مقدمه
حادثه اخیر تیراندازی ایالات متحده به یک «بالون هوایی غیرنظامی» چینی (آنگونه چینیها مدعی هستند) یا بالون نظارتی در ارتفاع بالا (همانطور که توسط ایالات متحده بیان شد) سؤالات زیادی را ایجاد میکند. این اولین باری نیست که چینیها این بالونها را به آمریکا میفرستند، در گذشته در دوران دولت ترامپ «سه بالن دیگر مشکوک به جاسوسی چین بدون شناسایی از قاره آمریکا عبور کرده بودند». به گفته ژنرال مسئول تامین دفاع هوایی و موشکی بر فراز آمریکای شمالی در پنتاگون، این واقعیت به دلیل “شکافهای دامنه آگاهی ” domain awareness gaps کشف نشد. این بالون خاص که با موفقیت توسط جتهای جنگنده F-22 آمریکایی سرنگون شد، “۲۰۰ فوت ارتفاع داشت، با محمولهای به اندازه یک جت منطقه ای به وزن بیش از دو هزار پوند”. این حادثه نشان میدهد که سیاستهای تهاجمی چین در زمان رئیسجمهور شی جینپینگ همچنان ادامه دارد، در واقع این سیاستها گستاخانهتر میشوند، زیرا چینیها اکنون حتی برای آزمایش آمریکا نیز تردیدی ندارند. آمریکاییها نیز از سوی خود سیگنال واضحی ارسال کردهاند که اگر حریم هوایی آنها نقض شود، صرف نظر از ماهیت بالون، واکنش نشان خواهند داد، علاوه بر این، آنها نیز قطعاً در حال تجزیه و تحلیل زبالهها برای درک ماهیت آن خواهند بود. سایر کشورهای دوست علاقه دارند که آمریکا دادههای تحلیل شده خود را با آنها در میان بگذارد، اما اینکه آیا این کار را انجام دهند یا نه، موضوع دیگری است که باید دید.
جنبه تاریخی و مزایای بالنهای جاسوسی
بالنهای جاسوسی پدیده جدیدی نیستند، ایالات متحده در دهه ۱۹۵۰ از بالنهای ارتفاع بالا برای جاسوسی از اتحاد جماهیر شوروی آن زمان استفاده کرده بود اما، با پیشرفتهای تکنولوژیکی، ماهوارههای شناسایی پیشرفتهتر و دیگر ماهوارههای جاسوسی اختراع شدند. بالنها رها شدند دلیل اصلی این امر محدود بودن این بادکنکها بود، زیرا آنها به باد وابسته بودند و هدایت ناپذیر بودند، بنابراین انتخاب هوشمندانهای برای جاسوسی به حساب نمی آمدند. از قبل مشخص شده است که چین ماهوارههای جاسوسی زیادی دارد که اطلاعات قابل توجهی را جمع آوری میکنند، همچنین روش عملیاتی چین در جمع آوری اطلاعات چند دامنهای است که شامل سایبر، اطلاعات انسانی و ماهوارهها میشود، بنابراین سوال اینجاست که چرا آنها این کار را انجام دادند. در حالی که آنها از قبل ابزارهای پیچیدهای در دسترس دارند، چرا باید به سراغ چنین فناوری پستی بروید؟ دلایل متعدد است. اولاً، آنها ترجیح دادند از این بالنها استفاده کنند زیرا شناسایی این بالنها از طریق رادار دشوار است، زیرا سرعت و ارتفاع آنها در پرواز است که اغلب نزدیک به استراتوسفر پایین زمین است، نزدیک به ۶۰۰۰۰ فوت (۱۸۳۰۰ متر) و خوشبختانه بالاتر از فضای هوایی مورد نیاز برای هواپیماهای مسافربری تجاری است، علاوه بر این، ماهیت حرکت بالنها به دلیل وابستگی آنها به باد، تصویرسازی و پیش بینی آنها را برای تاسیسات نظامی دشوار میکند. ثانیاً، این فناوری قدرت مانور آنها را بهبود بخشیده است، آنها اکنون میتوانند برای مدت طولانیتری در اطراف یک منطقه حساس شناور باشند و اطلاعات را با جزئیات بیشتری جمع آوری کنند، بر خلاف ماهوارههایی که یک الگوی تنظیم شده با حرکت ثابت دارند، ثالثا، “دوربینهای ساده روی بالنها میتوانند تصاویر واضحتر از تصاویر ماهوارههای مداری تولید کنند، زیرا سایر تجهیزات نظارتی در بالون میتوانند سیگنالهایی را دریافت کنند که به ارتفاع ماهوارهها نمیرسند.» در نهایت، استتار آنها آسان است و عملکرد دوگانه دارند. بنابراین، این بالونها از مزایای قابل توجهی در نظارت برخوردار هستند. با این حال، مشکل اصلی کشورهایی که حریم هوایی آنها را نقض میکنند، این است که هیچ روشی وجود ندارد که بتواند مشخص کند که این بالونها برای اهداف هواشناسی هستند یا برای نظارت. هیچ کشوری آشکارا اعلام نخواهد کرد که از آنها به عنوان یک ابزار نظارتی استفاده میکند، علاوه بر این، با چین نیز مسائل مربوط به اعتماد وجود داشته است. بنابراین، پذیرش ادعای چینیها مبنی بر اینکه این بالونها برای اهداف هواشناسی هستند، دشوار است. چنین سناریویی فقط بی اعتمادی را افزایش میدهد و تنشها را تشدید میکند، به خصوص اگر قرار باشد بر فراز کشورهایی پرواز کند که روابط با آنها متشنج است. علاوه بر این، این یک واقعیت شناخته شده است که چینیها در حال نوسازی گسترده نظامی با هدف تبدیل شدن به یک قدرت بزرگ هستند. آنها در حال توسعه سلاحها و استراتژیهای مخرب و مهم برای وادار کردن مخالفان خود هستند، بنابراین نمیتوان به آنها اعتماد کرد.
استراتژیهای مخرب چینی
اینکه بگوییم چین در دوران ریاست جمهوری شی جین پینگ تهاجمی شده است، تقلیل دادن موضوع است. چین از طریق «دیپلماسی گرگ جنگجو» یا «تاکتیکهای منطقه خاکستری» یا «تاکتیکهای خزنده برش سالامی» در خشکی، در گذشته تلاش کرده است تا وضعیت موجود را به نفع خود تغییر دهد. علاوه بر این، در بسیاری از حوادث جهانی، آنها در استتار قصد خود ماهر بودهاند، نمونه اصلی آن نظامی شدن جزایر در دریای چین جنوبی است. بنابراین، میتوان گفت که چینیها از طریق این بالنها، هوشمندانه تاکتیکهای غیر متعارف خود را از خشکی و دریا به فضا گسترش دادهاند. در فضا بهطور سنتی، چینیها از ماهوارههای جاسوسی استفاده میکردند، اما اکنون این بالونها در لباس ابزارهای هواشناسی، به ایده دیگری برای جمعآوری اطلاعات حساس از دشمنانشان تبدیل شدهاند. علاوه بر این، از آنجایی که کسری اعتماد وجود داشته است، وقتی صحبت از روابط چین با کشورهای هند و اقیانوسیه به میان میآید، به سختی میتوان باور کرد که این بالونها فقط برای اهداف هواشناسی هستند، بنابراین، در مورد نقض حریم هوایی، کشورها باید چین را به دلیل این استراتژی محکوم کنند.
نقض حریم هوایی توسط چین باید محکوم شود
از نظر قانونی، چینیها در ارسال این بالونها که حریم هوایی سایر کشورها را نقض میکنند و میتواند از مکانهای حساس عبور کند ـ همانطور که در مورد ایالات متحده که در آن بر فراز مونتانا سفر کرد مشهود بود- مرتکب خطا شدهاند. حرکت بر فراز پایگاه نیروی هوایی، یکی از سه پایگاهی که میزبان موشکهای بالستیک قارهپیما با کلاهک هستهای است، اهمیت این موضوع را افزایش میدهد. حق با آمریکا بود که این بالون را ساقط کرد، زیرا انواع این بالونها در رده هواپیماها قرار گرفته اند، بنابراین میتوان معاهده بینالمللی هوانوردی غیرنظامی را در مورد آن اعمال کرد. این بالونها حریم هوایی بسیاری از کشورها را نقض کرده اند و ساقط کردن آن به عهده آمریکا گذاشته شده است. مسئله این نیست که همانطور که چینیها گفته اند یک کشتی هوایی بدون سرنشین غیرنظامی برای اهداف هواشناسی است، بلکه این واقعیت است که میتواند از فضای هوایی کشورهای دیگر عبور کند و تنشهای ناروا ایجاد کند، این موضوع باعث نگرانی است. سناریویی را در نظر بگیرید که اگر از حریم هوایی کشورهایی که روابط متشنج است عبور کند، چنین مانوری چه نتیجه ای میتواند داشته باشد؟ واکنش چین به تیراندازی آمریکا شدید نبود، اما اگر کشور دیگری آن را سرنگون میکرد، آیا عکسالعمل یکسان بود یا به موضعگیریهای تهدیدآمیز و تهاجمیتر منجر میشد. عواقب این موضوع تا آنجا که به روابط ایالات متحده و چین مربوط میشود مشهود است، زیرا بایدن سفر خود به چین را لغو کرده است و چینیها به تبلیغات محکوم کردن استفاده از زور توسط ایالات متحده ادامه میدهند. علاوه بر این، این حادثه تنها یک حادثه نیست، گزارشهایی مبنی بر اینکه بالون دیگری نیز در حال نقض حریم هوایی کشور دیگری قرار گرفته است، وجود دارد. بنابراین صرف گفتن اینکه این یک حادثه فورس ماژور بوده است، ممکن است منطقی نباشد، زیرا این بالونها در حرکت به باد وابسته هستند. بنابراین، بر ملتهاست که جلو بیایند و این بالنها را محکوم کنند و سیگنالی قوی بفرستند که هرگونه نقض فضای هوایی در هر کشوری همان سرنوشتی را خواهد داشت که توسط آمریکا انجام شد. این ممکن است مانع از تبدیل این موضوع برای چین به یک استراتژی منظم شود.
پیامدها برای هند
محکوم کردن این اقدام باید صورت بگیرد تا چین از اتخاذ این استراتژیها به عنوان هنجار جلوگیری کند. زیرا، این بالونها نه تنها میتوانند اهداف سطحی را با دقت بیشتری اندازهگیری کنند، بلکه همانطور که جان کی. کالور، افسر ارشد اطلاعاتی سابق در آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا اشاره کرده است، ممکن است شامل دادههایی در مورد شرایط جوی و همچنین ارتباطاتی باشد که نمیتوان از فضای بیرونی به دست آورد. از این رو، برای مقابله با اینها، کشورها باید با هم همکاری کنند
در مورد هند نیز اگر حریم هوایی ما را نقض کردند، قصد داریم به این بالونها شلیک کنیم، زیرا هند توانایی شلیک به آنها را دارد. همچنین، هند باید اطلاعات کافی در مورد سایر پروژه های در حال انجام و آینده چین داشته باشد. با شلیک ایالات متحده به این بالون، اولویت تعیین شده است، اکنون، این به تک تک کشورها بستگی دارد که این روش را اتخاذ کنند و این استراتژی نظارت پنهانی چین را از بین ببرند. چین در آینده راهبردهای زیادی را اتخاذ میکند که مستلزم اقدام به موقع است.