در کشور با وجود مشکلات اقتصادی و سیاسی فراوان نیاز به یک بازتعریف از علم اقتصاد و مکاتب موجود در آن احساس می شود و حال با وجود آنکه تعداد افراد با نگرش لیبرال در حال افزایش است سعی کردیم نگاهی به لیبرالیسم و ماهیت آن بیاندازیم، از همین روی در این باره دیپلماسی پلاس گفتوگویی با دکتر فرزین رحیمی زنوز دکترای علوم سیاسی ،موسس و مدیر مدرسهٔ اقتصاد و سیاست لیبرتاس داشته تا بیشتر به مکتب لیبرالیسم آشنا شویم. در ادامه این گفتوگو را میخوانید:
مصاحبه از محمدحسین واحدی
1.لیبرالیسم از دیدگاه شما چیست و چگونه تعریف می شود آیا لیبرالیسم صرفا به معنای آزادی بی حد و مرز است یا آزاد شدن از قید و بند دولت حداکثری؟
لیبرالیسم فراتر از یک ایدئولوژی سیاسی یک مکتب اخلاقی و یک سبک زندگی است. بنیان لیبرالیسم آزادی است. بدین معنا که لیبرالها آزادی را مقدم بر سایر ارزشهای بشری قلمداد میکنند و درست و غلط افعال را در نسبت با مفهوم آزادی میسنجند.
اما برخلاف تصور عموم، لیبرالیسم نه تنها به آزادی بی حد و حصر باور ندارد، بلکه یکی از دلایل پیدایش و رشد این مکتب قانونمند کردن آزادی است. اما نه قانون به معنای آنچه که توسط حکومتها وضع میشود، بلکه در مفهوم حقوق طبیعی و برای پاسداشت جان و منزلت انسانها. بدین معنا، آزادی بیحد و حصر روی دیگر استبدادی است که به اسم آزادی، ستمی را نسبت به دیگری روا میدارد. با تعمیم همین نگرش به عرصه سیاست، لیبرالیستها برآنند تا مانع از سواستفاده حکومت از قدرت به قصد نقض، تهدید و یا تحدید حقوق شهروندان شوند.
2.آیا لیبرالیسم به دنبال دین ستیزی و ترویج آرمان های زمینی انسان هاست؟
پلورالیسم یا تکثرگرایی که به معنی احترام به گوناگونی انسانهاست اتفاقاً جزء اصول بنیادین مکتب لیبرالیسم است. چطور ممکن است مکتبی که مروج صلح و رواداری در قبال تمامی انسانها با هر نژاد و زبان و مذهب است، دغدغه ستیز با دین بخصوصی را داشته باشد. طبیعتا لیبرالها در مقابل هر تعرض به حقوق بنیادین انسانها، خواه به اسم دین و خواه به هر عنوانی ایستادگی خواهند کرد، اما این به منزله ستیز با آئین و مسلک بخصوصی نیست.
اما لیبرالیسم مکتبی این جهانی و برای حل مسائل انسان در این دنیا ارائه شده است. همانگونه که یک پزشک یا مکانیک خودرو نیز در امور اخروی سایرین مداخله نمیکند، کنشگر لیبرال نیز به دنبال تصحیح رویههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است.
3.لیبرالیسم در دیدگاه و تفکر غربی چطور سعادت را برای بشریت فراهم می کند آیا آزادی مطلق یک فرد آزادی دیگران را سلب نمی کند؟
در پاسخ به سوال ما چه میخواهیم لیبرالها به دنبال بسط آزادیهای اقتصادی و سیاسی و اجتماعی به منظور نیل به زندگی بهتر هستند. مقصود از زندگی بهتر شرایطی است که در آن افراد کیفیت و طول عمر بیشتری داشته باشند، از سطح قابل قبولی از رفاه برخوردار باشند، اموال ایشان از دستدرازی دیگران مصون باشد و از امکان مبادله آزادانه برخوردار باشند و نهایتاً شأن و منزلت ایشان آنگونه که زیبندهٔ هر انسانی است رعایت شود.
لیبرالها بر این باورند که در صورت تحقق اهداف سیاستگذارانه ایشان، سعادت به معنای اخیرالذکر برای عموم جامعه فراهم خواهد شد. با این همه لیبرالها فروتنانه و با علم به فاصله حقیقت مطلوب با واقعیت هر جامعه، لیبرال دموکراسی را نظام مطلوبتری برای تحقق آرمانهای خود یافتهاند و معتقدند همین ساختار نه چندان ایدهآل از تمامی رویههای سیاسی و اقتصادی آزموده شده مناسبتر است.
4.ابزار های در دست لیبرال ها برای پیشبرد رویکرد هایشان در جهان پسا مدرنیته چه چیزهایی است؟
خوشبختانه دنیای امروز مهیاترین بستر جهت تحقق لیبرالیسم را پیش روی ما قرار داده است. شکست اندیشههای چپگرایانه، ناکارآمدی سیاستهای ملیگرایانه افراطی و عدم تفوق فرقههای مذهبی در امر حکمرانی خوب، همچنین رشد تکنولوژی، خواه رسانههای جمعی و شبکههای اجتماعی، و خواه بستر بلاک چین و تولد پولهای خصوصی، همه و همه ابزارهایی هستند که ضمن پیشبرد گفتمان لیبرالی، مجال عینیت بخشیدن به تئوریهای این مکتب را نیز فراهم کرده است.
تنها در صورتی که لیبرالها به اصول بنیادین خود پایبند باشند و مراقب رشد اندیشههای مخرب اعصار دور با رنگ و لعاب جدید باشند، میتوان امیدوار بود که پایان تاریخ، به معنی رسیدن به ایدهآلترین شکل ممکن حکمرانی و ساخت جامعه سعادتمند، دور از دسترس نخواهد بود.