به گزارش اکوایران، در میانه چالشهای پیش بینی شده برای چشمانداز 2030، پلن بن سلمان برای داشتن اقتصاد بدون نفت شاید به میزان افزایش نفوذ ایران در منطقه با اهمیت باشد. از همین رو گروهی از ناظران فارغ از فرایند تنش زدایی میان میان ریاض و تهران مدعی اند که ولیعهد عربستان از حالا باید قدرت بازدارندگی اش را در برابر توان و قدرت ایران افزایش دهد.
موسسه مطالعات خاورمیانه در گزارشی به این متغیرها و چشم انداز روابط دو بازیگر پرداخته است. اقتصادنیوز این گزارش را در سه بخش ترجمه کرد که بخش نخست آن با عنوان «آرامش پیش از طوفان؛ تنش ایران و عربستان پایانی ندارد؟» و بخش دوم آن با عنوان «در آستانه جنگ سرد جدید؛ پکن پشت تهران را خالی میکند؟» منتشر شده و در ادامه بخش سوم و پایانی آن ارائه میشود.
بازگشت به جنگ سرد در خاورمیانه؟
اهرم دیپلماسی در صورتی موثر است که با قابلیتهای نظامی قدرتمند همراه باشد. در واقع، ترکیب مناسب دو گزاره چماق و هویج می تواند همراه محکمی برای مذاکرات یک کشور با کشوری دیگر باشد. ریاض هنوز ابزار قابل اعتمادی ندارد و عملکردش در جنگ یمن نقاط ضعفش را بیش از بیش آشکار کرده است. با این همه این کشور در حال توسعه ابزارهای بازدارنده هم در کوتاه مدت (موشک های بالستیک) و هم در بلندمدت است. هرچند عملکردش در حوزه قدرت سخت مبهم است. از یک سو، عربستان هشت سال در یمن درگیر جنگ بوده و از دگرسو نشان داده که مایل است به هرگونه تنش پایان دهد حتی به قیمت کنترل انصاراالله بر بسیاری از مناطق یمن.
در چنین شرایطی اگر پادشاهی به توان بالایی در حوزه موشک های بالستیک دست پیدا کند شاید قادر باشد نوعی بازدارندگی نسبی در برابر تهران برای خود تعریف کند. در چنین شرایطی رایزنی میان تهران و ریاض احتمالا مذاکرات مرتبط با کنترل تسلیحات؛ دینامیک اکشن-واکنش کلاسیک در طول جنگ سرد بین ابرقدرت ها را یادآور خواهد شد. پس از دهه 1960، هر زمان که آمریکا یا شوروی به سیستم تسلیحاتی جدید دست مییافتند (یا صرفاً در حال توسعه آن بودند)؛ اهرمی که ثبات استراتژیک را تهدید می کرد، دو طرف درگیر مذاکرات محدودیت های تسلیحاتی می شدند. با این همه دستیابی به نتایج مشابهی از مذاکرات در قلمرو متعارف بین عربستان سعودی و ایران بسیار دشوار به نظر میرسداما غیرممکن نیست.
پلن واشنگتن برای پادشاهی
گروهی از ناظران مدعی اند که گزینه بازدارندگی موشک بالستیک سعودی می تواند تاثیرات متفاوتی بر توان حمایتی ایالات متحده داشته باشد. اگر عربستان چنین سلاح مرگبار و بی ثبات کننده ای را تکثیر کند، دل و ذهن مقام های واشنگتن را به دست نخواهد آورد. این درحالی است که همکاری دفاعی نزدیک با چین نیز امکان پذیر نیست. با این حال، از آنجایی که ایالات متحده عمیقا نگران آغاز مسابقه تسلیحاتی موشکی در خاورمیانه است این احتمال وجود دارد که واشنگتن با دقت بیشتری تمدید یک پیمان دفاعی با پادشاهی را برای جلوگیری از تکثیر آن در نظر بگیرد. توسعه برنامه موشکی بالستیک در دست سعودی ها در واقع می تواند به عنوان ابزاری برای چانه زنی با واشنگتن عمل کند.
گزینه های بازدارندگی عربستان سعودی علیه ایران گزینه های مطلوبی نیستند، اما گزینه های واشنگتن برای اعمال محدودیت بر ریاض سخت است. تا زمانی که ایالات متحده نگرانی (مشروع) در باب دستیابی به پیمان دفاعی رسمی با ریاض داشته باشد، رهبری عربستان سعودی از ابزار لازم برای دستیابی به گزینه های بازدارنده علیه ایران استفاده خواهد کرد.واشنگتن ممکن است نتواند پادشاهی را از تکثیر و دستیابی به موشک های بالستیک قوی تر بازدارد، اما می تواند به ریاض در توسعه سایر قابلیت های نظامی اش کمک کند. طبیعتا اجرایی شدن این گزاره مستلزم اتخاذ رویکردی جدید در همکاری امنیتی بین دو کشور است، رویکردی که طرحی هماهنگتر با تمرکز بر پروژه بازسازی دفاعی، اجرای برنامهریزی احتمالی مشترک ایالات متحده و عربستان سعودی و سرمایهگذاری در همه الزامات سازمانی برای امنیت تعریف خواهد کرد.
از دیگر گزینه های ایالات متحده، در صورتی که توانمندی موشک های بالستیک سعودی به یک واقعیت تبدیل شود، فشار بر مذاکرات منطقه ای کنترل تسلیحات جهت جلوگیری از آغاز یک مسابقه تسلیحاتی است. آخرین باری که ایالات متحده در چنین دیپلماسی چندجانبه در منطقه درگیر شد، اوایل تا اواسط دهه 1990 پس از روند صلح مادرید بود. مذاکرات کنترل تسلیحات و امنیت منطقه ای به نتایج استراتژیک دست نیافت، بلکه ایالات متحده را درگیر تنش از جنسی تازه کرد. اینکه آیا ایالات متحده امروز می تواند رهبری را در منطقه ای که از اهمیت استراتژیکش کاسته شده به دست بیاورد یا نه، مشخص نیست.