رسانه تخصصی روابط بین الملل

مشارکت جامع استراتژیک چین و کشورهای آسیای مرکزی؛ روندها و رویدادها

Diplomacyplus.ir/?p=6781
علی رغم تلاش‌های غرب بویژه آمریکا برای مقابله با توسعه نفوذ چین در آسیای میانه با این حال کشورهای آسیای میانه نشان داده اند که به سمت همکاری با چین به دلیل ترس از نگرانی‌های روسیه بیشتر متمایل هستند 

الوقت- در سال‌های اخیر، چین تعاملات دوجانبه و چندجانبه با کشورهای آسیای مرکزی را به شدت افزایش داده است. چین مشارکت جامع استراتژیک را با تمام کشورهای آسیای مرکزی امضا کرده است که نشانگر جایگاه ژئوپلتیکی مهم آسیای میانه سیاست خارجی توسعه‌محور و نقشه جهانی گسترش شبکه تجاری – اقتصادی بین المللی پکن می‌باشد. این جایگاه با شروع جنگ در اوکراین و تحریم‌های اقتصادی گسترده غرب علیه روسیه بیش از پیش تقویت شد جایی که عملاً آسیای میانه به اولین بدیل مسیرهای تجاری دسترسی چین به بازار اروپا تبدیل شد.

سال گذشته (2022)، شی جین پینگ رئیس جمهور جین در اولین سفر خارجی خود از زمان شروع همه‌گیری، از قزاقستان و ازبکستان دیدن کرد. هفته گذشته نیز رئیس جمهور ترکمنستان اولین رهبر آسیای مرکزی (و دومین رهبر خارجی) بود که در سال جدید میلادی با شی جین پینگ دیدار کرد که با توافقاتی بر سر رساندن روابط به سطح استراتژیک همراه بود. دیدارهای مکرر بین سران این کشورها نشان می دهد که چین اهمیت فزاینده‌ای برای آسیای مرکزی قائل است و آسیای مرکزی نقش مهم تری در دیپلماسی همسایگی چین به ویژه پس از جنگ روسیه و اوکراین را بر عهده گرفته است.

چین برای توسعه روابط با پنج کشور آسیای مرکزی در سه سطح متمایز اما همراستا و دارای همپوشانی دست به کار شده است. اول انعقاد توافقات مشارکتهای جامع استراتژیک دوجانبه؛ دوم همکاری‌های مشترک منطقه‌ای، و سوم اسناد همکاری جامع چین و آسیای مرکزی در ابرپروژه “کمربند و جاده”.

در بعد اول چین در سال 2011 یک مشارکت راهبردی جامع با قزاقستان ایجاد کرد که بعداً آن را به یک مشارکت جامع راهبردی دائمی تبدیل کرد، پس از آن ازبکستان در سال 2016 ، تاجیکستان در سال 2017 و قرقیزستان در سال 2018 به این روند پیوستند. ترکمنستان آخرین کشور در آسیای مرکزی است که چنین روابطی را با چین در سفر اخیر سردار بردی محمداف به پکن، برنامه‌ریزی کرده است.

در سطح منطقه ای و چندجانبه، نیز چین پیشنهاد ایجاد مکانیسم همکاری چین و آسیای مرکزی (C+C5) را ارائه کرد، که قالب جدیدی از همکاری چندجانبه بین چین و کشورهای آسیای مرکزی خارج از سازمان همکاری شانگهای (SCO) استبا حمایت ترکمنستان و سایر کشورهای آسیای میانه، قرار است اولین اجلاس سران “C+C5” در سال جاری برگزار شود.

در عین حال، چین توافق نامه های همکاری تحت ابتکار کمربند و جاده (BRI) را با تمام کشورهای آسیای مرکزی به منظور هم افزایی بین این طرح ترانزیتی بزرگ و استراتژی های توسعه در آسیای میانه امضا کرده است. اتصال سرزمینی از مسیرهای مختلف از جمله راه‌آهن‌های فرامرزی، همکاری‌های گاز و نفت، تجارت و سرمایه‌گذاری در موافقت‌نامه‌های مربوط به کمربند- جاده بسیار مهم هستند.

 آسیای مرکزی جایی است که شروع فاز عملیاتی ابتکار «کمربند و جاده» از آنجا آغاز شده است. خط لوله گاز طبیعی چین – آسیای مرکزی طولانی ترین خط لوله گاز طبیعی در جهان است. از ژوئن 2022، انتقال گاز ترکنستان به چین از 400 میلیارد متر مکعب فراتر رفته است؛ راه آهن “آنگرن – پاپ” ازبکستان به طول 123 کیلومتر و تونل بزرگ آن به طول بیش از 19 کیلومتر وضعیت ترانزیتی چین به آسیای میانه را به طور کامل تغییر داده است به صورتی که بر اساس برآوردها، پس از راه‌اندازی خط جدید راه آهن سالانه 10 میلیون تن کالا از طریق حمل و نقل ریلی جابجا خواهد شد.

شایان ذکر است از آنجایی که ترکمنستان با ازبکستان، افغانستان، ایران و دریای خزر همسایه است، راه آهن چین-ترکمنستان امتداد خط ریلی پروژه راه آهن چین- قرقیزستان- ازبکستان خواهد بود. چین به دنبال آن است که راه آهن چین، قرقیزستان، ازبکستان و ترکمنستان  در سال های آینده به واقعیت تبدیل شود. این راه آهن از غرب به ایران و از جنوب به افغانستان می رود، یک شریان حمل و نقل اوراسیا و یک خط ریلی اصلی خواهد بود که آسیای مرکزی، آسیای جنوبی و خاورمیانه را به هم متصل می کند که اگر بتوان آن را به افغانستان نیز گسترش داد، یک شبکه راه آهن ایجاد خواهد شد که چین، قرقیزستان، ازبکستان، ترکمنستان، افغانستان و پاکستان را به هم متصل می کند.

قابل ذکر است که چین در روزهای اخیر به توافقی برای بهره برداری نفت با افغانستان دست یافتاز سوی دیگر، با توجه به افزایش صادرات به چین از آسیای مرکزی و جنوبی، ممکن است عدم تعادل در تجارت بین کشورهای این خط نیز جبران شودخط ریلی فرامرزی از این طریق می تواند پویایی و رشد اقتصادی منطقه را به دنبال داشته باشد.

در این میان نکته حائز اهمیت آن است که حضور چین در آسیای مرکزی تنها محدود و منحصر به فعالیت‌های دولتی نبوده و شرکت های خصوصی نیز در راستای این استراتژی به طور گسترده توسط پکن حمایت می‌شوند. در واقع برخلاف آنچه مقامات غربی استدلال می کنند که چین مدل توسعه خود را صادر می کند و آن را به کشورهای دیگر تحمیل می کند اما در عمل چین نشان داده است که نفوذ اقتصادی خود را عمدتاً با کار از طریق بازیگران و مؤسسات محلی و در عین حال تطبیق آن با اشکال، هنجارها و شیوه های محلی و سنتی گسترش می دهد.

در این رابطه بر اساس نتایج تحقیقاتی که موسسه آمریکایی «کارنگی» صورت داده است، در آمریکای لاتین شرکت های چینی با قوانین کار محلی سازگار می شوند، در آسیای جنوب شرقی و خاورمیانه بانک ها و صندوق های چینی در حال کاوش در محصولات مالی و اعتباری سنتی اسلامی هستند و در آسیای مرکزی شرکت‌های چینی به کارگران محلی کمک می کنند تا مهارت های خود را ارتقا دهند. بر اساس برآورد این موسسه تحقیقاتی این استراتژی‌های تطبیقی ​​چین که با واقعیت‌های محلی مطابقت دارند و در چارچوب آن کار می‌کنند، عمدتاً توسط سیاست‌گذاران غربی نادیده گرفته می‌شوند.

این موضوع در سخنرانی شی جین پینگ رئیس جمهور چین در در نشست ویدیویی سی امین سالگرد برقراری روابط دیپلماتیک بین چین و پنج کشور آسیای مرکزی در ژانویه سال گذشته کاملاً عیان است جایی که او می‌گوید: مهم نیست که اوضاع بین المللی چگونه تغییر کند، مهم نیست که چین در آینده چقدر پیشرفت کند. چین همیشه یک همسایه خوب قابل اعتماد و قابل اعتماد برای کشورهای آسیای مرکزی خواهد بود. شرکای خوب، دوستان خوب و برادران خوب.”

با این حال مسیر اهداف راهبردی چین در تقویت حضور و نفوذ در آسیای میانه با موانع و چالش‌هایی نیز همراه است.

برای تحقق بخشیدن به چشم انداز راه آهن فرامرزی در آسیای مرکزی و جنوبی، چین اولاً با چالش ناامنی و حملات تروریستی رو به رو است به صورتی که کارگران و منافع چینی را هدف قرار داده است. بی ثباتی سیاسی داخلی از جمله موج‌ اعتراضات داخلی در کشورهایی مانند  پاکستان و سریلانکا از دیگر چالش‌هایی که توسعه پایدار طرح‌های مشترک را به مخاطره می‌اندازد. علاوه بر این، رکود و حتی بحران اقتصادی ناشی از همه‌گیری و شرایط پیچیده زمین‌شناسی در منطقه نیز از موانع اصلی احداث خطوط راه‌آهن فرامرزی در منطقه است.

اما از جمله مهمترین چالش‌های پیش روی توسعه نفوذ چین در آسیای میانه مزاحمت‌های آمریکا است. ابزارهای نفوذ ایالات متحده بر کشورهای آسیای مرکزی، فرمت سیاسی C5 + 1   یا CA5  است که توسط واشنگتن در سال 2015 ایجاد شد.

در فوریه 2020، استراتژی ایالات متحده برای آسیای مرکزی توسط دولت ترامپ تا سال 2025 تصویب شد. شواهد زیادی وجود دارد که این استراتژی در دولت بایدن نیز دنبال می‌شود و اهمیت خود را حفظ کرده است.

با افزایش قدرت اقتصادی و نظامی چین ، ایالات متحده به طور فزاینده ای با هدف جلوگیری از تقویت بیشتر نفوذ پکن در این منطقه به نقش آفرینی در تحولات آسیای مرکزی علاقه نشان داده است که به عنوان بخشی از رویارویی رو به رشد جهانی بین ایالات متحده و چین قابل تحلیل می‌باشد.

در ماه مه 2018، اولین سفر رسمی شوکت میرضیایف رئیس جمهور ازبکستان به واشنگتن انجام شد. در این سفر دو کشور بر سر شروع یک دوره جدید مشارکت استراتژیک به تصویب رسیدند. توافقنامه های متعددی با هدف توسعه روابط دو کشور در زمینه های مختلف امضا شد. از جمله آنها یک برنامه پنج ساله برای همکاری نظامی است  که در ماه های بعد به برگزاری چند دور رزمایش مشترک نظامی انجامید.

علی رغم چنین تمهیداتی از سوی غرب بویژه آمریکا برای مقابله با توسعه نفوذ چین در آسیای میانه با این حال کشورهای آسیای میانه نشان داده اند که به سمت همکاری با چین به دلیل ترس از نگرانی‌های روسیه بیشتر متمایل هستند چنانکه در مورد مثال ازبکستان که عنوان گردید، پس از شروع زمزمه‌های خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان در تابستان سال 2021 و احتمال انتقال بخشی از نیروهای آمریکایی به پایگاه‌هایی در ازبکستان، ازبک‌ها به طور رسمی پذیرش هرگونه تاسیسات نظامی آمریکا در خاک این کشور را منتفی اعلام کردند.

بنابراین در این رقابت جهانی میان قدرت‌های بین المللی برای حضور و نفوذ در آسیای مرکزی تاکنون این اژدهای شرق آسیا بوده که با قدم‌های شمرده شمرده و آهسته توانسته است سنگرهای اوراسیا را یکی پس از دیگری فتح کند.

به اشتراک بگذارید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط