خیز پوتین برای ریاست دائم
رهبری پوتین از مدت ها قبل به عنوان امر مسلم تلقی شده و کسی در باب آن صحبت نمی کند. با این حال، مردمان روس به دو گروه تقسیم شده اند، حامیان جنگ و اقلیتی که مخالف پوتین و سیاست هایش هستند. در مورد اقلیت ضد پوتین،پیشتر کرملین منتقدانش را تحقیر می کرد اما حالا با عبور از سنت دیرینه اش آنها را به شکلی سیستماتیک آزار داده یا حذف می کند.با این وجود، پوتین هنوز به انتخابات نیاز دارد تا به حکومت ابدی خود و جنگ پایان ناپذیرش مشروعیت بخشد. بنابراین، در مارس ۲۰۲۴، او برای پنجمین بار از سال ۲۰۰۰ نامزد پست ریاست جمهوری خواهد شد. بر اساس قانون اساسی تغییر یافته، پوتین میتواند دو بار دیگر – در سالهای ۲۰۲۴ و ۲۰۳۰ – نامزد شود، به این معنی که تزار تا سال ۲۰۳۶، یعنی زمانی که هشتاد و سه ساله خواهد شد، قادر است سکان ریاست را در اختیار داشته باشد. شواهد نشان می دهد پوتین آماده استفاده از این فرصت، حداقل در کارزار پیش رو است.
فرصتی طلایی
اما این بارجنگ در اوکراین، قوانین بازی را تغییر داده است. پوتین به خوبی می داند در ازای دور نگه داشتن روس ها از سنگر، اکثریت منفعل به حمایت از دولت ادامه خواهند داد. در چنین شرایطی انتخابات – یا بهتر است بگوییم، تأیید تودهای فعالیتهای پوتین – نشان خواهد داد که مردم، حداقل، در این بازی مشارکت دارند. برگه های رای تبدیل به ارز شده اند: روس ها فکر می کنند که می توانند آرامش نسبی خود را با آنها بخرند، حتی اگر هیچ تضمینی وجود نداشته باشد که پوتین به معامله پایبند باشد.اما به دلیل نبود آلترناتیو، برخی از حامیان پوتین، چهره هایی چون رمضان قدیروف، رهبر چچن، خواهان لغو انتخابات ۲۰۲۴ شده اند. به نظر می رسد این گروه در تلاشند تا بدون برگزاری انتخابات در میانه کارزار، پوتین را به عنوان رهبر عالی روسیه منصوب کنند.اما پوتین حداقل در تئوری به انتخابات نیاز دارد
وقتی جامعه مدنی در حاشیه است!
برگزاری انتخابات علاوه بر تجدید مشروعیت رهبر روسیه، راهی برای نشان دادن این حقیقت است که اپوزیسیون در قاب اقلیت کوچک باقی می ماند و نمی تواند بر خلاف خواست غالب مردم روسیه عمل کند. علاوه بر این، روس ها با رای دادن به پوتین در انتخابات ۲۰۲۴، به جنگ اوکراین مشروعیت می بخشند. برای پوتین ضروری است تا روایتش از جنگ را تثبیت کند.بنابراین، به جای انتخابات، رای گیری ماه مارس را باید به عنوان مراسمی جهت بزرگداشت سیاست های تزار لحاظ کرد، چرا که روس ها به تنها گزینه موجود رای مثبت می دهند. به عبارت دیگر، در غیاب هرگونه رقابت سیاسی، رژیم برای احیای قدرتش در اختیار دارد و چیزهای کمی برای از دست دادن.شواهد نشان می دهد، رای پوتین بالا است.برخی به دلیل درک نادرستشان از وظایف مدنی به او رای خواهند داد، برخی در محل کار مجبور به انجام این کار خواهند شد. وضعیت عمومی پارانویا در روسیه امروزی اینگونه است که مردم گاهی اوقات از برگه رای تکمیل شده خود با گوشی هوشمند عکس می گیرند و ارسال می کنند. سایر آراء ممکن است جعل با کمک سیستم های رأی گیری الکترونیک جعل شوند.
بازگشت به قرون وسطی
با این حال، تصمیم گیری در مورد اینکه کمپین انتخاباتی پوتین با چه محتوایی پر شود، سوال دیگری است.در حال حاضر، استدلال هایی مطرح است، مبنی بر این که روسیه برای «جهان چندقطبی منصفانهتر» میجنگد.به لحاظ تئوری، مردم روسیه اهمیت زیادی برای انتخابات قائل نیستند. چرا که در ذهن اکثر مردم، جایگزینی برای پوتین وجود ندارد، حتی اگر فکر کنند که او خوب نیست. وقتی روس ها می گویند «پوتین»، منظورشان رئیس جمهور است. پوتین مانند پادشاهان قرون وسطایی دو بدن دارد – یکی فیزیکی و دیگری نمادین. پوتین «ما» جمعی روسها است و رای دادن به او هر چند سال یک بار به یک رسم تبدیل شده، مانند برافراشتن پرچم یا خواندن سرود ملی در روزهای دوشنبه در دبیرستانهای سراسر روسیه.اما جنگ ابعاد جدیدی به این آیین اضافه کرده است. در جریان «عملیات ویژه»، توافق نانوشته ای بین مردم و رهبرشان تعریف شده است. ماهیت این رابطه چنین است که تا زمانی که دولت از کشاندن (بیشتر) مردم به جنگ خودداری کند، روس ها اقتدار پوتین را زیر سوال نخواهند برد. بسیج نسبی در پاییز ۲۰۲۲ برای مدت کوتاهی وعده دولت را زیر سوال برد، اما از آن زمان تاکنون مقامات تا حد زیادی مشکل را حل کرده اند.
چالش تزار
ابر تاریکی بر سر کرملین ظاهر شده آن هم نارضایتی خانواده مردانی است که سال ۲۰۲۲ به میدان رفته اند. خانواده این مردان تصور می کنند در حقشان بی عدالتی شده، بالاخص بعد از افشای سیاست کرملین در باب آزادی قاتلان و جنایتکاران از زندان و فرستادنشان به میدان جنگ. این گروه صرفا شش ماه می جنگندند و بعد از آن به عنوان قهرمان از جبهه باز می گردند. اما این مقوله در باب دسته اول صدق نمی کند.دولت پاسخ قانعکنندهای برای این چالش ندارد: پوتین مدتهاست به مبارزه با روشنفکران و اپوزیسیون لیبرال عادت کرده ، اما در اینجا او با نارضایتی پایگاه اجتماعی خود سروکار دارد. خانوادههای این سربازان هنوز متحد نشدهاند یا موضع صریح ضدجنگ اتخاذ نکردهاند. اما هر روز این خانواده ها بیشتر و بیشتر سیاسی می شوند و تبدیل به تهدیدی بالقوه برای پوتین بدل میشوند.
منبع: اقتصادنیوز