رسانه تخصصی روابط بین الملل

نشنال اینترست: جزئیات پشت پرده نزدیکی عربستان به چین

Diplomacyplus.ir/?p=6724
روابط رو به رشد عربستان سعودی با چین در نهایت تکمیل کننده تلاش‌های آمریکا برای مهار ایران است.

توافق نامه مشارکت راهبردی جامع عربستان با چین تنها دو سال پس از امضای قرارداد مشابهی با ایران توسط پکن صورت گرفت. بنابراین، زمان بندی این قرارداد‌ها تصادفی نیست بلکه اقدامی قابل محاسبه از سوی عربستان سعودی برای مهار ایران و محدود کردن هرگونه دستاوردی است که احتمال آن وجود دارد. تهران از طریق چنین مشارکت استراتژیکی به دست آورده باشد. از این رو، علیرغم باور عمومی واقعیت آن است که ایالات متحده از این توافق سود می‌برد که توافقی که تضمین می‌کند قدرت منطقه‌ای و جهانی ایران تحت کنترل و نظارت باقی خواهد ماند.

نگاه ایران و عربستان به شرق

شراکت راهبردی عربستان و چین را نباید جدای از سایر توافق‌هایی که ریاض در آسیا پیش برده مورد ارزیابی قرار داد. به نوعی، “چرخش به سوی آسیا” پاسخ عربستان سعودی به استراتژی “نگاه به شرق” ایران بوده است. استراتژی ایران توسط محافظه کارانی اتخاذ شد که آسیا و اوراسیا را راه‌های کلیدی برای گسترش نفوذ ایران به قیمت بدتر شدن روابط با غرب می‌دانند.

بنابراین، عربستان سعودی قصد دارد گام‌های ایران در آسیا را مهار کند و تلاش‌های مشابه ایالات متحده را تکمیل نماید. عربستان سعودی و سایر کشور‌های شورای همکاری خلیج فارس قرارداد‌هایی را با کشور‌های آسیایی امضا کرده اند که ایران به دنبال روابط قوی‌تر با آنان برای رهایی از فشار اقتصادی غرب بوده است. در دو سال گذشته، ریاض قرارداد‌های اقتصادی، دیپلماتیک و دفاعی را با مالزی، اندونزی، هند، قزاقستان و بنگلادش امضا کرده است.

بنابراین، روابط نزدیک‌تر عربستان سعودی با چین باید به عنوان بخشی از تلاش‌های آن کشور به منظور مهار روابط رو به رشد ایران در آسیا و به عنوان پاسخی به دور شدن دولت رئیسی از غرب قلمداد شود.

ریاض با امضای توافق نامه مشارکت راهبردی جامع چین و عربستان سعودی مشارکت اقتصادی خود را با چین که پیش‌تر پر رونق بود تقویت نمود تا امکان نزدیک شدن چین به ایران را محدود سازد. حجم تجارت چین و عربستان سعودی در سال ۲۰۲۰ میلادی به ۶۵ میلیارد دلار رسیده است. این در حالیست که حجم مبادلات تجاری ایران و چین در همان سال ۱۴.۵ میلیارد دلار بوده است.

این شکاف قابل توجه تا حدودی با تحریم‌های غرب که توانایی شرکت‌های چینی برای تجارت با ایران و توانایی شرکت‌های ایرانی برای تجارت با چین را محدود می‌کند قابل توضیح است. با این وجود، امضای مشارکت استراتژیک جامع چین و ایران در سال ۲۰۲۰ میلادی از ظرفیت بالقوه برای افزایش حجم تجارت بین دو کشور ایران و چین برخوردار بود.

علاوه بر این، در حالی که غرب چین را تهدید به تحریم نموده و تحریم‌های گسترده‌ای را علیه روسیه اعمال کرده ریاض نگران است که چین تحریم شده به دنبال تقویت تجارت با ایران باشد، زیرا هدف هر دو کشور مقاومت در برابر فشار‌های اقتصادی اعمال شده از سوی غرب است. این مورد درباره روسیه نیز صدق می‌کند. از زمان اعمال تحریم‌ها علیه روسیه ایران به دنبال بهره برداری از شرایط ایجاد شده به نفع خود بوده و قرارداد‌های تجاری بزرگی را با روسیه امضا کرده است که حجم تجارت بین آن دو کشور را که تا سال ۲۰۲۱ تنها به ۴ میلیارد دلار رسیده بود به میزان قابل توجهی افزایش داده است.

برای مثال، امضای قرارداد ۴۰ میلیارد دلاری ایران با گازپروم روسیه در ماه‌های گذشته باعث هجوم سفر بازرگانان روس به ایران شده است. بنابراین، عربستان سعودی نگران است که تجارت ایران با چین رشد کند و توازن قوا را به نفع ایران تغییر دهد. شراکت استراتژیک عربستان با چین تضمین می‌کند که تجارت بین ایران و چین بسیار پایین‌تر از حد قابل انتظار ایران باقی بماند و توازن قوا به نفع ایران تغییر نکند.

این تلاش‌ها هم چنین باید به عنوان بخشی از تمایل ریاض برای مهار حمایت ایران از سازمان‌های بین‌المللی در حال ظهور غیر غربی قلمداد شود. ایران در حال ارتقاء به عضویت کامل در سازمان همکاری شانگهای به رهبری چین است و درخواست پیوستن به بلوک بریکس تحت رهبری روسیه را مطرح کرده است. عربستان سعودی نگران است که اهمیت فزاینده ایران در چنین بلوک‌های تجاری و امنیتی جایگزینی به آن کشور کمک کند تا تحریم‌های اعمال شده از سوی غرب را دور بزند و ایران بتواند به فعالیت‌های منطقه‌ای خود که منافع عربستان را تضعیف می‌کند ادامه دهد.

عربستان سعودی مدت کوتاهی پس از ارائه درخواست عضویت ایران سازمان همکاری شانگهای درخواست خود را همراه با قطر و بحرین ارائه کرد. علاوه بر این، تعهد ریاض به پیوند چشم‌انداز ۲۰۳۰ خود با ابتکار یک کمربند و یک جاده (BRI) چین نیز بخشی از تلاش‌های آن کشور برای کاستن از شانس ایران به منظور تبدیل شدن به یکی از ذینفعان اصلی از پروژه کمربند و جاده است و تضمین می‌کند که چین به محافظت از سرمایه گذاری‌های خود در آن پروژه ادامه خواهد داد.

دلار زدایی و زیرساخت‌های حیاتی

در جبهه ژئو مالی، ایران و چین به دنبال دلار زدایی از تجارت و پیشبرد ایده “پترو یوان” هستند. ایران با پیوستن به سازمان همکاری شانگهای یک پلتفرم بین المللی کلیدی که برای دلار زدایی جهانی تلاش می‌کند می‌تواند یک قدرت منطقه‌ای کلیدی باشد که این دستور کار را ترویج می‌کند. این موضوع نه تنها به تهران برای غلبه بر تحریم‌های غرب کمک می‌کند بلکه می‌تواند آن کشور را به با تجربه‌ترین و توانا‌ترین کشور منطقه با زیرساخت‌هایی برای امکان تجارت با ارز‌های غیر دلاری تبدیل کند.

بنابراین، تصادفی نیست که چین از عربستان سعودی خواسته تا آن کشور نیز به این تلاش پیوسته و نفت خود را به یوان بفروشد. در حالی که ریاض به فروش انرژی منحصرا به دلار متعهد است نشست مشارکت چین و عربستان “پترو یوان” را به یک هدف رسمی تبدیل می‌کند. این موضوع به عربستان سعودی این امکان را می‌دهد تا در آینده از این گزینه استفاده کند به ویژه اگر ایران دلارزدایی را به عنوان یک هدف از همکاری با چین مورد پیگیری قرار دهد.

فروش نفت در مقیاس بزرگ از طریق قرارداد‌های مبتنی بر یوان ممکن است در آینده نزدیک امکان پذیر نباشد، اما چشم انداز چنین اقدامی به دلیل اهمیت بازار‌های انرژی با محوریت دلار به عنوان ارز غالب جهان برای واشنگتن نگران کننده خواهد بود.

سعودی‌ها هم چنین مشتاق مهار پیشرفت فناوری و برتری نظامی رو به رشد ایران هستند.

مجتمع‌های صنعتی ایران از سوی عربستان سعودی به عنوان تهدیدی تلقی می‌شوند که به ایران کمک می‌کنند موشک، پهپاد و فناوری‌های ارتباطی پیشرفته را در منطقه صادر کند و باعث تضعیف منافع عربستان شود. عربستان سعودی با گرم‌تر نمودن روابط خود با چین به دنبال سرمایه گذاری بر روی ظرفیت صنعتی چین به منظور ایجاد یک پایگاه صنعتی پیشرفته است.

بنابراین، چین از سرمایه گذاری‌های صندوق سرمایه گذاری دولتی عربستان در بخش صنعتی خود استقبال کرده امری که به ریاض کمک می‌کند تا دانش خود را برای پیشبرد پایگاه صنعتی د و حفظ توازن قوای صنعتی با ایران تقویت کند.

توافق برای ساخت کارخانه‌های چینی تولید پهپاد در خاک عربستان سعودی مکمل تلاش‌های ریاض برای دارا بودن دست بالاتر در توازن قوا با ایران است. البته عربستان به تسلیحات غربی دسترسی دارد گزینه‌ای که ایران فاقد آن است، اما به دنبال توسعه ظرفیت نظامی – صنعتی بومی خود نیز می‌باشد.

یکی از حوزه‌های بالقوه دور شدن عربستان و ایالات متحده از یکدیگر قرارداد ریاض با هواوی برای ایجاد قابلیت‌های رایانش ابری و مجتمع‌های فناوری پیشرفته در شهر‌های عربستان است. چندین مقام آمریکایی به عربستان سعودی و سایر کشور‌های شورای همکاری خلیج فارس نسبت به استفاده از فناوری‌های چینی به ویژه در حوزه اینترنت نسل پنجم هشدار داده و آن کشور‌ها را به اعمال تحریم تهدید کرده اند.

با این وجود، سرپیچی ظاهری ریاض از این تهدید در چارچوب رقابت آن کشور با ایران قابل درک است. هواوی به عنوان یک نهاد تحریم شده راحت‌تر با ایران کار می‌کند و قابلیت‌های پیشرفته تری را به آن کشور ارائه می‌کند. این موضوع قطعا به تهران مزیتی رقابتی در مقابل ریاض خواهد بخشید. عربستان سعودی با انعقاد قرارداد با هواوی به دنبال دستیابی به فناوری‌های جدید و ارائه فرصتی برای برقراری روابط متوازن‌تر با ایران است.

تعهد این توافق به سرمایه گذاری در انرژی‌های تجدیدپذیر کلیدی برای تلاش‌های عربستان به منظور مهار رشد ایران است. ایران در تلاش برای تنوع بخشیدن به اقتصاد، تقویت ظرفیت‌های فناوری و تضمین مشارکت‌های جدید منطقه‌ای و بین المللی از جمله با چین رشد صنعت انرژی‌های تجدیدپذیر خود را دنبال کرده است که به آن کشور برای غلبه بر تحریم‌ها کمک می‌کند.

کشور‌های شورای همکاری خلیج فارس با تشویق به استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر از طریق ابتکارعمل‌ها و سرمایه گذاری در این حوزه در یمن، عراق و سوریه تلاش می‌کنند تا وابستگی آن کشور‌ها به سوخت و انرژی ایران را کاهش دهند. عربستان سعودی از طریق امضای قرارداد با چین قصد دارد در بخش انرژی‌های تجدیدپذیر برتری پیدا کند و در آن صورت فروش انرژی ایران را در منطقه و فراتر از آن را کاهش دهد. چین به‌عنوان یک قدرت پیشرو در انرژی‌های تجدیدپذیر قصد دارد به عربستان سعودی در دستیابی به چنین اهدافی به قیمت عقب ماندن ایران از پیگیری اهداف اش که اکنون به دلیل تحریم‌های اعمال شده از غرب متوقف شده کمک نماید.

علیرغم موفقیت بزرگ چین، آن کشور تمام خواسته‌های خود را از عربستان سعودی کسب نکرد. به طور خاص، چین از عربستان سعودی و سایر کشور‌های حوزه خلیج فارس خواسته تا یک منطقه آزاد تجاری ایجاد کنند. بحث در مورد چنین منطقه‌ای سال‌ها ادامه داشته و اخیرا توسط چینی‌ها مورد تاکید قرار گرفته است.

با این وجود، ریاض و سایر کشور‌های شورای همکاری خلیج فارس در برابر پذیرش این خواسته کماکان مقاومت می‌کنند. این منطقه‌ای است که ایران دارای اهرم فشار بر چین است و در حال امضای توافق نامه یک منطقه آزاد تجاری با اتحادیه اقتصادی اوراسیا می‌باشد و مایل است در شرایط مناسب قرارداد مشابهی را با چین امضا کند. فقدان امتیازدهی از سوی ریاض به چین در مورد نشان می‌دهد که گشایش روابط آن کشور در قبال چین نامحدود نیست و بیش‌تر در جهت تضعیف موقعیت ایران و نه توانمندسازی موقعیت چین در خلیج فارس و جهان عرب صورت می‌گیرد.

چرخش عربستان سعودی به سمت چین در نهایت مکمل تلاش‌های ایالات متحده برای مهار ایران است و علیرغم آن که در نگاه اول به نظر می‌رسد به طور جدی منافع آمریکا را تضعیف نمی‌کند. شاید به همین خاطر است که دولت بایدن نسبت به مشارکت استراتژیک عربستان سعودی و چین ابراز نگرانی شدیدی نکرده است.

به اشتراک بگذارید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط