رسانه تخصصی روابط بین الملل

محرک‌ها و پیام‌های «نشست نقب» چه بود؟

Diplomacyplus.ir/?p=1898
«اعراب اکنون اینطور فکر می‌کنند که اسرائیل حاضر است به صورتِ عملی، اقداماتی را در برابر توسعه نفوذ و قدرت ایران در منطقه خاورمیانه انجام دهد. این در حالی است که این فهم شدیدا در آن‌ها وجود دارد که اساسا دولت بایدن در این زمینه چندان مصمم نیست. مساله‌ای که عملا موجب ایجاد تغییر در اولویت‌های کشور‌های عربی و گرایش آن‌ها به سمت اسرائیل شده تا شاید از این طریق بتوانند راهبردِ “مهار ایران” را به نحوی فعال‌تر دنبال کنند.»

اندیشکده “واشینگتن برای خاور نزدیک” در گزارشی، به “نشست نقب” که به تازگی با حضور وزرای خارجه چهار کشور عربیِ مصر، مراکش، امارات و بحرین به همراه وزرای خارجه آمریکا و اسرائیل در اراضی اشغالی برگزار شده پرداخته و سعی کرده محرک‌های اصلی این نشست و دستورکار‌های عمده آن، به همراه انگیزه‌های اصلی بازیگران حاضر در این نشست را بررسی کند. این اندیشکده به طور خاص در گزارش خود، نشستِ نقب را نمودی از تغییر در اولویت‌های سیاست خارجی کشور‌های عربِ خاورمیانه بویژه با توجه به وقوع تغییر و تحولات گسترده در چهارچوب سیاست بین الملل ارزیابی می‌کند.

اندیشکده واشینگتن برای خاور نزدیک در گزارش خود می‌نویسد: «برخی ناظران و تحلیلگرانِ حوزه سیاست خارجی بر این باورند که روند‌های سیاسی در منطقه خاورمیانه در حال تغییر هستند. در این راستا اخیرا شاهد بودیم که وزرای خارجه چهار کشور عربی با همتای اسرائیلی خود در شهر بیابانی “سدی بوکر” در صحرای نقب دیدار کردند. برگزاری این نشست به ویژه از آن جهت که در محلی انجام شده که با نامِ “دیوید بن گورین”، یکی از معروف‌ترین رهبران صهیونیستِ اسرائیلی شناخته می‌شود، از اهمیت زیادی برخوردار است.

اگرچه دیوید بن گورین در دوران طولانی حضور خود در قدرت به عنوان نخست وزیر اسرائیل امید داشت که روزی دشمنی اعراب و اسرائیل رفع شود، با این حال، وی در این دوران عمده تمرکز خود را بر متحدان منطقه‌ای اسرائیل نظیر ترکیه، رژیم شاه در ایران، و اتیوپی قرار داد تا شاید از این طریق با انزوای گسترده منطقه‌ای و بین المللی اسرائیل برخورد کند. در این راستا، راهبرد اصلیِ وی به “استراتژی پیرامونی” معروف شد. در آن دوران اسرائیل تا حد زیادی در حوزه پیرامونی خاورمیانه تعریف می‌شد با این حال اکنون این رژیم در عرصه تحولات منطقه خاورمیانه دیگر به مثابه بازیگری حاشیه‌ای ارزیابی نمی‌شود.

نشست اخیر در صحرای نقب به ابتکار “یائیر لاپید” وزیر خارجه رژیم اسرائیل و با حضور “آنتونی بلینکن” وزیر خارجه آمریکا برگزار شد. این واقعیت که کشور‌های عرب در نشست نقب شرکت کرده اند نشان از تغییرِ برخی روند‌ها در عرصه حکمروایی و سیاست‌های منطقه‌ای آن‌ها دارد. این مساله بویژه با توجه به اینکه کشور‌های عربی تا حد زیادی از حمایت آمریکا از خود در مسائل منطقه‌ای ناامید شده اند، بیش از پیش از اهمیت برخوردار می‌شود (احساسات مشابهی نیز در تل آویو وجود دارد).

تمامیِ شرکت کنندگان در نشست نقب، اعتراضات و گلایه‌های خاص خود را از رویکرد‌ها و رویه‌های دولت بایدن دارند. با این حال، هیچکدام از آن‌ها اسرائیل را به مثابه جایگزینی برای ایالات متحده آمریکا ارزیابی نمی‌کنند. اینطور به نظر می‌رسد که کشور‌های عربیِ حاضر در نشست نقب، اسرائیل را به مثابه بازیگری می‌بینند که می‌تواند موقعیت آن‌ها در لابی‌های قدرت در آمریکا را تقویت کند و در عین حال، چیز‌ها وامکاناتی را نیز به آن‌ها بدهد که اکنون از طریق آمریکا امکان دستیابی به آن‌ها را ندارند. کشور‌های عربیِ خاورمیانه تا حد زیادی بر این باورند که این منطقه در محاسبات سیاست خارجی دولت بایدن از اولویت اصلی خارج شده و به تبع، آن‌ها نیز در اولویت‌های سابق واشینگتن قرار ندارند. در یکچنین جهانی، کشور‌های عربی سعی دارند تا با حضور در نشست‌هایی نظیر نشست نقب، این پیام را به دولت آمریکا برسانند که همکاری و اتحاد آن‌ها با خود را به مثابه امری مفروض که همیشه امکان دسترسی به آن هست، در نظر نگیرد.

با این همه باید توجه داشت که اقدام واشینگتن در خارج کردن منطقه خاورمیانه از اولویت‌های اصلی سیاست خارجی خود مساله‌ای است که تبعات و پیامد‌های مخرب زیادی را برای آن به همراه خواهد داشت. در شرایط کنونی، جنگ اوکراین به وضوح به جهانیان نشان داد که اگر واقعا آمریکا در بحث دور کردن کشور‌های اروپایی از وابستگی به انرژی روسیه مصمم است، باید به خاورمیانه و منابع غنی نفتی و گازی آن و به تبع توسعه روابط با کشور‌های خاورمیانه ای، نگاهی ویژه داشته باشد. با این حال، این حقیقت که رهبران کشور‌هایی نظیر امارات و عربستان سعودی نسبت به درخواست جو بایدن رئیس جمهور آمریکا جهت افزایش تولید نفت خود بی اعتنایی کردند به وضوح نشان می‌دهد که آن‌ها تا چه میزان از واشینگتن آزرده خاطر هستند و اولویت‌های خاص و جدیدی را برای خود تعریف کرده اند.

در شرایط کنونی، کشور‌های عرب خاورمیانه به این جمع بندی رسیده اند که از حیث حمایت میدانی، بیش از آمریکا می‌توانند روی اسرائیل حساب باز کنند. در این راستا، به نمونه‌هایی که در ادامه می‌آید می‌توان اشاره کرد. به عنوان مثال، اعراب اکنون اینطور فکر می‌کنند که اسرائیل حاضر است به صورت عملی، اقداماتی را در برابر توسعه نفوذ و قدرت ایران در منطقه خاورمیانه انجام دهد. این در حالی است که این درک شدیدا در آن‌ها وجود دارد که اساسا دولت بایدن در این زمینه چندان مصمم نیست. مساله‌ای که عملا موجبِ ایجاد تغییر در اولویت‌های کشور‌های عربی و گرایش آن‌ها به سمت اسرائیل شده تا شاید از این طریق بتوانند راهبرد “مهار ایران” را به نحوی فعال‌تر دنبال کنند.

جدای از این ها، بازیگران منطقه‌ای نظیر امارات و عربستان که اکنون شدیدا در جنگی نظیر جنگ یمن درگیر هستند و شاهد حملات گسترده موشکی و پهپادی حوثی‌های یمنی به مواضع حساس خود هستند، اسرائیل را به مثابه شریکی مطمئن جهت مقابله با این حملات می‌بینند. کما اینکه اسرائیل در مدت اخیر پس از حملات حوثی‌ها به امارات و عربستان بلافاصله به این دو کشور پیشنهاد ارائه کمک‌های تسلیحاتی و اطلاعاتی را داده است.

از این منظر، کشور‌های عربِ منطقه خاورمیانه قویا در مقابله با ایران، به اسرائیل تکیه دارند. در این میان، کشوری نظیر مصر نیز عینا تفکراتی شبیه به دولت‌های عرب حاشیه خلیج فارس دارد و فکر می‌کند که در شرایط کنونی به اندازه کافی از سوی دولت بایدن به آن توجهی نمی‌شود. در این راستا، مصری‌ها به طور خاص حساب ویژه‌ای را روی قدرتِ لابی‌های اسرائیلی در آمریکا باز کرده اند تا از این طریق مانع از کاهش یافتنِ میزان کمک‌های مالی و نظامی آمریکا به کشور خود شوند.

مصر از جمله کشور‌هایی است که بیشترین میزان کمک‌های خارجیِ ایالات متحده آمریکا را دریافت می‌کنند. باید توجه داشت که به طور خاص وقوع جنگ اوکراین در شرایط کنونی، موجب شده تا وضعیت اقتصادی مصر تا حد زیادی رو به وخامت حرکت کند چرا که این کشور بخش قابل توجهی از گندم وارداتی خود را از اوکراین و روسیه وارد می‌کرد و اکنون با افزایش بهای قابل توجه این کالای حیاتی که نقشی مهم و محوری در تغذیه جمعیت ۱۰۰ میلیون نفری این کشور دارد، رو به رو است.

کشور‌های حاضر در نشست نقب، توسعه همکاری‌های امنیتی و اقتصادی با اسرائیل را به مثابه اقدامی که می‌تواند به اخذ امتیاز‌های بیشتر از سوی آن‌ها از واشینگتن در آینده نزدیک نیز ختم شود ارزیابی می‌کنند. البته که اسرائیلی‌ها نیز در این میان تا حد زیادی محتاط هستند و سعی می‌کنند تا جای ممکن قدرت و نفوذ خود و لابی‌های همراه با خود را بی مهابا و غیرمحتاطانه هزینه نکنند.»/ فرارو

به اشتراک بگذارید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط