به گزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه فارن افرز در یادداشتی بهقلم «دانیل سی کورتزر» «آرون دیوید میلر» نوشت: زمانی که دولت بایدن برای برقراری صلح در غربآسیا محتاط بود، اکنون در حال بررسی یک فشار دیپلماتیک بزرگ در منطقه است.
هدف اولیه احیای روند صلح اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و فلسطین نیست، بلکه پل زدن شکاف بین دو دوست آمریکا است؛
عادیسازی روابط بین اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و عربستان. بایدن، در اواخر جولای اشاره کرد که نزدیکی اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و عربستان ممکن است در راه باشد.
هفته گذشته، والاستریت ژورنال گزارش داد که واشنگتن و ریاض بر سر خطوط گسترده یک توافق عادیسازی به توافق رسیدهاند، اگرچه موانع عمدهای برای چنین توافقی باقیمانده است.
در تاریخ صلح غربآسیا بهندرت اتفاق میافتد که سه دولت، آشکارا یک هدف را دنبال کنند و از نظر ظاهری، یک توافق عادیسازی بین اسرائیل و عربستان یک دستاورد قابلتوجه خواهد بود.
اینکه بایدن چگونه خواستههای خود را با خواستههای طرفهای دیگر متعادل کند، احتمالاً انگیزههای آن را در پیشبرد این توافق عادیسازی منعکس میکند.
یک توافق عادیسازی بین اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و عربستان با میانجیگری آمریکا بهوضوح برای رفع نگرانیهای آمریکا در مورد نفوذ چین در غربآسیا طراحیشده است و مزیت دیگری نیز از تثبیت مجدد رهبری آمریکا در منطقه خواهد داشت.
بخش مهمی از هر معامله خوب با عربستان، عمل متقابل خواهد بود؛
بنابراین، آمریکا باید سعودیها را بهشدت تحتفشار قرار دهد تا سوابق حقوق بشری خود را بهبود بخشند، وضعیت را در یمن تثبیت و بهبود بخشند و نگرانیهای آمریکا را هنگام تعیین قیمت نفت در نظر بگیرند.
واشنگتن همچنین باید ریاض را برای شفافیت بیشتر در مورد روابط در حال ظهورش با پکن تحتفشار قرار دهد و خواستار تدابیر امنیتی شدید برای هر سلاح یا فناوریای باشد که آمریکا به عربستان منتقل میکند.
بنابراین، عربستان برای چنین توافقی قطعاً محکم میایستد، هم از نظر محدود کردن خواستههای عربستان و هم برای پیشبرد صلح اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و فلسطین در هر دو طرف باید کوتاه آمد.
بهتر است که اصلاً معاملهای نداشته باشیم تا توافقی داشته باشیم که به سعودیها بیش از حد بدهد و در ازای آن امنیت کافی نداشته باشد و دولت کنونی اسرائیل(رژیم صهیونیستی) را بدون توقف تلاشهایش برای الحاق کرانه باختری مشروعیت بخشد.
واشنگتن همچنین باید در نظر داشته باشد که ذینفعان اصلی هر معامله اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و عربستان خواهند بود نه خودش.
یک معامله خوب هم از نظر دیپلماتیک جاهطلبانه و هم بالقوه تحولآفرین خواهد بود.
این سازمان بهدنبال پیکربندی مجدد چشمانداز منطقهای فعلی و ارتقای رهبری آمریکا است.
اگر دولت بایدن بهدرستی و با موفقیت یک جامعیت برنامهریزیشده پیش برود، فرصتی برای احیای روند شکستخورده صلح اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و فلسطین، قرار دادن روابط آمریکا و عربستان در مسیری سودمند دوجانبه و زنده نگهداشتن امید به آیندهای بهتر برای اسرائیلیها و فلسطینیها وجود خواهد داشت،
فرصتی که میتواند به بسیاری مشکلات منطقه و بلکه یک صلح پایدار بعد از دههها در منطقه ایجاد کند، اما اگر آمریکا بیش از حد کوتاه بیاید و توافق بدی انجام دهد، دولت فرصت نادری را برای پیشرفت بهسوی صلح از دست خواهد داد و احتمالاً بهجای پیشبرد منافع آمریکا در غربآسیا، فقط منافعش از بین خواهد رفت.