منطقه اقیانوس هند شامل ۲۸ کشور است که در سه قاره، از جمله برخی از اقتصادهای با سرعت در حال رشد جهان را شامل میشود. این منطقه دارای برخی از ارزشمندترین منابع طبیعی جهان مانند ۱۶.۸ درصد از ذخایر نفت و ۲۷.۹ درصد از ذخایر گاز طبیعی جهان است.
گردنبند الماس در برابر رشتههای مروارید
در همین راستا، چین استراتژی دریایی «رشتههای مروارید» را برای حفاظت از منافع استراتژیک خود در اقیانوس هند دنبال کرده است. بُعد اول این استراتژی به دنبال گسترش جاده ابریشم دریایی از طریق کانال تایلند و متعاقباً دور زدن تنگه مالاکا سنگاپور است. با توجه به اینکه ایالات متحده آمریکا و هند پایگاههای استراتژیک در این تنگه دارند، کانال تایلند میتواند به چین اجازه دهد تا با دسترسی به نیروی دریایی خود برای استقرار کشتیها بین پایگاه جدید خود در دریای چین جنوبی و اقیانوس هند، این وضعیت موجود را مختل کند. این گذرگاه جدید زمان ترانزیت را به میزان قابلتوجهی کاهش میدهد، زیرا کشتیهای چینی معمولاً برای عبور از مالزی باید ۷۰۰ مایل بیشتر به جنوب سفر میکردند.
بخش دوم استراتژی رشته مروارید شامل سرمایه گذاری بزرگ در ساخت و اجاره طولانیمدت بنادر در کشورهای ساحلی جنوب آسیا و آفریقا مانند بنگلادش، میانمار، پاکستان، سریلانکا، مالدیو و تانزانیا است. یکی از قابل توجهترین نتایج استراتژی سرمایه گذاری بندر چین در باب المندب است؛ در همین راستا و در ژانویه ۲۰۱۶میلادی، چین قراردادی ۱۰ ساله با جیبوتی امضا کرد تا یک ایستگاه پشتیبانی برای نیروی دریایی چین در نزدیکی این بندر بسازد.
در پاسخ به تعاملات چین در منطقه اقیانوس هند، دهلی استراتژی «گردنبند الماس» خود را برای تقویت همکاریهای دریایی، تعاملات، کمکهای توسعه و سرمایه گذاری با کشورهای اقیانوس هند ایجاد کرده است. این طرح یکی از اجزای پروژه بزرگتر «اقدام شرق» نخست وزیر نارندا مودی است که قصد دارد روابط با آسه آن را تقویت و نگرانیها در مورد تسلط دریایی چین را برطرف کند. برای نمونه، هند در بندر دوقم عمان تأسیساتی ایجاد کرده و همچنین در سال ۲۰۱۸ میلادی به بندر سابانگ اندونزی دسترسی نظامی پیدا کرد.
علاوه بر این، هند تأکید زیادی بر ائتلاف چهارجانبه گفتگوی امنیتی کوآد (QUAD) با حضور ایالات متحده، ژاپن و استرالیا دارد، زیرا این کشورها از این پیمان برای همکاری در مانورهای نظامی و اطلاعات استراتژیک استفاده میکنند.
رقابت در چابهار و گوادر
شاید مشهودترین عرصه رقابت چین و هند در اقیانوس هند پروژههای دو بندری بندر گوادر در پاکستان تحت هدایت چین و بندر چابهار به مدیریت هند در ایران باشد.
چین به شدت از بندر گوادر محافظت میکند تا مسیر تجاری و آسیب پذیریهای دریایی خود را برطرف کند. این کشور میلیاردها دلار به پاکستان وام داده است تا نه تنها کنترل غیرمستقیم بر کریدور اقتصادی چین و پاکستان (CPEC) را به دست آورد، بلکه مالکیت بندر گوادر برای حداقل ۴۰ سال و دسترسی به یک خط لوله استراتژیک نفت خام ۳۰۲۱ کیلومتری از بندر گوادر به سین کیانگ را در اختیار خواهد داشت.
گوادر نمادی از منافع متقابل حاصل از همکاری چین و پاکستان است، زیرا زیرساختها، بخش فنّاوری پیشرفته، پتانسیل بازار و استاندارد زندگی پاکستان از منابع انرژی و فرصتهای اتصال چین بهره میبرند. با این وجود، این پروژه همچنین در داخل کشور – به ویژه در میان جوامع محلی بلوچ در نزدیکی گوادر – به دلیل تصورات درک شده از استثمار پکن و فساد در اسلام آباد، با واکنش شدید مواجه شده است.
در مقابل، هند از چابهار، بندر ایرانی واقع در ۸۰ کیلومتری گوادر، برای مقابله با اتحاد چین و پاکستان استفاده کرده است. چابهار نه تنها روابط با ایران و افغانستان را تقویت خواهد کرد، بلکه بازارهای هند را به روی آسیای مرکزی میگشاید.
انسداد کانال سوئز در مارس ۲۰۲۱ میلادی نشان داد که چگونه بندر چابهار میتواند به عنوان جایگزین مؤثری برای حملونقل بینالمللی سریع و ارزان باشد. همچنین، نقش آن در کریدور حملونقل بینالمللی شمال-جنوب (INSTC)، شبکه چندوجهی که هند، ایران و روسیه را به هم پیوند میدهد، میتواند تجارت بینمنطقهای را به بازارهای گستردهای مانند آسیای مرکزی، قفقاز و اروپا گسترش دهد.
حتی واشنگتن تحریمهای خود را در مورد چابهار به عنوان ابزاری برای ارتقای تجارت و ثبات منطقهای لغو کرد، با این امید که بتواند به کاهش تنشها در افغانستان ناآرام کمک کند. چابهار همچنین به عنوان یک پیمان در راستای همکاریهای بین منطقهای عمل کرده است: هند، افغانستان، ایران و ازبکستان یک کارگروهی را برای استفاده مشترک از هاب حملونقل ایجاد کردند. توسعه بندر چابهار برای استراتژی اتصال هند بسیار مهم است، به ویژه که اهرم نیرومند را در مقابل چین میدهد.
با این حال، چین تلاش کرده است تا در چابهار دست برتر را به دست آورد، زیرا پیشنهاد کرد تا از این بندر برای ایجاد یک خط ریلی از چین به ایران از طریق قرقیزستان، ازبکستان و ترکمنستان به تهران استفاده کند. با توجه به پتانسیل تأمین مالی چین – به ویژه در مقایسه با ماهیت بیثباتتر سرمایهگذاری هند – اگر ایران احساس کند پکن بهتر میتواند منافع ملی خود را تأمین کند، احتمالاً بیشتر به سمت چین متمایل شود.
رقابت استراتژیک چین و هند در اقیانوس هند یک منطقه رقابتی بزرگ را در دهههای بعدی نوید میدهد، در همین راستا بندر گوادر و بندر چابهار به عنوان مناطق اصلی باید همواره مورد رصد قرار بگیرند. با توجه به ماهیت حیاتی ژئواستراتژیک منطقه از نظر ساختار ملی و منابع طبیعی؛ رقابت چین، هند، یا شاید دیگر بازیگران نوظهور برای به دست آوردن برتری استراتژیک در اقیانوس هند، پیامدهای جهانی مهمی خواهد داشت./ مانا