی در مذاکرات پیش رو را به دنبال خواهد داشت.
همچنین مسکو، درصدد حفظ اصول سیاستگذاری خارجی روسیه خواهد بود که دفاع از روسها، آنچه مسکو بهعنوان اصول اساسی روابط بینالملل میداند، برابری حاکمیتی و حق دولتهای فعلی برای مقاومت در برابر مداخلهای که چشمانداز تغییر رژیم را افزایش میدهد و دفاع سخت از امنیت ملی و منافع تجاری را دربر میگیرد.
لذا چشم انداز حل و فصل زودهنگام درگیری دور از دسترس به نظر میرسد و در نهایت عدم اطمینان مسکو در مورد سیاستهای بلندمدت امریکا و اروپا، اتخاذ سیاستهای سختتر روسیه را توجیه خواهد کرد./ پوریا نبی پور- دکتری علوم سیاسی و روابط بینالملل