بهگزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه کامن اسپیس در یادداشتی بهقلم «اونیک جیمز کریکوریان» نوشت: این ماه سومین سالگرد بیانیه آتشبس بود که قرار بود به جنگ دوم قرهباغ پایان دهد.
با نگاهی به گذشته، میتوان آن را ادامه اولین درگیری در اوایل دهه ۱۹۹۰ در نظر گرفت، زیرا آتشبس در آن زمان نیز بهسختی اجرا شد و ۲۶ سال بعد به جنگ جدیدی منجر شد.
در همین حال، امیدها مبنی بر اینکه باکو و ایروان بتوانند توافقنامه صلح امضا کنند، کمرنگ میشد.
توافق تا پایان سال ۲۰۲۲ ممکن بود، اما در آن زمان به همان اندازه مبهم و گاهی غیرصادقانه به نظر میرسید که اکنون این توافق بهنظر میرسد.
ااکنون حتی حس ناهمخوانی و بیتفاوتی زیادی در این فرآیند وجود دارد که یادآور شکستهای قبلی گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا است.
«استیو مان» -رئیس مشترک آمریکایی گروه مینسک- در سال ۲۰۰۵ به خبرنگاران گفت: «احتمال حل و فصل قرهباغ در طول سال جاری وجود دارد.»
او شاید بهطعنه گفت که ممکن است یک توافق صلح، «امسال یا ظرف ۱۰۰ سال آینده» امضا شود.
این احساس اکنون با اعتراف آمریکا به این وضعیت بازگشته است که حتی پیشبینی زمان رسیدن به توافق بی معنی است.
باکو نگران است که ایروان برای زمان بازی کند در حالی که ارمنستان میترسد که آذربایجان ترجیح دهد با سیاست موفق دیپلماسی اجباری خود ادامه دهد.
هر دو طرف بهطور مداوم درگیر جذب قدرت در انجمنها و اتحادیهها بودهاند.
در عین حال، آذربایجان ممکن است به گفتگوهای تسهیلشده توسط آمریکا نزدیک شود، بهخصوص که در آستانه انتخابات ریاستجمهوری سال آینده آمریکا، حمایت از آرای ارمنی قومی و مسیحی محافظهکارانه شده است.
اکنون میدانیم که ارمنستان از زمینه گفتگویی با میانجیگری اتحادیه اروپا حمایت میکند و تمایلی به تعامل با مسکو ندارد.
نکته اصلی زمینه گفتگو و نشست بسیار مشکوک ۳+۳ منطقهای، یا همان ۳+۲ است. مذاکرات مربوط به گرجستان نیز از سوی باکو و تفلیس انجام شده است، در حالی که ایروان به نظر علاقهای ندارد.
در همین حال، پاشینیان حتی پروژه «تقاطع صلح» خود را دارد، شاید برای رقابت با «کریدور زنگزور» باکو که ممکن است اکنون بهجای ارمنستان از ایران عبور کند.
از قضا، این میتواند چیزی باشد که ایروان از آن میترسد و به انزوای بیشتر منجر شود.
اگر آمریکا همچنان آشکارا بگوید که چنین مسیرهای اقتصادی و حمل و نقلی باید روسیه و ایران را حذف کنند، چنین پیشنهادی تاکنون فقط از سمت بازیگران خارج از منطقه ارائه شده و ممکن است غیرواقعی باشد.
هر دو شرکای تجاری مهمی برای ارمنستان هستند و چنین مداخلهای از سوی آمریکا بهاحتمال زیاد منطقه را بیثبات میکند.
یک مسابقه تسلیحاتی جدید نیز در حال ظهور باشد. اگرچه دلایل آن قابل درک است، اما ایروان در حال حاضر در حال خرید تسلیحات جدید از خارج کشور، بهویژه هند و فرانسه است.
آذربایجان همچنین بهطور قابل پیشبینی مجدداً هزینههای خود را افزایش داده است، در حالی که بهطور طعنهآمیزی از ارمنستان برای انجام اقدامات مشابه انتقاد میکند.
اما بعید است ایروان به برابری نظامی با باکو دست یابد و خطر ایجاد همان احساس نابجای امنیت و رضایتی را دارد که ۳ سال پیش به جنگ منجر شد.
برخی از تحلیلگران ارمنی همچنین استدلال میکنند که اگر ایروان بتواند ارتش خود را بازسازی کند، نهتنها میتواند برای مدت طولانیتری مقاومت کند، بلکه حتی قرهباغ را با زور در تاریخ نامشخصی در آینده بازپس میگیرد. با این حال، خوشبختانه این سیاست رسمی نیست.
اگر صلح را جستجو کنید، آماده شدن برای جنگ همچنان در ایروان و باکو تکرار میشود، صدایی شنیده میشود، اگر صلح میخواهید، جنگ کنید.
صدای دیگری نیز میگوید اگر صلح میخواهید، برای صلح آماده شوید.
آخرین پیام مهم، یکی از پیامهایی است که اتحادیه اروپا اکنون باید آن را تقویت کند، بهویژه که هم ایروان و هم باکو از امضای توافقنامه صلحی صحبت میکنند، این در حالی است که در مرحله بعد بر لفاظیهای تحقیرآمیز و تقابلی تکیه میکنند.
سازمانهای غیردولتی که توسط اتحادیه اروپا تأمین مالی میشوند، باید در نهایت و بهطور علنی در هر فرصتی همان درخواست صلح را بیان کنند.
برای دههها، میانجیها همواره از دولتها خواستهاند که مردم خود را برای صلح آماده کنند، اما این کار را نکردهاند، اکنون از جامعه مدنی نیز چندان خبری نیست.
با این حال، اگر تا به حال نقشی برای سازمانهای غیردولتی حقوقبگیر در حل منازعه وجود نداشته بود، این میتواند همان نقش مورد نیاز باشد.
البته اگر کسی تمایل واقعی به صلح نداشته باشد، این یک کار مسخره است.
در نهایت، بروکسل نیز باید از لزوم در نظر گرفتن یک میانجی بیطرف از سوی همه طرفها آگاه باشد و از وسوسه درگیر شدن در رویارویی و رقابت ژئوپلیتیکی با قدرتهای منطقهای که مطمئناً در پاسخ به آن واکنش تندی نشان خواهند داد، اجتناب کند.
با توجه به اینکه سیامین سالگرد آتشبس سال ۱۹۹۴ نیز در سال آینده در راه است، خطرات، زیاد است.
کافی است بگوییم، یک پیشرفت ملموس تا پایان سال ۲۰۲۳ خواهیم داشت و این مسئله برای همه امیدهای مورد نیاز آینده حیاتی است.
در غیر این صورت، این مسئله مانند بسیاری از جهان و هر رویداد جهانی فاجعهبار دیگری خواهند بود که ممکن است بهطور غیرمنتظرهای ظاهر شود.