رسانه تخصصی روابط بین الملل

چرا مذاکرات صلح در قفقاز بسیار دشوار است؟

Diplomacyplus.ir/?p=8726
نشریه «نیوزویک» در مقاله‌ای با اشاره به صلح ارمنستان با آذربایجان، به بررسی این سوال پرداخت که چرا مذاکرات صلح در قفقاز بسیار دشوار است؟

به‌گزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه نیوزویک در مقاله‌ای به‌قلم «زهراب مناتساکانیان» نوشت: نخست‌وزیر ارمنستان اخیراً در مذاکرات پرتنش صلح با آذربایجان، امتیازی تاریخی را به آذربایجان اعطا کرد.

«نیکول پاشینیان» با انصراف از هر ادعایی مبنی بر مشروعیت حق تعیین سرنوشت برای قره‌باغ کوهستانی، در نگاه اول، به‌عنوان یک مرد صلح، امتیاز بزرگی را واگذار کرد، اما داستان متفاوت‌تر و دور از ذهن است.

اگر غرب می‌خواهد از بی‌ثباتی بیشتر در فضای پس از شوروی جلوگیری کند، باید اطمینان حاصل کند که هرگونه اقامتگاهی در جنوب قفقاز، مستقیماً به نیازهای 120 هزار ارمنی قومی در قره‌باغ کوهستانی پاسخ می‌دهد؛

در غیر این صورت، خشونت ممکن است ارمنستان را وادار به انجام هر کاری کند.

واقعیت‌های وضعیت کنونی می‌تواند برای ناظران گیج‌کننده باشد، حتی آن‌هایی که دوستان خوش‌نیت غربی هستند، در آرزوی دور کردن تنش‌ها و امید به از بین رفتن درگیری‌ها، دو حقیقت اصلی را نادیده می‌گیرند و این مشکلات بسیاری در منطقه ایجاد می‌کند.

حقیقت اول این است که مرزهای داخلی بین جمهوری‌های اتحاد جماهیر شوروی که پس از فروپاشی کمونیسم به مرزهای بین‌المللی بین دولت‌های مستقل تبدیل شدند، اغلب غیرطبیعی هستند؛

آن‌ها ناشی از دیکته‌های رهبران شرور مسکو هستند که گاه عمداً نقشه قومی موجود را درهم می‌ریختند.

به این ترتیب بود که بسیاری از ارامنه در آذربایجان خود را یافتند و اساساً یک قرن پیش این موضوع مطرح شد، در حالی که ارمنستان امروزی بخشی از میراث تاریخی هزاران سال پیش است.

ارمنی‌ها تمایل گسترده‌ای برای حفظ موقعیت اصلی خود دارند که نقشه جهان تا حد زیادی به همان شکلی که هست باقی بماند و درگیری‌های قومی پایان بیابد، آن‌ها درک زیادی نسبت به این مسائل قومی داشته و خواستار این درگیری‌ها نیستند.

این انتظار به‌ویژه، زمانی که بسیاری از اعضای قومیت یک دولت یا ملت در کشورهای همسایه گیر افتاده‌اند، بیشتر می‌شود، همان‌طور که نمونه‌های متعددی در اروپای امروزی وجود دارد.

این امر حقیقت دومی را روشن می‌کند که بسیاری در مورد منطقه ارمنستان درک نمی‌کنند، ارمنی‌ها به همین ترتیب نمی‌توانند بپذیرند که زندگی خود را به‌عنوان شهروندان آذربایجان تسلیم کنند و اصالت خود را فراموش کنند.

حکومت دزد سالار آذربایجان، تحت رهبری ‌نظام سلسله‌ای علی‌اف، برای بیش از 50 سال، از جمله در سه دهه پس از استقلال خود، یک تهدید واقعی و بزرگ برای «اقلیت» ارمنی باقی ماند.

از ماه دسامبر، ارامنه در قره‌باغ کوهستانی تحت محاصره وحشیانه قرار گرفته‌اند؛ قطع برق و گاز، حضور ترسناک آذربایجانی‌های متجاوز در کریدور لاچین و بسته شدن راه نجات آن‌ها؛ 6 ماه است که در محاصره کامل با بحران‌های انسانی متعاقب آن زندگی می‌کنند و سختی می‌کشند.

با توجه به ناتوانی نیروهای حافظ صلح روسی در این منطقه، تلاش‌های مستمری برای تصرف سرزمین‌های جدید و هتک حرمت مکان‌های میراث ارمنی در مناطق تحت کنترل آذری‌ها وجود دارد، ادامه لفاظی‌های سرشار از نفرت از ارامنه نشانه خطری است که در بیخ گوش مردم جهان است.

یک فشار واقعی بین‌المللی باید بر باکو اعمال شود تا از کشتارها و پاک‌سازی قومی که در راه است، جلوگیری کند. درک عمل‌گرایانه مبنی بر اینکه حرکت مرزها بعید است و در هسته اصلی بیانیه پاشینیان نهفته است، مسئله جدیدی نیست.

این بیانیه در روزهای اخیر و در بحبوحه مذاکرات صلح با باکو منتشر شد و در حالی که تضمین‌های محکم و ملموس برای حمایت از ارضی ارمنستان دریافت می‌کند، امتیازاتی را به باکو می‌دهد.

در تاریخ اخیر، ارمنستان در واقع مستقیماً خواستار کنترل بر قره‌باغ کوهستانی نشده است، با توجه به سیاست واقعی ارمنستان، همیشه مراقب بود که این منطقه در واقع به‌عنوان یک نهاد سوم در نظر گرفته شود و حقوق ارمنی‌های منطقه محفوظ باشد.

ارمنستان مطمئناً درک کرده است که این موجودیت در خطر است، به همین دلیل بود که از مردم در قره‌باغ کوهستانی هنگام شورش، حتی در زمان اتحاد جماهیر شوروی، حمایت کرد، به همین دلیل است که در جنگ اوایل دهه 1990 که منجر به یک حکومت خودمختار در قره‌باغ کوهستانی شد نیز باز حمایت خود را از قره‌باغ داشت.

من (زهراب مناتساکانیان، وزیر امور خارجه سابق ارمنستان) چند سال پیش، زمانی که مستقیماً درگیر مذاکراتی به منظور حصول توافقی پایدار در مورد این موضوعات بودم تا نقطه عقد قراردادی مبنی بر خودمختاری قره‌باغ پیش رفتم و علی‌اف در آن زمان وانمود کرد که ممکن است با یک رفراندوم استقلال در قره‌باغ کوهستانی موافقت کند، به شرطی که تنها چند دهه بعد، پس از دوره او اجرا شود؛

البته با حمله آذربایجان، در پاییز 2020، تاریخ به سمت دیگری رفت، اما واقعیت زیربنایی این مسئله هنوز تغییر نکرده است.

برای عاملان کلیدی بین‌المللی امروز، حتی چنین استقلالی، احتمالاً از گزینه‌های موجود خارج است، اما من ارزیابی می‌کنم که خودگردانی باید امکان‌پذیر شود، علی‌اف می‌خواهد دستاوردهای خود از جنگ را در حالی که خاطرات پیروزی‌اش تازه است، دائمی کند و ممکن است برای انجام آن، دست به هر کاری بزند.

جهان باید فشار مضاعفی بیاورد و باید برای آذربایجان روشن کند که بهای تهدیدها، خشونت آن و این استبدادات، استقلال خودمختار منطقه قره‌باغ خواهد بود.

به اشتراک بگذارید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط