بهگزارش مرکز مطالعات سورین، وبگاه جاست سکوریتی در یادداشت تازه خود بهقلم «آکشای ویکرام» و «جان کریزنیاک» نوشت: برنامه موشکی ایران باعث نگرانی بینالمللی شده است. ماه گذشته، ایران یک حمله موشکی به اربیل، پایتخت اقلیم کردستان عراق انجام داد.
در ماه ژانویه سال 2020، ایران حملهای مشابه و ویرانگر به نیروهای آمریکایی در پایگاه عینالاسد در عراق (در پاسخ به ترور سردار قاسم سلیمانی) انجام داد. و ایران تقریباً به طور قطع پشت حمله موشکی سال 2019 به تأسیسات آرامکو عربستان بود.
تمایل و توانایی فزاینده ایران برای پرتاب موشک به کشورهای همسایه مستلزم یک واکنش هماهنگ و بینالمللی است. علاوه بر این، اگر ایران به سلاح هستهای دست یابد، برنامه موشکی کنترل نشدهاش میتواند به آن اجازه دهد تا کل شهرهای غربآسیا و احتمالا فراتر از آن را در معرض خطر قرار دهد.
اگر آمریکا بخواهد برنامه موشکی ایران را از طریق دیپلماسی محدود کند، ورود مجدد به توافق هستهای سال 2015 بهترین و احتمالا تنها راه برای تحقق آن است.
ایران برنامه موشکی خود را به عنوان یک قابلیت دفاعی مهم میبیند، زیرا اساساً توسط قدرتهای متخاصم احاطه شده است. اوباما به درستی ارزیابی کرد که بهتر است ابتدا توافق هستهای را تثبیت کنیم و در یک توافق بعدی به موضوع موشکها بازگردیم.
با آوردن اروپا، چین و روسیه به میز مذاکره برای محدود کردن برنامه هستهای ایران، آمریکا یک پیروزی دیپلماتیک بزرگ به دست آورد. این توافق مسیرهای ایران را برای دستیابی به سلاح هستهای کاملاً مسدود کرد و محیطی را برای بحث در مورد توافق بعدی درباره موشکهای ایران ایجاد کرد. اما دولت ترامپ با کنار گذاشتن توافق هستهای در ماه می سال ۲۰۱۸، علیرغم پیروی مداوم ایران از محدودیتهای سختگیرانه هستهای و نظام راستیآزمایی قوی، همه اینها را کنار گذاشت.
زمانی که ترامپ از برجام خارج شد، او عدم محدودیت فعالیت موشکی ایران را دلیل اصلی آن ذکر کرد. با این حال، تنها چند ماه پس از خروج وی، برنامه موشکی ایران حتی جسورانهتر و تهدیدآمیزتر شد.
منتقدان برجام بار دیگر از برنامه موشکی ایران به عنوان دلیلی برای انتقاد از ورود مجدد آمریکا استفاده میکنند.
حصول اطمینان از دستیابی ایران به سلاح هستهای اولویت اصلی بوده، هست و باید باشد. اخیراً، دو مقام ارشد امنیتی سابق اسرائیل(رژیم صهیونیستی) استدلال کردند که دولت اوباما و بایدن حق دارند قبل از پرداختن به موشک، ابتدا بر موضوع هستهای به عنوان تهدید فوریتر تمرکز کنند.
علاوه بر این، بازیابی توافق هستهای ممکن است به خودی خود اثرات ضربهای مفید بر فعالیتهای خطرناک منطقهای ایران، از جمله تمایل فزاینده این کشور به حملات موشکی داشته باشد.
حتی اگر احیای برجام تنها تأثیر مثبت حداقلی بر ثبات منطقه داشته باشد، سناریوی «بدون توافق» تقریباً روابط را بدتر میکند. در صورت عدم توافق، روابط بین ایران و همسایگانش احتمالاً تحت سلطه یک بحران خطرناک هستهای قرار میگیرد و خطرات رویارویی را افزایش میدهد.
علاوه بر این، به نظر میرسد مذاکرات احیای برجام عمدتاً به این دلیل که آمریکا و ایران در مورد سایر موضوعات خارج از محدوده توافق با یکدیگر اختلاف نظر دارند، متوقف شده است.
همانطور که وزارت امور خارجه اخیرا اشاره کرده است، اگر ایران بخواهد در مورد موضوعاتی که خارج از محدوده توافق هستهای با آمریکا دارد بحث کند، باید به بحث در مورد نگرانیهای آمریکا در مورد ایران که فراتر از توافق است، پاسخ دهد.
تحلیلهای متفکرانهای در مورد چگونگی محدود کردن قابلیتهای موشکی ایران وجود دارد. یکی از رویکردها بر جلوگیری از ساخت موشکهای دوربرد ایران با قابلیت هدف قرار دادن اروپای غربی یا آمریکا متمرکز است. یک رویکرد جایگزین ممکن است بر محدود کردن خطرناکترین فعالیتهای موشکی منطقهای ایران، مانند انتقال مواد موشکی به گروههای غیردولتی متمرکز شود.
ایران برای هر محدودیتی بهای گزافی را طلب خواهد کرد و حتی بلندپروازانهترین توافق نیز بعید است که زرادخانه فعلی ایران را به عقب برگرداند یا توانایی آن را برای استفاده از موشک به طور کامل محدود کند.
قبل از اینکه آمریکا بتواند مذاکرات درباره فعالیتهای موشکی ایران را دنبال کند، باید دوباره وارد توافق هستهای شود. باید ثابت کند که یک شریک مذاکره جدی است.
تنها چیز بدتر از برنامه موشکی کنترل نشده ایران، برنامه موشکی کنترل نشده ایران همراه با سلاح هستهای است.