چند روز قبل الهام علی اف، رییس جمهوری آذربایجان، در مورد مذاکرات صلح با ارمنستان اعلام کرد که «در حال حاضر چندین مذاکره از این نوع انجام شده است. ما باید به سمت صلح بین آذربایجان و ارمنستان حرکت و هر چه زودتر یک توافقنامه صلح امضا کنیم. اکنون زمان عادی سازی روابط ارمنستان و آذربایجان است»
وی از موافقت ایروان از پیشنهادات باکو خبر داد و گفت: ایروان پیشنهادهایی را که پیش از این در مورد توافقنامه صلح بین کشورها ارائه شده بود قابل قبول میداند. طبق اطلاعاتی که اخیراً به من داده شد، آنها پیشنهادات ما را قابل قبول میدانند. این خبر بسیار خوبی است و امیدوارم در نشست بروکسل شفافیت بیشتری در این زمینه ارائه شود.
با در نظر گرفتن اظهارات رییس جمهوری آذربایجان، به نظر میرسد منطقه مهم قفقاز بیش از هر زمانی به صلح و آرامش نزدیک است که میتواند تاثیراتی زیادی در مسائل اقتصادی جهانی داشته باشد. مسلما یکی از کشورهای منتفع از صلح در قفقاز، ایران است که میتواند در راستای افزایش ظرفیت ترانزیت خود با استفاده از این منطقه استفاده بهینه را ببرد به ویژه آنکه در ماههای اخیر شاهد نزدیکی بیشتر تهران-باکو هستیم.
رونق تجارت با ارمنستان
روابط تجاری ایران و ارمنستان پس از امضای توافقنامه تجارت آزاد ایران با اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU) در اکتبر ۲۰۱۹، به طور چشمگیری گسترش یافته است. بر اساس قرارداد تجارت ترجیحی سه ساله، اوراسیا و تهران موظف شدند شرایط دستیابی به آزادی کامل را بپذیرند. طرح تجارت برای کالاهای اساسی بدون تعرفه ارمنستان، بلاروس، قزاقستان، قرقیزستان و روسیه کشورهای عضو EAEU هستند. در آینده، اگر ایران به اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU) بپیوندد که احتمالا امسال محقق شود، دسترسی بهتری به بازارهای اوراسیا، روسیه و اروپا خواهد داشت.
این امر همچنین دسترسی کشورهای عضو پیمان اوراسیا را به خلیج فارس و تجارت را افزایش میدهد و انگیزه قویتری برای هر دو طرف (ایران و سایر اعضای EAEU) برای دنبال کردن منافع مشترک در کشورهای ثالث مانند کشورهای عربی ایجاد میکند. بنابراین روسیه و ایران میتوانند همکاری قویتری در سایر مناطق داشته باشند. از این رو، آنها برای حفاظت از منافع اقتصادی مشترک خود تلاش خواهند کرد. بنابراین، با رفع انسداد راههای تجاری منطقهای در بلندمدت، ارمنستان به بازارهای عربی دسترسی پیدا میکند و از طریق راه آهن به شرق مدیترانه میرسد. بنابراین ایران باید این پروژه را تسهیل کند تا ارمنستان از طریق ایران به دریاها دسترسی داشته باشد.
در مقابل ارمنستان، میتواند به عنوان دروازه صادرات کالاهای ایرانی به بازارهای اوراسیا تلقی میشود. به باور کارشناسان، در صورت برقراری صلح در قفقاز، ایران و ارمنستان میتوانند از طریق طرحهای سرمایهگذاری مشترک و همچنین از طریق سرمایهگذاری ایران در بزرگراههای ارمنستان، بهویژه از گذرگاه مرزی نوردوز تا ایروان، به منظور افزایش ظرفیت کریدور شمال-جنوب، همکاری مشترک سریعی را آغاز کنند. این امر، منافع ژئواکونومیک ایران در ارمنستان را ارتقا میدهد و چنین اقداماتی ممکن است سرمایه گذاریهای هندی، چینی و اروپایی را بیشتر جذب کند که برای اقتصاد نحیف ارمنستان ضروری است.
همکاری ایران و آذربایجان کلید کریدورها
شاید همکاری اقتصادی ایران با آذربایجان در زمینه راههای بین المللی نسبت به ارمنستان بیشتر باشد و در صورت برقراری صلح و افزایش سرمایه گذاری، در واقع راه برای آغاز بکار کریدورهای شمال-جنوب، خلیج فارس-دریای سیاه، زنگزور و «گوام» هموار میشود، از هین روی اهمیت رو کشور برای یکدیگر بیشتر است.
برای نمونه، براین اساس توافق اخیر تهران-باکو، ارتباطات مناطق غربی آذربایجان به نخجوان از طریق ایران خواهد بود که ارتباطات جدید تغییرات استراتژیک در نقشه کریدورهای حمل و نقل و لجستیک در کریدور میانی طرح کمربند و جاده چین (BRI) ایجاد خواهد کرد. چین چندین سال مسیر حملونقل بینالمللی ترانس خزر (TITR) را به عنوان بخشی از BRI که به کریدور میانی نیز معروف است، توسعه میدهد. هدف TITR، ایجاد شبکه ۶۵۰۰ کیلومتری جادهها، راه آهن و بنادر که از قزاقستان، دریای خزر، آذربایجان، گرجستان، ترکیه و دریای سیاه عبور میکند و زمان تحویل محموله را از ۶۰ روز از مسیر دریای به دو هفته کاهش میدهد. این پروژه از طریق تسهیلات و کمکهای مالی ارائه شده توسط دولت چین عملیاتی شد.
در واقعیتهای جدید منطقهای و جهانی که با جنگ ۴۴ روزه جمهوری آذربایجان و ارمنستان در سال ۲۰۲۰ و درگیری کنونی اوکراین ایجاد شده، این مسیر از اهمیت بالایی برخوردار است. عملیات نظامی روسیه در اوکراین و تحریمهای غرب علیه مسکو امکان استفاده از کریدورهای حمل و نقل و ترانزیتی در امتداد مسیر شرق به غرب از طریق خاک روسیه و اوکراین را محدود میکند. از همین روی، تقاضا برای خطوط حمل و نقل جدید در حال رشد است، چون چین و اروپا نمیتوانند منتظر پایان جنگ و حل و فصل همه مسائل باشند و به همین دلیل اهمیت TITR برای ادامه جابجایی بار به طور تصاعدی افزایش مییابد.
همچنین، برخی از کارشناسان اعلام میکنند که حلقه مفقوده تکمیل کریدور شمال-جنوب، در ایران و شبکه ریلی آن است اما به نظر میرسد که تنش بین دو کشور قفقاز مشکلات جدیتری را ایجاد کرده است. پیش نیاز توسعه و استفاده بیشتر این کریدور تنها احداث خطوط ریلی در ایران نیست بلکه مهمتر از همه، برای اتصال روسیه به ایران و بیشتر به هند، این کریدور باید از قفقاز عبور کند، جایی که کشورهای ارمنستان و آذربایجان در آن قرار دارند. در واقع، برای رونق کریدور شمال-جنوب نیاز به همگرایی منطقه ای بین بازیگران اصلی است که آن نیز در گرو صلح در قفقاز جنوبی و رسیدن به توافق همه جانبه است که در صورت تحقق آن همه کشورها از مزیت آن برخوردار خواهد شد.
چشمانداز منطقهای ایران
مواضع در حال تحول ایران و جمهوری آذربایجان در قبال یکدیگر، با چشم انداز وسیعتر منطقهای و حتی اوراسیا مرتبط است. حوضه خزر و قفقاز جنوبی اکنون پیوند ناگسستنی با خاورمیانه پیدا کردهاند. روسیه و ترکیه در دهه گذشته ردپای خود را در منطقه تحکیم کردهاند و اکنون قفقاز جنوبی را بخشی از یک بازی ژئوپلیتیکی بزرگتر میدانند که از مدیترانه تا خزر امتداد دارد. در این میان ایران نیز نمیتواند این تحول را نادیده بگیرد و باید خود را با آن متناسب کند. در بلندمدت، این میتواند وجهه قفقاز جنوبی را در محاسبات سیاست خارجی ایران افزایش دهد.
ایران همواره به این چشم انداز منطقهای توجه داشته است. علیرغم تنشهای تاریخی در مدیریت تعامل خود با آذربایجان و ارمنستان، تهران یک استراتژی امنیتی عمدتاً مشارکتی را دنبال میکند که هر سه کشور قفقاز جنوبی و همچنین روسیه و ترکیه را در بر میگیرد. به عنوان مثال، در جریان جنگ ۲۰۲۰ قره باغ کوهستانی، ایران ابتکاری برای تنشزدایی در منطقه ارائه کرد و عباس عراقچی معاون وزیر امور خارجه خود را به همه کشورهای منطقه فرستاد.
در واقع، تغییرات در قفقاز جنوبی را بخشی از نظم جهانی در حال تغییر است و جنگ ۲۰۲۰ قره باغ کوهستانی را میتوان در این زمینه دید؛ یعنی سیستم روابط دولتی پس از جنگ سرد با حمایت قدرت ایالات متحده، تغییر اساسی را تجربه میکند. در جریانات درگیری اخیر، غرب به عنوان یک بازیگر خارجی باقی ماند، در حالی که روسیه و ترکیه نقشی محوری داشتند.
ژئواکونومیک به ویژه اتصال منطقهای یک ملاحظات عمده است. موقعیت تهران پس از جنگ اخیر متأثر از جغرافیای اقتصادی خواهد بود. ایران استراتژی توسعه بندر و راه آهن را دنبال کرده که اکنون بخشی از یک حرکت بزرگتر برای قرار گرفتن خود به عنوان یک اتصال دهنده به پروژههای اقتصادی هند، چین و روسیه است.
از نظر قفقاز جنوبی، اتحادیه اقتصادی اوراسیا اهمیت دارد و برای ایران، جمهوری آذربایجان برای مسیرهای ترانزیتی در کریدور اقتصادی شمال-جنوب، که از اقیانوس هند تا بنادر بالتیک امتداد دارد، حیاتی است. تلاشهای روسیه برای احیای راهآهنهای دوران شوروی میتواند تهران را به یک ذینفع اصلی تبدیل کند، زیرا امکان گسترش روابط تجاری با منطقه و روسیه را فراهم میکند.
در مجموع، ایران به آرامی در حال تطبیق با واقعیتهای در حال تغییر در قفقاز جنوبی است. به نظر میرسد ایجاد روابط بیشتر با باکو یک راه باشد. پیشنهاد پلتفرمهای همکاری منطقه ای ممکن است یکی دیگر از موارد باشد.
ایران از توقف خصومتها بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان در مورد مناقشه قره باغ استقبال میکند چون این امر میتواند منافع اقتصادی و سیاسی تهران را تامین کند. همچنین ایجاد شرایط برای تامین امنیت در روابط جمهوری آذربایجان و ارمنستان میتواند به افزایش امنیت ایران کمک کند.