به گزارش «راهبرد معاصر»؛ با برگزاری دور دوم انتخابات ریاست جمهوری برزیل و شمارش آرا، سرانجام لوئیس ایناسیو لولا داسیلوا که پیش تر رئیس جمهور این کشور بود، توانست رقیب خود ژائیر بولسونارو را شکست دهد؛ نتیجهای که پس از چند دهه به حکومت راستگرایان در برزیل پایان داد.
داسیلوا در مرحله دوم انتخابات ریاست جمهوری برزیل توانست با اختلافی اندک و مویرگی بر بولسونارو، رقیب راستگرای خود پیروز شود. نتیجه شمارش آرا حاکی از کسب 50.9 درصد از آرای رأی دهندگان برزیلی از سوی نامزد چپگراست. در مقابل، بولسونارو توانست 49.1 درصد از آرای رأی دهندگان را کسب کند. داسیلوا در واقع پیروز نهایی قطبیترین انتخابات تاریخ مدرن این کشور بزرگ آمریکای جنوبی شد که با وجود رقابت بسیار فشرده میان دو کارزار انتخاباتی، به نفع وی پایان یافت.
در دوره قبلی ریاست جمهوری داسیلوا در فاصله سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۰ اقتصاد برزیل توسعه یافت و سیاست های دولت وی میلیونها نفر را از فقر نجات داد. داسیلوا با وجود محبوبیت 80 درصدی از سمت خود کناره گیری کرد. پس از آن در دام اتهامات سیاسی افتاد و تحقیقات گسترده ای درباره رشوهگیری مقام های دولتی به محکومیت و زندانیشدن وی به اتهام فساد در سال ۲۰۱۸ منجر شد؛ هرچند از ابتدای تحقیقات اعلام کرده بود اتهامات علیه وی سیاسی است. داسیلوا ۱۸ ماه بعد از سوی دادگاه عالی برزیل آزاد و سال گذشته محکومیتش لغو شد، در نتیجه به وی اجازه داده شد دوباره برای ریاست جمهوری نامزد شود.
محمدحسن قدیری ابیانه، سفیر سابق ایران در مکزیک درباره ارزیابی خود از انتخابات ریاست جمهوری برزیل به «راهبرد معاصر» گفت: پیروزی داسیلوا هر چند در رقابتی نزدیک با بولسونارو به دست آمد، اما موفقیتی برای کشورها و ملت هایی است که به دنبال استقلال خود هستند. روی کار آمدن و ظهور حکومت های چپ گرا در کشورهای آمریکای لاتین سابقه دارد؛ به عنوان نمونه چند سال گذشته در مکزیک برای نخستین بار حکومتی چپ گرا به قدرت دست یافت.
وی افزود: در کلمبیا مورد مشابهی رخ داد و رئیس جمهور چپ گرا به قدرت دست یافت. در این کشور همواره قدرت در دست جناح های راست بود و حال شاهدیم در برزیل داسیلوا توانست در رقابت های انتخابات ریاست جمهوری پیروز شود، هر چند در سال های گذشته رئیس جمهور این کشور بود.
سفیر سابق ایران در مکزیک در تشریح ویژگی های رئیس جمهور جدید برزیل و آینده فراروی این کشور عنوان کرد: داسیلوا مواضع مستقل تری نسبت به رئیس جمهور سابق برزیل دارد. بولسونارو خود را «ترامپ برزیل» می خواند و مناسبات نزدیکی با دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا داشت. طبعاً دولت سابق برزیل سیاست های آمریکا را در عرصه های مختلف دنبال می کرد، در حالی که با روی کار آمدن رئیس جمهور جدید انتظار می رود این کشور سیاست های مستقل تری را در پیش بگیرد.
این کارشناس سیاست خارجی در پاسخ به این سؤال که پیروزی داسیلوا چه تأثیری بر روابط میان ایران و برزیل خواهد داشت، گفت: در دوره سابق ریاست جمهوری داسیلوا روابط ایران با برزیل گسترش بیشتری داشت. پیش بینی می شود با روی کار آمدن دولت جدید چپ گرا در این کشور روابط میان جمهوری اسلامی ایران و برزیل به عنوان بزرگترین کشور آمریکای لاتین از نظر وسعت، جمعیت و ثروت رو به رشد باشد.
قدیری ابیانه درباره تأثیر پیروزی حزب چپ گرا بر روابط آتی میان برزیل و آمریکا تصریح کرد: روی کار آمدن داسیلوا در برزیل موجب قطع روابط با آمریکا نخواهد شد، اما رئیس جمهور برزیل سعی خواهد کرد سیاست های مستقل تری را نسبت به سلف خود در پیش بگیرد. به دلیل سیاست مستقل تر داسیلوا، آمریکایی ها تلاش کردند رقیبش در انتخابات ریاست جمهوری برزیل پیروز شود که این موضوع محقق نشد. حتی اتهاماتی که پیش تر به داسیلوا زده شد و حتی مدتی وی را به زندان انداخت، با همدستی و هماهنگی آمریکا انجام شده بود.
وی عنوان کرد: آمریکا قصد داشت جناح میانه چپ را در برزیل به شکست بکشاند که بعدها ثابت شد داسیلوا آن گونه که ادعا می کردند، در اتهامات مالی ازجمله پولشویی و فساد مالی دست نداشته و نیرویی مردمی و از حمایت قشر ضعیف، روستاییان و افراد کم بضاعت برخوردار است.
قدیری ابیانه با تأکید بر اینکه بیشتر حامیان داسیلوا را افراد کم بضاعت تشکیل می دهند، یادآور شد: دولت پیشین برزیل و بولسونارو نماینده قشر سرمایه دار برزیل بود، اما داسیلوا نماینده نماینده قشر ضعیف است. در هر صورت آمریکا چندان موافق قدرت گرفتن برزیل نیست. برزیل این ظرفیت را میان کشورهای آمریکای لاتین دارد که به قطب بزرگ قدرت تبدیل شود و آمریکا چنین چیزی نمی خواهد.
سفیر سابق ایران در مکزیک درباره تأثیر روی کار آمدن حزب جدید در برزیل بر باقی کشورهای آمریکای لاتین گفت: انتخاب داسیلوا به عنوان رئیس جمهور در برزیل به دنبال پیروزی عوامل چپ یا به عبارتی ضد آمریکایی و استقلال طلب در کشورهای مختلف آمریکای لاتین رخ داد و موجب تقویت روحیه نیروهای استقلال طلب در کشورهای آمریکای لاتین خواهد شد. پیش بینی می شود از این پس شاهد پیروزی های جناح استقلال طلب چپ گرا در کشورهای دیگر آمریکای لاتین باشیم.