رسانه تخصصی روابط بین الملل

نقش‌آفرینی کره جنوبی در آسیای مرکزی: نگاهی به روندها و اهداف

Diplomacyplus.ir/?p=9292
آسیای مرکزی به دلایل مختلف و در چارچوب اهداف گوناگون، دارای جایگاهی قابل توجه در سیاست خارجی کره جنوبی است. بویژه، حوزه‌های انرژی، اقتصاد (سرمایه‌گذاری و تجارت)، صنعت و رقابت ژئوپلیتیکی، از موضوع‌های برجسته مناسبات سئول و کشورهای این منطقه به شمار می‌روند.

کارگروه آسیای مرکزی مؤسسه مطالعات راهبردی شرق

مقدمه: کره جنوبی به‌عنوان یکی از قدرت‌های اقتصادی منطقه آسیا و اقیانوسیه، از جمله کشورهایی است که ظرفیت تاثیرگذاری بر بخش مهمی از معادلات منطقه‌ای را داراست. سئول، به‌واسطه سیاست‌های توسعه‌ای و افزایش ظرفیت‌های صنعتی و فناورانه خود در دهه‌های گذشته، به قدرتی آسیایی تبدیل شده است که نقش‌آفرینی آن در مناسبات سیاسی و اقتصادی، بویژه در حوزه پیرامونی، در جایگاه رقابت یا موازنه‌سازی با سایر قدرت‌های این منطقه ارزیابی می‌شود. کره‌ای‌ها در سال‌های اخیر، به روش‌های متنوع و در جهت‌های مختلف، در حال ارتقاء، گسترش و یا متنوع‌سازی روابط خود با مناطق و کشورهای گوناگون جهان هستند که از آن میان، آسیای مرکزی و جمهوری‌های نوپدید این منطقه، به مثابه یکی از جهت‌های اصلی این افزایش، قابل اشاره هستند. بر این اساس و در ادامه، روندهای اساسی و اهداف نقش‌آفرینی این کشور در منطقه آسیای مرکزی مورد توجه قرار گرفته است.

سئول و منطقه آسیای مرکزی
نشست‌های مشترک سالانه (مجمع همکاری) کره جنوبی و کشورهای آسیای مرکزی (از نخستین ابتکارها در چارچوب 5 +1) که از سال 2007 با هدف افزایش همکاری سئول و این جمهوری‌ها و با حضور وزیران امور خارجه هریک از آن‌ها آغاز شد، احتمالا به‌عنوان مهم‌ترین بستر توسعه مناسبات کره‌ای‌ها و این منطقه قابل تشخیص است. در 25 اکتبر 2022 نیز پانزدهمین دور از این نشست در شهر بوسان برگزار شد که طی آن موضوع‌های متنوعی اعم از انرژی، فناوری دیجیتال، امنیت اقتصادی، گردشگری و سلامت از سوی حاضران مورد بحث قرار گرفت. در این چشم‌انداز، موضوع‌های این نشست را می‌توان نمایان‌گر خطوط اصلی رویکرد کره جنوبی نسبت به آسیای مرکزی دانست که بر اساس آن، حداقل شش هدف اصلی از سوی کره‌ای‌ها در قبال این منطقه در نظر گرفته شده است[1]. هدف‌هایی که مسیر و زمان‌بندی دست‌یابی به آن‌ها در قالب برنامه‌های میان مدت و بلند مدت طراحی شده است:

  • _ اهداف حوزه ترابری و لجستیک: ایجاد پایانه‌های حمل‌ونقل یکپارچه (دیجیتالی کردن پایانه‌ها و اتصال منابع داده آن‌ها) و راه‌اندازی مراکز لجستیکی پیشرفته در کشورهای این منطقه
    _ اهداف حوزه انرژی: ترویج بهره‌برداری منطقی از منابع هیدروکربنی (در چارچوب اهداف توسعه پایدار) و جایگزینی منابع انرژی تجدیدپذیر به جای منابع آلاینده و غیرتجدیدپذیر
    _ اهداف بخش صنعت: نوسازی ساختار و متنوع‌سازی بخش‌های صنعتی این کشورها، ایجاد مناطق ویژه اقتصادی و خصوصی‌سازی بنگاه‌های دولتی در فرآیند آن (تکامل گذار به اقتصاد بازار)
    _ اهداف معطوف به تغییرات اقلیمی: طراحی و اجرای برنامه‌های توسعه گام به گام، با توجه به اقتضائات زیست‌محیطی، ترویج جنگل‌داری در برابر بیابان‌زایی و ایجاد مجتمع مواد خام اکولوژیکی (بقای منابع و میراث طبیعی این منطقه)
    _ اهداف حوزه سلامت و درمان: بهسازی زیرساخت‌های سلامت و بهداشت، تبادل کادر درمان و انتقال تجارب و دستاوردهای پزشکی و سلامت
    _ اهداف معطوف به آموزش و فرهنگ: ایجاد شبکه‌ای از مدیران روزآمد و افزایش ارتباط‌های فرهنگی میان کره و کشورهای این منطقه و در بین خود این کشورها با یکدیگر.

همان‌طور که می‌توان از هدف‌گذاری‌های فوق نیز استنباط کرد، کره جنوبی، علاوه بر پیشبرد مناسبات سیاسی و اقتصادی دوجانبه خود با هریک از کشورهای این منطقه، از طریق طراحی همکاری‌های چندجانبه[2] تقویت هویت «منطقه‌ای[3]» این سرزمین‌ها را نیز مورد توجه قرار داده است. همچنین آشکار است که سئول، افزون بر بخش‌های انرژی یا ترانزیت (که عموما در نگاه قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای به این کشورها مورد توجه قرار می‌گیرد)، به ابعاد گوناگون روابط با کشورهای آسیای مرکزی نیز اهمیت داده و پیشبرد متوازن مناسبات موضوعی و متنوع خود با این منطقه را هدف‌گذاری کرده است. در ادامه، با بررسی برخی از مهم‌ترین ویژگی‌های این همکاری‌ها، جایگاه آسیای مرکزی در مجموعه روابط خارجی کره جنوبی، با وضوح بیشتری قابل درک خواهد بود.

جایگاه آسیای مرکزی در سیاست خارجی کره جنوبی
کم‌وبیش می‌توان مدعی بود که کره جنوبی، کشوری فاقد منابع هیدورکربنی (منابع انرژی زیرزمینی) قابل توجه بوده و نزدیک به 98 درصد از سوخت فسیلی موردنیاز خود را از سایر کشورها و مناطق جهان وارد می‌کند. همچنین، هیچ خط لوله نفت و گاز طبیعی عمده‌ای در این کشور وجود ندارد. چرا که منابع مورد نیاز خود را از طریق بنادر دریایی و با استفاده از کشتی‌های نفت‌کش تأمین می‌کند. در حالی که بخش قابل توجهی از انرژی تولید شده در این کشور، مبتنی بر گونه‌های تجدیدپذیر بوده و کره‌ای‌ها، از جمله کشورهای پیش‌رو در این زمینه محسوب می‌شوند، این منابع، به هیچ وجه پاسخگوی نیاز توسعه صنعتی این کشور نیست و سئول، بشدت به منابع وارداتی انرژی‌های فسیلی وابسته است. بنابراین، متنوع‌سازی طرف‌های همکاری حوزه انرژی و گوناگون کردن منابع خارجی برای تأمین نیازهای هیدروکربنی نیز، از جمله اهداف منطقی و سیاست‌های طبیعی کره جنوبی در بحث تأمین امنیت عرضه انرژی و پایدارسازی روند توسعه این کشور، قابل ارزیابی است. بر همین اساس، یکی از کشورهای هدف کره جنوبی که این کشور خواهان همکاری فزاینده با آن در پروژه‌های مشترک انرژی آسیای مرکزی بوده و مشارکت بیشتر در بخش‌های مختلف زیرساخت‌های نفت، گاز و پتروشیمی آن را هدف‌گذاری کرده، ترکمنستان است.
بر اساس داده‌های سال 2021، تولید ناخالص داخلی (GDP) کره جنوبی که تقریباً 51.7 میلیون نفر جمعیت دارد، 1.81 تریلیون دلار بوده است. با توجه به ساختار اقتصادی و صنعتی این کشور، این ارقام نشان‌دهنده جایگاه کره جنوبی به عنوان بازیگری توسعه یافته است و این گزاره را نیز تقویت می‌کند که شرکت‌ها و بنگاه‌های بین‌المللی کره‌ای، حجم تجارت خارجی قابل توجهی دارند. از سوی دیگر، همان‌طور که می‌توان انتظار داشت، سئول به دنبال توسعه روابط خود با پایتخت‌های آسیای مرکزی در عرصه‌های صنعتی است و این خود، ترجمانی از انگیزه‌ها و تمایل این کشور برای ایجاد (حمایت از شکل‌گیری) یک ساختار اقتصادی یکپارچه‌تر در این منطقه است. علاوه بر این، منابع مختلف زیرزمینی (انرژی و غیرانرژی) و مواد خام ارزان این کشورها نیز برای صنایع مختلف کره‌ای و در نتیجه، برای حمایت از ثبات اقتصادی این کشور دارای اهمیت است. در این چشم‌انداز، بوضوح می‌توان تشخیص داد که دولت سئول، به واسطه گسترش همکاری‌های صنعتی و تعمیق روابط تجاری خود با کشورهای آسیای مرکزی، در چارچوب دکترین امنیت اقتصادی و امنیت عرضه انرژی، سعی دارد تا بخشی از تنش‌ها و بی‌ثباتی‌های روزافزون عرصه سیاست بین‌المللی را مهار و با بحران‌های بالفعل و بالقوه اقتصاد جهانی نیز مقابله کند.
در ساحتی دیگر، در شرایطی که تغییرات اقلیمی و مشکلات فزاینده زیست‌محیطی مناطق مختلف جهان را به‌طور مستقیم و غیرمستقیم تهدید می‌کند، سرزمین‌های آسیای مرکزی نیز با سیر فزاینده‌ای از مشکلات خشکسالی و بیابان‌زایی مواجه شده است. در همین زمینه، کره جنوبی نیز با مشکلاتی مانند افزایش روزافزون آلودگی هوا، آثار زیان‌بار زباله‌های هسته‌ای و بدتر شدن کیفیت آب دست و پنجه نرم می‌کند. در عین حال که سیاست‌ها و برنامه‌های نسبتا موفقی را نیز در مهار بخشی از آسیب‌ها و یا مدیریت افزایش این آلودگی‌ها طراحی و اجرا کرده است. این تجربه‌ها (و انگیزه‌های اعلامی پیرامون آن)، چهره و «برند» کره جنوبی را به عنوان بازیگری پیش‌رو در زمینه مذکور تقویت کرده و هدف‌گذاری آن در تبدیل شدن به یکی از کشورهای مهم در عرصه‌هایی مانند سیاست سبز، انرژی‌های تجدیدپذیر، مقابله با انتشار گازهای گلخانه‌ای، مدیریت زباله‌های هسته‌ای و صنعتی و راه‌اندازی انواع فناوری‌های کاهش تغییرات آب و هوایی را دست‌یافتنی‌تر کرده است.
این ویژگی‌ها و ظرفیت‌ها از یک‌سو و مشکلات جدی منطقه آسیای مرکزی از سوی دیگر، از مهم‌ترین عواملی به شمار می‌روند که زمینه ایجاد و تقویت «پیوند سبز» بین سئول و آسیای مرکزی را فراهم کرده اند. با توجه به روندهای جاری، می‌توان مدعی بود که کره جنوبی در تحقق این هدف‌گذاری نسبتا موفق عمل کرده است.
از زمینه‌های دیگر اهمیت آسیای مرکزی در سیاست خارجی سئول، امنیت و رقابت ژئوپلیتیکی است. در حال حاضر، هرچند کره جنوبی مدعی مواضع صلح‌آمیز در سیاست خارجی خود بوده و در منازعات بین‌المللی نیز ادعای حفظ بی‌طرفی (در سطح اعلامی) را مطرح کرده است، اما در جریان جنگ دو کره بین سال‌های 1953-1950 حمایت‌های مختلفی از ایالات متحده آمریکا دریافت کرده و حتی هم‌اکنون، از طرف‌های همکاری جدی و ائتلاف آشکار با نیروهای نظامی آمریکایی در منطقه آسیا و اقیانوسیه محسوب می‌شود. در مقابل، کره شمالی نیز مورد حمایت شوروی و چین قرار گرفت و مسکو و پکن، تا به امروز نیز از جمله قدرت‌های نزدیک به پیونگ یانگ به شمار می‌روند. از جانب دیگر، کره جنوبی در سال‌های اخیر و به رغم روابط نزدیک با غرب و ایالات متحده، سعی کرده است تا روابط خود را پکن در چارچوبی عمل‌گرایانه تنظیم کرده و در جبهه مقابل با روسیه نیز قرار نگیرد. این روندها، هرچند احتمالا در دکترین امنیت ملی سئول قابل تعریف بوده و توجیه‌پذیر است، اما در عین حال، زمینه‌ای از بی‌اعتمادی را تداوم بخشیده و پرسش‌های مختلفی را در خصوص اهداف امنیتی و انگیزه‌های رقابت ژئوپلتیکی سئول به همراه می‌آورد. تمام این‌ها در حالی است که «آسیای مرکزی» در سال‌های اخیر مورد توجه فزاینده کره جنوبی بوده است. «آسیای مرکزی» که در غرب چین (حوزه ژئوپلیتیکی غربی پکن) واقع شده و حیات خلوت سنتی روسیه محسوب می‌شود، منطقه‌ای است که در حال حاضر، بازیگران مختلف منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای سعی در تأثیرگذاری در آن دارند.

جمع‌بندی: همان‌طور که مرور شد، آسیای مرکزی به دلایل مختلف و در چارچوب اهداف گوناگون، دارای جایگاهی قابل توجه در سیاست خارجی کره جنوبی است. بویژه، حوزه‌های انرژی، اقتصاد (سرمایه‌گذاری و تجارت)، صنعت و رقابت ژئوپلیتیکی، از موضوع‌های برجسته مناسبات سئول و کشورهای این منطقه به شمار می‌روند. در حالی که منابع طبیعی و زیرزمینی مختلف (انرژی و غیرانرژی) آسیای مرکزی برای کره‌ای‌ها مهم هستند، واقع شدن این منطقه در یک جغرافیای نزدیک به سئول نیز به معنای کاهش هزینه‌های تامین و واردات این منابع محسوب می‌شود. علاوه بر آن، کره جنوبی نسبت به روند آزادسازی اقتصادی (گذار به اقتصاد بازار) در آسیای مرکزی علاقه‌مند بوده و این روند را برای حمایت از امنیت اقتصادی خویش در مواجهه با تنش‌های فزاینده سیاسی و اقتصادی جهانی مهم می‌داند. در مقابل، می‌توان مدعی بود که ظرفیت‌های قابل توجه صنعتی، تجاری و فناوری سئول برای کشورهای آسیای مرکزی نیز جذاب بوده و کره جنوبی را به عنوان شریکی قابل اعتنا در عرصه‌های متنوع همکاری دوجانبه و چندجانبه متبلور ساخته است. همچنین، مسائل زیست‌محیطی و تحقق توسعه پایدار، از دیگر دغدغه‌هایی است که جذابیت تجربه‌ها و فناورهای‌های کره‌ای را برای دولت‌های این منطقه دوچندان می‌کند. در چنین چشم‌اندازی است که پیش‌بینی می‌شود در دوره‌های پیش‌رو، روابط کره جنوبی و آسیای مرکزی روند افزایشی خود را ادامه خواهد داد و جایگاه این منطقه در سیاست خارجی سئول، بیش از گذشته تقویت خواهد شد. در عین حال که (حداقل در کوتاه مدت و میان مدت) از اهمیت ژئوپلتیک آن نیز کاسته نخواهد شد.

به اشتراک بگذارید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط