رسانه تخصصی روابط بین الملل

پایان قهر ایران و قاهره؛ یخ روابط، آب می‌شود؟

Diplomacyplus.ir/?p=993
در واقع آشتی میان مصر و ایران برای هر دو کشور سود متقابل خواهد داشت که مصر قدرت چانه زنی و محافظی در برابر دخالت عربستان در امور داخلی و سیاست مصر به دست خواهد آورد.

توحید ورستان؛ چند روز قبل منابع خبری جزئیاتی از تماس‌های مصر و ایران را در مدت اخیر با هدف بهبود روابط دو کشور را فاش کردند. پایگاه خبری «العربی الجدید» به نقل از چند منبع مصری خبر داد که در آخرین روزهای سال گذشته میلادی، مقامات امنیتی دو کشور یک «دیدار ارزیابی» برگزار کرده‌اند. به گفته این منابع، این دیدار به منظور بازبینی و ارزیابی گام‌ها و مطالبات متقابل دو کشور که پیش‌تر در نیمه سال گذشته درباره آن توافق صورت گرفت بوده است.

روابط تهران و قاهره در چهار دهه گذشته شاهد کمترین ارتباطات سیاسی و اقتصادی است، علاوه بر اینکه روابط دیپلماتیک قطع بود میزان حجم تجاری نیز به کمترین حد ممکن رسیده است. اما حالا به نظر می رسد که با آب شدن یخ روابط تهران و ریاض، این موضوع بر روابط قاهره- تهران نیز تاثیر مثبت بگذارد. نباید فراموش کرد که با توجه به شرایط مالی سخت مصر، عربستان از حامیان مالی این کشور محسوب می‌شود که باعث تاثیرگذاری در بیشتر مواضع سیاسی قاهره نیز می‌شود. بنابراین برای واکاوی روابط تهران- قاهره، لازم است تا نگاه تاریخی به این موضوع داشته باشیم.

در طول زمامداری حسنی مبارک، نزدیکی مصر و ایران غیرقابل تصور به نظر می‌رسید. با این حال، پس از پیامدهای بی‌ثبات‌کننده انقلاب‌های بهار عربی، احتمال نزدیکی دو کشور به یکدیگر افزایش یافت چون بحران سوریه و شرایط بد اقتصادی در مصر همپوشانی‌های چشمگیری را در برنامه‌های سیاسی دولت‌های مصر و ایران ایجاد کرد. بنابراین، نشان دادن پتانسیل آشتی بین دولت مصر و ایران در دوره ریاست جمهوری عبدالفتاح السیسی بسیار مهم است.

با این وجود، پیروزی رئیس جمهور دونالد ترامپ مانع این نزدیکی کامل شد، زیرا غرب و عربستان سعودی پیشنهادهای خوبی در قالب یک مشارکت اقتصادی و سیاسی به سیسی ارائه دادند که شاید ایران قادر به آن نبود. صرف نظر از این موضوع، تهران و قاهره طی یک دهه گذشته گام‌های مهمی در مسیر نزدیک شدن برداشته‌اند و برنامه مشترک آنها برای آغاز یک مشارکت یا حداقل یک جبهه متحد علیه افراط‌گرایی می‌تواند زمینه‌ساز آن باشد.

چهار دهه رابطه ایران و مصر
قبل از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، مصر و ایران روابط صمیمانه‌ای داشتند. پس از جنگ ۱۹۷۳، انور سادات رئیس جمهور وقت مصر، روابط نزدیک‌تری با ایالات متحده برقرار کرد و از نفوذ ناسیونالیسم عربی در سیاست‌های دولتی کاسته شد. سادات همچنین از طریق قرارداد کمپ دیوید در سال ۱۹۷۸ با اسرائیل سازش کرد. شاه ایران و متحد ایالات متحده، به این اصلاحات نگاه مثبت داشت. بنابراین، بهبود روابط مصر با ایالات متحده باعث بهبود روابط با ایران نیز شد.

اما انقلاب ۱۳۵۷، مسیر روابط قاهره و تهران را برای نزدیک به چهار دهه تغییر داد چون مصر نیز مانند ایالات متحده، بسیاری از روابط دیپلماتیک خود با ایران را در سال ۱۹۸۰ قطع کرد. دولت علی اکبر هاشمی رفسنجانی (۱۹۸۹-۱۹۹۷) رویکرد عملگرایانه‌تری را در سیاست خارجی خود در قبال منطقه اتخاذ کرد، همچنین سیاست آزادسازی اقتصادی داخلی، یعنی باز کردن اقتصاد تحت سلطه دولت به روی سرمایه گذاری بخش خصوصی داخلی و خارجی، نشان دهنده یک رویکرد جدید سیاست خارجی نیز بود. او روابط دیپلماتیک خود را با مصر، مراکش و عربستان سعودی از سر گرفت و از ائتلاف تحت رهبری ایالات متحده برای بیرون راندن عراق از کویت حمایت کرد.

روابط بین قاهره و تهران در دوران دولت محمد خاتمی (۱۹۹۷-۲۰۰۵) اندکی بازتر است. برای مثال، در سال ۲۰۰۱، حسنی مبارک با کمال خرازی، وزیر امور خارجه، بالاترین سطح دیدار مقامات ایرانی و مصری از زمان انقلاب ۱۹۷۹، را برگزار کرد. اولین دیدار سران دو کشور در حاشیه اجلاس فناوری سازمان ملل متحد در ژنو در دسامبر ۲۰۰۳ انجام شد. متعاقباً در ژانویه ۲۰۰۸، غلامعلی حدادعادل، رئیس مجلس ایران، از مصر دیدن و با مبارک گفتگو کرد.

در ماه می ۲۰۰۸، محمود احمدی نژاد آمادگی ایران برای بازگشایی سفارت های دو کشور را پیشنهاد داد تا روابط دیپلماتیک با مصر را از سر بگیرد. مخالفت مصر با برنامه هسته‌ای ایران و اجرای تحریم‌های آمریکا علیه ایران مانع پیشرفت در روابط دو دولت شد. در واقع نگرانی مبارک از برنامه هسته‌ای ایران، او را در کنار عربستان سعودی و اسرائیل قرار داد. از سال‌ ۲۰۱۳ تاکنون نیز ژست‌های آشتی‌جویانه برای عادی‌سازی روابط دوجانبه همواره وجود داشته است اما نفوذ عربستان سعودی در مصر مانع از عادی سازی روابط مصر و ایران است.

عربستان؛ مانع بزرگ عادی‌سازی روابط
عربستان سعودی یکی از مهم‌ترین رقبای منطقه‌ای ایران و در عین حال از حامیان مالی قاهره محسوب می‌شود و در میان شرکای تجاری مصر، در کنار امارات متحده عربی بیشترین مبادلات تجاری را در میان کشورهای عربی دارد. همچنین ریاض به دنبال افزایش میزان سرمایه گذاری خود در مصر است بطوریکه در اواسط سال ۲۰۲۱، رئیس شورای تجارت مصر-سعودی (SEBC) اعلام کرد که عربستان سعودی در نظر دارد ارزش سرمایه‌گذاری‌های خود در مصر را ظرف پنج سال آینده به ۵۰ میلیارد دلار برساند که در حال حاضر ۳۰ میلیارد دلار است.

همچنین براساس آخرین داده‌ها، حدود ۶۲۸۰ شرکت سعودی در مصر فعالیت می‌کنند و این کشور، یک بازار بزرگ برای سرمایه‌گذاران سعودی است. عربستان دومین بازار خارجی صادرات مصر است، در حالی که مصر هشتمین دریافت کننده صادرات سعودی است. کل مبادلات نفتی و غیرنفتی دو کشور به بیش از ۷.۵ میلیارد دلار می‌رسد.

در این میان مصر به دنبال تبدیل شدن به هاب برق در منطقه است و در همین راستا قراردادهای مهمی با یونان و قبرس منعقد کرده است که برای تحقق آن هم به سرمایه سعودی و هم موقعیت ژئوپلتیکی آن نیاز دارد. چندی پیش نیز یک مقام مصری اعلام کرد که فاز اول پروژه اتصال برق بین عربستان سعودی و مصر در ژوئن ۲۰۲۴ آغاز می‌شود. ایمن حمزه، سخنگوی وزارت برق مصر در به روزنامه سعودی «عکاظ» گفت: فاز اول پروژه اتصال برق با ظرفیت ۲۰۰۰ مگاوات در ساعت خواهد بود، مابقی مراحل به صورت متوالی وارد خواهد شد و ظرفیت آن در نهایت بر اساس توافق طرفین به ۳۰۰۰ مگاوات در ساعت خواهد رسید.

پروژه اتصال برق بین دو کشور از پروژه‌های بزرگ توسعه اقتصادی حمایت و روابط دو جانبه را تحکیم می‌کند. امضای قراردادهای مصر با طرف سعودی در اکتبر گذشته به پایان رسید تا اجرای مستقیم این پروژه با ظرفیت ۳۰۰۰ مگاوات در ساعت آغاز شود. در سال ۲۰۱۲، مصر و عربستان سعودی قرارداد همکاری برای ایجاد یک پروژه اتصال الکتریکی بین دو کشور امضا کردند. هدف از اتصال برق مصر-عربستان به عنوان محور اصلی در اتصال برق اعراب است که هدف آن ایجاد زیرساخت برای تجارت برق بین کشورهای عربی است.

در حال حاضر به دلیل وضعیت بسیار بد اقتصاد مصر، شرکت‌های مالی و منافع اقتصادی بیشتر تصمیم گیری‌های سیاسی را هدایت می‌کنند و به گفته یک تحلیلگر عرب؛ مصر کشوری است که دستانش از پشت بسته است. مثلا زمانی که محمد مرسی برکنار شد، سعودی‌ها به مصر ۵ میلیارد دلار کمک کردند، در مارس ۲۰۱۵، ۴ میلیارد دلار و در آوریل ۲۰۱۷، ۲۵ میلیارد دلار پرداخت کردند. بنابراین، رئیس جمهور سیسی باید از منافع اقتصادی کشورش پیروی کند که خواسته یا ناخواسته بر روابط تهران-قاهره نیز تاثیرگذار بوده است.

بحران سوریه و شکاف در روابط ریاض-قاهره
عربستان سعودی برای مقابله با تلاش‌های ایران و حمایت از همتایان سنی خود، ده‌ها میلیارد دلار برای تأمین مالی مخالفان دولت سوریه هزینه کرد. اما سیسی در پاسخ به درخواست همراستایی با ریاض، سعودی‌ها و بسیاری از کشورهای عربی را شگفت زده کرد. سیسی از کمک به تلاش‌های عربستان سعودی علیه اسد خودداری کرد؛ چون درست مانند ایران، مصر نیز بیم آن داشت که سقوط اسد موجب بازیابی قدرت اخوان المسلمین شود. از همین روی هرگونه احیای مجدد اخوان المسلمین در مصر یا نزدیکی آن را تهدیدی مستقیم برای رژیم فعلی خود می‌دانست.

سامح شکری وزیر امور خارجه مصر در ۲۳ سپتامبر ۲۰۱۶ با جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران دیدار و درباره موضع مصر در قبال سوریه گفتگو کرد. به نوشته روزنامه مصری الاهرام، شکری اعلام کرد: «ائتلافی که در سوریه می‌جنگد ممکن است بخواهد رژیم این کشور را تغییر دهد، اما این موضع مصر نیست». بنابراین، موضع سیسی در قبال سوریه با موضع ایران همسو بود.

در اقدامی تلافی جویانه، شرکت نفتی آرامکو عربستان سعودی، صادرات محموله‌های نفتی خود به مصر را برای مدت نامعلومی قطع و عملا قرارداد نفتی ۲۳ میلیارد دلاری بین قاهره و ریاض را متوقف کرد. به دنبال این تصمیم طارق الملا، وزیر نفت مصر، در ۷ نوامبر ۲۰۱۶ برای انعقاد یک معامله نفتی از ایران بازدید کرد. روی آوردن به ایران برای نفت این پیام قوی را ارسال کرد که دولت سعودی نمی‌تواند در امور داخلی مصر دخالت کند، حتی اگر وابسته به اقتصاد عربستان باشد. هر چند که شرایط بگونه‌ای رقم خورد که قاهره برای حفظ ثبات اقتصادی خود مجبور به همراستایی با سعودی در مورد ایران شد.

سود اقتصادی رابطه با تهران
در حال حاضر رویکردهای سیاسی بر حجم تجارت دوجانبه سایه افکنده است و عملا آن را به نازلترین سطح ممکن رسانده است. بطوریکه براساس داده‌های رسمی میزان حجم تجارت دو کشور با افزایش ۳۷ درصدی در سال جاری تقریبا ۹.۵ میلیون دلار است.

صادرات ایران به مصر در سال ۱۴۰۰ بیش از ۵ میلیون و ۶۰۰ هزار دلار بوده که رتبه ۷۱ را در میان صادرکنندگان به این کشور دارد. البته این رقم نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۲۹ درصد افزایش یافته است. همچنین میزان واردات از مصر تقریبا ۳ میلیون و ۹۰۰ هزار دلار بوده که نسبت به مدت مشابه شال گذشته افزایش ۵۱ درصدی دارد

بنابراین آمار گویای آن است تقریبا میزان مبادلات دوجانبه سهمی از تجارت با جهان را تشکیل نمیدهد که در صورت برقرار ارتباط سیاسی، قطعا این آمار میتواند تا چندین برابر رشد کند.

در واقع آشتی میان مصر و ایران برای هر دو کشور سود متقابل خواهد داشت. مصر قدرت چانه زنی و محافظی در برابر دخالت عربستان در امور داخلی و سیاست مصر به دست خواهد آورد، ایران نیز در مذاکرات با قدرت‌های خارجی اهرم فشاری به دست خواهد آورد.

همچنین رابطه با ایران زمینه ساز توافق برد-برد در حوزه انرژی می‌شود یعنی می‌تواند طرح احداث خط لوله انتقال نفت ایران از عراق تا مصر را عملیاتی کند هرچند این پروژه به نظر آرزومندانه‌ است اما در صورت توافق چندجانبه میتوان روی آن کار کرد؛ البته این موضوع میتواند موجب نگرانی اسرائیل نیز بشود که یکی از تامین کنندگان نفت مصر است. اگر پیوند ایران، عراق و مصر مستحکم‌تر شود، نفت جمهوری اسلامی به دریای مدیترانه می‌رود و در مرحله سوم برقراری ارتباط نفتی با سوریه و لبنان نیز فراهم می‌شود.

به اشتراک بگذارید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط