بهگزارش مرکز مطالعات سورین، روزنامه نشنال اینترست در مطلب تازه خود بهقلم «دنیل اسنایدر» نوشت: در طی چند روز، منطقه مورد مناقشه قرهباغ بهعنوان یک نهاد سیاسی ناپدید شد و تا شامگاه ۲۹ سپتامبر، تقریباً ۱۰۰ هزار نفر، یعنی بیش از ۸۰ درصد از جمعیت این منطقه، به ارمنستان رفتند.
در ایروان، پایتخت جمهوری ارمنستان، حال و هوا به میزان قابلتوجهی تیره بود.
در اولین روز از آغاز حمله، یک مقام ارشد وزارت خارجه ارمنستان در حال پیشبینی فروپاشی مقاومت بود. او گفت: «این مجموعهای از اقدامات است که میتواند تنها به یک چیز منجر شود؛ پاکسازی کامل قومی قرهباغ کوهستانی.»
این فاجعه انسانی در حالی رخ میدهد که جهان نظارهگر آن است و بیانیههای محکومیت صادر میکند، اما ظاهراً قادر به مداخله نیست.
ارمنستان تا حد زیادی به حال خود رها شده است تا با هجوم انبوه مردمی که مجبور به ترک داراییها و خانههای خود شدهاند، کنار بیاید.
نیروهای آذربایجان آماده برگزاری محاکمههای نمایشی برای گروهها و روسای مقاومت هستند.
این جنگ که در گوشهای دور و حاشیهای از جهان است، سزاوار توجه ماست.
حمله آذربایجان تنها به دلیل اتحاد عملی الهام علیاف مستبد با ولادیمیر پوتین روسیه و ترکیه رجب طیب اردوغان امکانپذیر شد.
ارمنستان و دولت منتخب دموکراتیک آن به جرم تلاش برای گسترش روابط با آمریکا و اتحادیه اروپا توسط پوتین مجازات میشوند.
پوتین به دلیل نگرانی برای دست دادن کنترل حیاطخلوت امپراتوری سابق خود در قفقاز جنوبی بود، تصمیم گرفت به بازگشت حاکمیت آذربایجان بر قرهباغ چراغ سبز نشان دهد و نقش خود را بهعنوان محافظ ارمنستان کنار بگذارد.
نیروهای حافظ صلح روسیه در قرهباغ چیزی بیش از دربان برای عملیات پاکسازی قومی نبودند.
طبق نظرات مقامات ارامنه، عملیات حافظ صلح روسیه ساختگی است.
اکنون آذربایجان جسور شده و یک چک سفیدامضا از سوی ترکیه و روسیه دارد. علیاف دیکتاتور آذربایجانی اکنون اشاره به بازیابی «آذربایجان غربی» میکند و حملات او ادعای او برای تصرف قریبالوقوع ارمنستان را ثابت میکند.
«تیگران گریگوریان» -رئیس مرکز منطقهای دموکراسی و امنیت- یک اندیشکده مستقر در ارمنستان، میگوید: «روسها در کار با آذربایجان بسیار راحتتر از دولت فعلی ارمنستان هستند، به دلیل استبدادی بودن حکومت و شخصیت علیاف آنها بهتر باهم کنار میآیند تا شکل دموکراسی ارمنستان».
با این حال، دولت ارمنستان بسیار مراقب بوده است که متحدان سنتی خود را ناراحت نکند و به سازمان پیمان امنیت جمعی (CSTO) که توسط مسکو سازماندهی شده بود ملحق شد.
واقعیت این است که روسها اهرمهای عظیمی را در این کشور کوچک حفظ میکنند، یک واحد ارتش روسیه در شمال غربی ارمنستان در نزدیکی مرز ترکیه مستقر است و در آن مرز گشتزنی میکند.
ارمنستان برای اکثر نیازهای انرژی خود، از جمله بهرهبرداری از نیروگاه هستهای، به روسیه وابسته است.
علاوه بر این، میلیونها ارمنی در روسیه کار میکنند که وجوه ارسالی آنها کلید اقتصاد کشور است.
روسیه بهطور سنتی با گسترش نفوذ ترکیه در منطقه مخالف بوده است، اما در بحبوحه جنگ اوکراین، اوضاع کاملاً تغییر کرده است و روسیه بهوضوح بسیار ضعیفتر از گذشته است و این حمله، معاملهای شامل تصمیم برای واگذاری قرهباغ کوهستانی ارمنینشین به آذربایجان بود تا روسیه اوضاع را به نفع خود تغییر دهد.
برای دولت ارمنستان، واضحترین علامت رها شدن توسط مسکو حدود یک سال پیش بود، زمانی که حملات آذربایجان در امتداد مرز خود با ارمنستان رخ داد و روسیه نتوانست یا بهعبارتدیگر نخواست تا پاسخ درتسی به آذربایجان دهد.
پاشینیان در مصاحبهای در اوایل ماه سپتامبر توضیح داد که با توجه به نیاز شدید روسیه به اسلحه و مهمات، این کشور نمیتواند ارمنستان را تأمین کند، حتی اگر بخواهد این کار را انجام دهد.
او در سخنرانی خود خطاب به مردم ارمنستان پس از این حمله گفت: «دستگاههای امنیتی و متحدانی که ما سالها به آنها تکیه کردهایم، کاملاً ناکارآمد بودند».
رژیم علیاف به پوتین یک معامله شیطانی پیشنهاد داد؛ شما قرهباغ را به ما میدهید و ما ارمنستان را به بلاروس دوم تبدیل میکنیم. این همان اتفاقی است که در حال رخ دادن است.
البته راه باریکی برای خروج از این وضعیت غمانگیز وجود دارد.
گرجستان فرصتی برای عقب راندن کنترل و نفوذ روسیه در قفقاز جنوبی وجود دارد، اما این امر مستلزم حضور بسیار قاطعتر غربی است.
آمریکا «تنها بازیکنی است که واقعاً میتواند وضعیت را در این زمین تغییر دهد.» البته اتحادیه اروپا نیز میتواند نقش مهمی ایفا کند.
رژیم باکو تا حد زیادی از طریق نقش خود بهعنوان تأمینکننده نفت و گاز به اروپا که از طریق خط لوله از طریق گرجستان و ترکیه منتقل میشود، خود را از چنین فشاری مصون نگهداشته است.
علیاف برای کتمان واقعیت محور خود با پوتین و اردوغان، روی استیصال اروپا و توهم آذربایجان غربی حساب میکند.
رژیم آذربایجان نیز شکننده است. این یک نمایش یک نفره است که بر روی ذخایر رو به کاهش نفت و گاز متمرکز شده است؛
اما به نظر میرسد اتصال خطوط لوله مستقر در آذربایجان به خطوط لوله قزاقستان متوقف شده است و مسکو در عوض سخت فشار میآورد تا مسیرهای راهآهن شمال_جنوب ایجاد کند که به ایران متصل شود.
اکنون که روسیه در زمین علیه ارمنستان بازی میکند؛
یک تلاش بسیار گستردهتر به رهبری آمریکا برای دهها هزار ارمنی قرهباغ یک نیاز فوری است، اما همچنین جایگزینی روسها بهعنوان ضامن مرزهای تعیینشده ارمنستان، از جمله مقاومت در برابر ایجاد اجباری کریدور آذربایجانی که مرزهای ارمنستان با ایران را مسدود میکند، بسیار مهم است.
بدون شک، دولت بایدن اولویتهای دیگری دارد، اما وضعیت در قفقاز جنوبی ارتباط تنگاتنگی با جنگ در اوکراین و اهمیت بالای در دنیای امروز دارد.