رسانه تخصصی روابط بین الملل

چرا امارات در تلاش برای نزدیک شدن به ایران است؟

Diplomacyplus.ir/?p=1362
موسسه «مطالعات امنیت ملی اسرائیل» در یادداشت تازه خود ضمن اشاره به اینکه ابوظبی شریک مرکزی اسرائیل در خلیج فارس است و ایران را تهدید اصلی برای امنیت خود می‌داند، به بررسی این سوال که چرا امارات در تلاش برای نزدیک شدن به ایران است پرداخت.

 موسسه مطالعات امنیت ملی اسرائیل در یادداشت تازه خود به‌قلم «یوئل گوزانسکی» نوشت: از یک سو، ابوظبی نگران گسترش قدرت ایران در منطقه است و برای مهار آن از طریق همکاری با اسرائیل (رژیم صهیونیستی) تلاش می‌کند. از سوی دیگر، امارات از طریق روابط سیاسی و قراردادهای تجاری به تهران نزدیک می‌شود. چطور می‌توان این دوگانگی را توضیح داد و چگونه این امر بر اسرائیل (رژیم صهیونیستی) تأثیر می‌گذارد؟

امارات، شریک مرکزی اسرائیل(رژیم صهیونیستی)  در خلیج فارس، ایران را تهدید اصلی برای امنیت ملی خود می‌بیند. چالشی که ایران برای امارات ایجاد می‌کند، شامل تهدیدات، مستقیم یا از طریق نائبان، حمله جنبشی به اهداف استراتژیک، استفاده بالقوه از براندازی و ترور و کنترل بر قلمرو امارات است. امارات با ایجاد طیف وسیعی از پاسخ‌های دفاعی واکنش نشان داده و همزمان به دنبال حفظ روابط باز اقتصادی و دیپلماتیک با ایران تا حد امکان است. تلاش‌های کنونی امارات برای نزدیک‌تر شدن به ایران نیز برای متعادل کردن تصویر آن به ‌عنوان دستیار اطلاعاتی و عملیاتی اسرائیل(رژیم صهیونیستی)  طراحی شده است.

اسرائیل(رژیم صهیونیستی)  باید در نظر داشته باشدکه نقش امارات در جبهه به اصطلاح علیه ایران ممکن است تغییر کند، به ویژه با توجه به شکاف‌های در حال ظهور در جبهه، و به خصوص در صورت و زمانی که توافق هسته‌ای بین ایران و قدرت‌های جهانی شکل بگیرد.

امارات، ایران را تهدید اصلی برای امنیت ملی خود می‌بیند. چالشی که ایران برای امارات ایجاد می‌کند شامل تهدید حمله جنبشی مستقیم به سایت‌های استراتژیک، بالاتر از همه تاسیسات نفتی آن است. تهدید غیرمستقیم توسط نیروهای نیابتی ایران (شورشیان حوثی در یمن)؛ پتانسیل براندازی و وحشت (شاید بر اساس جامعه ایرانی قابل‌توجه در دبی)؛ و تهدیدی شامل کنترل واقعی قلمرو امارات، اشغال ابوموسی و جزایر تنب، است. در مقابل این پس زمینه، امارات طیفی از واکنش‌های دفاعی را توسعه داده و همزمان به دنبال حفظ روابط باز اقتصادی و دیپلماتیک با ایران است.

از آن­جایی که امارات یک مرکز مالی بین‌المللی است، نزدیکی جغرافیایی آن به ایران و روابط تاریخی بین دبی و تهران به این کشور کمک کرده است که به شریک تجاری اصلی ایران تبدیل شود. طبق گزارش‌ها، قبل از خروج آمریکا از توافق هسته‌ای با ایران در سال 2018، تجارت بین این کشورها حدود 13 میلیارد دلار بود (تجارت غیرقانونی قابل‌توجهی نیز بین این دو وجود دارد). امارات آشکارا از خروج آمریکا از توافق حمایت و با کارزار فشارهای این کشور بر ایران همکاری کرد و بر این اساس، دامنه تجارت سالانه این کشور با جمهوری اسلامی به ۷ میلیارد دلار کاهش یافت. علاوه بر این، با وجود ضربه اقتصادی، امارات به استثنای برخی موارد از تحریم‌های اعمال شده علیه این کشور حمایت کرد و حتی گه­گاه سرعت تولید نفت خود را افزایش داد تا کسری نفت ایران در بازارها را جبران کند. در عین حال، در حالی که امارات نگران تماس‌های بین آمریکا و ایران در مورد بازگشت احتمالی به توافق هسته‌ای است که می‌تواند نفوذ منطقه‌ای جمهوری اسلامی را تقویت کند، احتمالاً از برداشتن تحریم‌ها علیه این کشور با گسترش برجام سود خواهد برد.

در سال 2016، امارات مراقب بود که یک کانال دیپلماتیک باز با ایران حفظ کند و حتی نمایندگی خود را در تهران باز نگه داشت، زیرا بسیاری از کشورهای عربی دیگر دفاتر خود را در پی حملات به نمایندگی‌های دیپلماتیک سعودی در ایران بستند. یک تغییر اساسی در سال 2019 رخ داد، زمانی که امارات پس از حملات ایران به نفت‌کش‌ها در خلیج فارس وارد گفتگو با این کشور شد. روند نزدیکی زمانی تشدید شد که امارات خروج نیروهای خود از یمن را اعلام کرد که به منزله تفاهمی برای افزایش هماهنگی بین گارد ساحلی کشورها، آزادسازی سپرده‌های ایران در بانک‌های اماراتی و انتقال کمک­های پزشکی به این کشور برای کمک به مبارزه با همه‌گیری کووید-19بود.

اسرائیل(رژیم صهیونیستی)  باید تغییر احتمالی نقش امارات را در جبهه منطقه‌ای علیه ایران، به ویژه با توجه به شکاف‌های بیشتر در این جبهه و در صورت دستیابی به توافق هسته‌ای جدید با ایران، مد نظر قرار دهد./ مرکز مطالعات سورین

به اشتراک بگذارید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط