رسانه تخصصی روابط بین الملل

ماجرای صلح‌ دو رقیب دیرینه پس از هفت راند خونین

Diplomacyplus.ir/?p=7682
توافق ایران و عربستان سعودی که پس از هفت سال قطع روابط سیاسی حاصل شد، به دلیل مزیتهایی که دارد می‌تواند به حفظ صلح و ثبات و حل بحرانها در منطقه کمک کند، توافقی که دسیسه‌های رژیم صهیونیستی و آمریکا برای ناامن سازی در خلیج فارس را خنثی خواهد کرد.

الوقت- در روزهای گذشته خبر توافق ایران و عربستان به زلزله سیاسی تبدیل شد و به سرعت تیتر اول رسانه‌های جهان را به خود اختصاص داد. اهمیت بالای این توافق و ابعاد مختلف آن از حیث تأثیرات احتمالی بر وضعیت منطقه‌ای و درگیر بودن منافع تعداد دیگری از کشورها با نوع رابطه ایران و عربستان، موجب شد تا در این مدت سپری شده از توافق همچنان محافل سیاسی و رسانه‌ای به بررسی ابعاد و جوانب پیدا و پنهان آن بپردازند. بر این اساس نیاز به یک برسی جامع و یکپارچه از ابعاد توافق ایران و عربستان موجب شده تا الوقت در این پرونده نگاهی بدیع به ماجرای پر فراز و نشیب حصول توافق تنش‌زدایی تهران- ریاض بیاندازد.

جزئیات توافق

توافق عربستان و ایران اگرچه در چین به ثمر رسید اما حدود دو سال مذاکراتی بین نمایندگان دو کشور در عراق و عمان برگزار شده بود و بیشتر مسیر را طی کرده بودند و نیاز بود تا تصمیمات اتخاذ شده را نهایی کنند که با وساطت چینی‌ها این مهم انجام شد.

در متن این توافق آمده است که در پاسخ به ابتکار شایسته شی جین‌پینگ، رئیس جمهور چین در حمایت از گسترش روابط ایران و عربستان سعودی، بر اساس اصل حسن همجواری و با توجه به توافق شی جینپینگ با سران دو کشور در میزبانی و حمایت از انجام گفتگوها بین دو کشور و همچنین تمایل به حل و فصل اختلافات از طریق گفتگو و دیپلماسی بر اساس پیوندهای برادرانه و با تاکید بر پایبندی دو کشور به اصول و اهداف منشور سازمان ملل و منشور سازمان همکاری اسلامی و اصول و رویه‌های بین‌المللی، هیئت‌های ایران به ریاست علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی و مساعد بن محمد العیبان، عضو شورای وزیران و مشاور امنیت ملی عربستان سعودی از تاریخ ۱۵ تا ۱۹ اسفند در پکن با یکدیگر دیدار و گفتگو کردند. در این توافق جمهوری اسلامی و عربستان توافق کردند ظرف حداکثر دو ماه، روابط دیپلماتیک خود را از سر گرفته و سفارتخانه‌ها را بازگشایی کنند.

همچنین در این توافق دو کشور با تاکید بر احترام به حاکمیت و عدم دخالت در امور داخلی یکدیگر در زمینه اجرای موافقت‌نامه همکاری‌های امنیتی امضا شده در تاریخ 1380 و نیز موافقت‌نامه عمومی همکاری‌های اقتصادی، بازرگانی، سرمایه‌گذاری، فنی، علمی، فرهنگی، ورزشی و جوانان، امضا شده در تاریخ  1377 توافق کردند. در پایان سه کشور اراده قاطع خود را جهت بکارگیری تمامی تلاش‌ها برای تقویت صلح و امنیت منطقه‌ای و بین‌المللی اعلام کردند.

روابط دیپلماتیک ایران و عربستان، پس از حمله به سفارتخانه عربستان در تهران در دی ماه 1394 به طور کامل قطع شد و از آن زمان سعودیها سطح تنش با ایران را بالا برده و همواره رقیب را به مداخله در امور کشورهای عربی متهم می‌کردند و حتی دلیل اصلی شروع جنگ در یمن را به خاطر مقابله با نفوذ جمهوری اسلامی در این کشور عنوان ‌کردند. در هفت سال گذشته به دلیل تنشهای دو کشور، فضای امنیتی خلیج فارس به شدت ملتهب بود و بازیگران منطقه‌ای زیادی خواستار میانجیگری بین تهران و ریاض شده بودند تا با بهبود روابط آنها، منطقه امن‌تر شود. بنابراین، باتوجه به اینکه ایران و عربستان قدرت‌های تاثیرگذار در غرب آسیا هستند، بهود روابط دو کشور در روند تحولات منطقه هم تاثیرات قابل توجهی برجای خواهد گذاشت و امنیت و ثبات بین کشورهای عربی و ایران برقرار خواهد شد.

با اعلام توافق اخیر، اظهارات مقامات سعودی در قبال ایران هم 180 درجه تغییر پیدا کرد و لحن آنها ملایم‌تر شد. فیصل بن فرحان وزیرخارجه عربستان در سخنانی تاکید کرد:«توافق با ایران نتیجه دو سال مذاکره بود که در پایان آن به توافقاتی مبتنی بر رعایت اصل حسن همجواری و احترام به حاکمیت ملی دو کشور رسیدیم و دو طرف بر لزوم برطرف نمودن همه چالش‌های امنیتی منطقه‌ای بر مبنای ادامه این گفتگوها تاکید کردند». فرحان همچنین گفت:«ایران کشور همسایه است که ثبات و شکوفایی این کشور در راستای ثبات و شکوفایی کل منطقه خواهد بود و ما در عربستان جز خوبی برای ایران آرزویی نداریم». هر چند فرحان به این مسئله هم تاکید کرد که توافق با ایران به معنای حل همه اختلافات نیست اما برای حل این اختلافات از طریق ارتباط و مذاکرات تلاش خواهند کرد. این وزیر سعودی با با بیان اینکه عربستان سعودی گفتگو را بهترین راه برای حل اختلافات می‌داند، گفت که مشتاقانه منتظر دیدار با حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه ایران است.

ترکی الفیصل، رئیس سابق اطلاعات عربستان سعودی هم در اظهاراتی اعلام کرد که نه آمریکا و نه اروپا نمی‌توانستند میانجی صادق باشند و توافق بین عربستان سعودی و ایران را تضمین کنند، مانند آنچه چین به آن کمک کرده است. وی تاکید کرد:«چین توانست این کار را انجام دهد؛ چرا که روابط خوبی با عربستان سعودی و ایران دارد». شورای وزیران سعودی در همین رابطه ابراز امیدواری کرد که با ادامه گفتگوهای سازنده بین دو کشور براساس چارچوب‌ها و اصول مندرج در این توافقنامه منافع و خیر و برکات این توافق برای دو کشور به طور اخص و کل منطقه به طور اعم حاصل شده و منجر به توسعه صلح و امنیت منطقه‌ای و بین‌المللی شود.

مواضع تعدیل شده مقامات سعودی درباره ایران حتی به سطح تمایل به سرمایه‌گذاری اقتصادی نیز کشیده شد. محمد الجدان، وزیر دارایی عربستان گفت:«ثبات در منطقه برای جهان و برای کشورهای منطقه بسیار مهم است و همیشه گفته‌ایم که ایران همسایه ماست و اگر همسایگان مایل به همکاری باشند، هیچ علاقه‌ای به درگیری وجود نخواهد داشت». الجدان تاکید کرد:«دلیلی ندارد که در ایران سرمایه‌گذاری نکنیم و دلیلی وجود ندارد که به ایرانی‌ها امکان سرمایه گذاری در عربستان سعودی ندهیم».

پروسه مذاکرات دیپلماتیک در عراق و عمان

با اینکه عربستان همسو با سیاستهای رژیم صهیونیستی و آمریکا به تنش‌زایی با تهران ادامه می‌داد اما روند تحولات منطقه به خصوص جنگ یمن آنگونه که سعودیها انتظار داشتند پیش نرفت و به همین خاطر در سیاستهای اعلانی خود تجدیدنظر کرده و برای پایان دادن به اختلافات به سمت تهران متمایل شدند. از اینرو، پس از شش سال با میانجیگری عراق، مذاکرات بین نمایندگان دو کشور شروع شد تا اختلافات را حل کرده و روابط گذشته را از سر بگیرند.

اولین دور مذاکرات که در فروردین سال 1400 در بغداد برگزار شد که در آن هیأت سعودی شامل 6 نفر از جمله مشاور عالیرتبه امنیتی ولیعهد عربستان و به سرپرستی خالد بن‌علی الحمیدان، رئیس سازمان اطلاعات عربستان و هیأت 5 نفره ایرانی هم به ریاست یک مقام عالیرتبه دولتی و نمایندگان سپاه پاسداران و نیروی قدس و نماینده وزارت خارجه در آن حضور داشتند. به گزارش رسانه‌ها فضای مذاکرات مثبت و فراتر از انتظارات بود و مسائل دوجانبه و منطقه‌ای در این گفتگوها بررسی شد.

دور اول تا سوم مذاکرات بین نمایندگان دو کشور از سوی مقامات دو طرف علنی نمی‌شد و برخی رسانه‌ها به نقل از منابع آگاه درباره روند این گفتگوها اخباری را از جزئیات آن مخابره می‌کردند. دور دوم به فاصله یک هفته بعد از دور اول برگزار شد و پس از پایان گفتگوها، مقامات عراقی آنرا تایید کردند. دور سوم هم آنگونه که منابع عراقی گفتند در مهر 1400 برگزار شد و موضوعات حل نشده میان دو کشور بر اساس نقشه راهی که پیشتر توافق شده بود، از جمله فعالیت دوباره نمایندگی دیپلماتیک میان دو کشور مورد بحث قرار گرفت. دور چهارم در آذرماه 1400 در بغداد برگزار شد که مقامات ایرانی برخی جزئیات آنرا اعلام کردند که نشان می‌داد روند گفتگوها مثبت و سازنده بوده است. امیرعبداللهیان مدتی پس از برگزاری دور چهارم گفت، در آخرین دور مذاکرات مجموعه‌ای از پیشنهادات عملی و سازنده را به طرف سعودی ارائه کردیم و هیئت‌های دو کشور در آینده نزدیک در بغداد گردهم خواهند آمد و در خصوص عملیاتی کردن مرحله بعدی توافقات اقدام خواهد کرد. برگزاری گفتگوها دستاوردهای جزئی هم داشت که عربستان سعودی سال گذشته با صدور ویزا برای سه تن از دیپلمات‌های ایرانی که قرار بود به عنوان دیپلمات‌های مستقر نزد سازمان کنفرانس اسلامی در جده مشغول کار شوند موافقت کرد.

در دور پنجم که با پیشرفت‌هایی در عرصه سیاسی و امنیتی همراه بود، جزئیات بیشتری از فضای مذاکرات به بیرون درز کرد و مقامات ایرانی هم رسما به این مسئله اشاره کردند. هر دو کشور ایران و عربستان سعودی  نسبت به ادامه گفتگوهای دوجانبه و چشم‌انداز احتمالی بهبود روابط ابراز امیدواری کردند.

دور پنجم گفت‌وگوها قرار بود در اواخر اسفند 1400 برگزار شود، ولی پیش از برگزاری این نشست، ایران از لغو یکجانبه این دور از مذاکرات خبر داد و برخی نیز آنرا به اعدام 80 نفر از شیعیان در عربستان مرتبط دانستند تا اینکه با میانجی‌گری عراق، در اوایل اردیبهشت سال جاری پنجمین دور برگزار شد ولی به دلیل برخی اختلافات اساسی، طرف عربستانی گفتگوها را متوقف کرد. وزیر خارجه عراق پس از پایان دور پنجم در سخنانی گفت که دو طرف به توافقی درباره یادداشت تفاهمی حاوی ۱۰ بند رسیدند. فواد حسین تاکید کرد که گفتگوهای ایران با عربستان موضوع ادامه آتش بس در یمن را نیز شامل می‌شد و همچنین توافق شد که دور بعدی گفتگوها در سطح دیپلماتیک باشد.

همزمان با برگزاری مذاکرات سیاسی در عراق، در عمان هم دیدارهای جداگانه‌ای بین مقامات امنیتی ایران و سعودیها برگزار شده بود تا بتوانند زودتر به اختلافات پایان دهند و این گفتگوها مثبت و سازنده بود و بخش زیادی از اختلافات در مذاکرات عراق و عمان حل شده بود و به همین خاطر در متن توافق اخیر، نمایندگان دو کشور از تلاشهای دیپلماتیک دولتهای عراق و عمان قدردانی کردند.

علاوه بر دیدار نمایندگان ایرانی و سعودی در عمان و عراق امیرعبداللهیان در حاشیه نشست وزیران خارجه سازمان همکاری اسلامی در پاکستان در آذر 1400 با فیصل بن فرحان دیدار کرده بود. در نشست بغداد 2 نیز که اخیراً  در پایتخت اردن برگزار شد، گفتگوهای کوتاهی بین وزاری خارجه دو کشور انجام شد و امیرعبداللهیان در این باره گفته بود که در این دیدار وزیر خارجه عربستان نسبت به آمادگی کشورش برای ادامه مذاکرات با ایران ابراز اطمینان کرد.

نقش چین در حل اختلافات تهران- ریاض

اگرچه هیچ کس تصور نمی‌کرد که یک قدرت شرقی بتواند به عنوان بازیگر میانجی میان دو قدرت غرب آسیا نقش اصلی را ایفا کند، اما پکن با این اقدام عملاً نشان داد که اژدهای زرد خیز بزرگی برای حضور فعال‌تر در تحولات منطقه خلیج فارس و غرب آسیا برداشته است.

با اینکه اخبار پشت پرده در ارتباط با وساطت چینی‌ها  بین تهران و ریاض به بیرون درز نکرده بود اما مقامات ایرانی و سعودی اعلام کردند که طی ماههای گذشته گفتگوهایی بین مقامات سه کشور انجام شده بود. در این رابطه، یک  مقام سعودی اعلام کرد که  شی جین پینگ در سفر به ریاض در دسامبر گذشته، به محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی پیشنهاد میانجیگری برای آشتی بین ایران و عربستان را مطرح کرد و گفتگوی اولیه بین رهبر چین و بن سلمان در جریان دیدارهای دوجانبه صورت گرفت. به گفته این مقام عربستانی، «رئیس‌جمهور چین ابراز تمایل کرد که چین پلی بین عربستان سعودی و ایران باشد و محمد بن سلمان نیز از آن استقبال کرد». این مقام سعودی تاکید کرد که ریاض معتقد است پکن در وضعیت منحصر به فردی برای گسترش نفوذ خود در منطقه است.

پیشنهاد میانجیگری چین به سعودیها درحالی است که پیش از ورود شی به ریاض، نظر مقامات ایرانی را در این زمینه جویا شده بود. وزیر خارجه ایران پس از امضای توافق در سخنانی گفت که وقتی رئیس جمهور چین قصد سفر به عربستان را داشت ایده‌هایی را با تهران درمیان گذاشت و در نهایت در سفر سید ابراهیم رئیسی به پکن، شی جزئیاتی را از گفتگوهای خود با مقامات سعودی بیان کرد و رئیسی هم مواضع ایران را در این رابطه تبیین کرده بود و قرار شد گفتگویی بین تهران و ریاض شکل گیرد.

نقش آفرینی چین در این مذاکرات را می‌توان از زوایای مختلف مورد بررسی قرار داد. چین که خود را برای ابرقدرتی جهان آماده می‌کند برای تحقق پروژه‌های جهانی خود به کمک ایران و عربستان نیاز دارد. ایران و عربستان بخشی از پروژه کلان «یک کمربند و یک جاده» چین هستند و مقامات پکن سعی دارند تا اختلافات بین دو قدرت منطقه را حل کرده و بتوانند این طرح خود را عملی کنند.

چین که خلیج فارس را به دلیل ذخایر گسترده نفت و گاز، برای رقابت با آمریکا حیاتی می‌داند، درصدد است اتحادی بین ایران و تمام اعراب تشکیل دهد. از اینرو، رئیس جمهور چین در نشست اخیر خود با سران کشور‌های عربی خلیج فارس پیشنهاد بی‌سابقه‌ای را مطرح کرده بود که طی آن نشست سطح بالایی میان سران کشور‌های حاشیه خلیح فارس و مقامات ایران طی سال ۲۰۲۳ در پکن برگزار شود.

خبرگزاری آسوشیتدپرس درباره نقش تاثیرگذار پکن در تحولات جهانی، نوشته است:«چین به عنوان بازیگری ظاهر شده است که می‌تواند مناقشات را حل و فصل کند؛ نه اینکه صرفاً به طرف‌های درگیر سلاح بفروشد». روزنامه نیویورک تایمز، هم در گزارشی نوشت:«این واقعیت که توافق در پکن صورت گرفته، برای چین و ظهور آن به عنوان یک بازیگر دیپلماتیک و استراتژیک در منطقه خلیج فارس بسیار مهم است».

چین که در سالهای اخیر بر سر موضوعات اقتصادی و امنیتی با آمریکا دچار تنش شده است، تلاش می‌کند تا از فضای بی‌اعتمادی کشورهای عربی نسبت به حمایت‌های امنیتی واشتگتن و گرایش این کشورها به سمت جایگزین کردن دیگر قدرت‌های بین المللی برای جبران خلأهای امنیتی استفاده کرده و جای پای خود را در خلیج فارس مستحکم کند. این امر به نوبه خود موجب شد تا پس از اعلام خبر میانجی‌گری موفق چین در یکی از مهمترین موضوعات دیپلماتیک غرب آسیا و خلیج فارس، دیدگاه‌هایی که از پایان نظم تک قطبی و هژمونی روال یافته آمریکا سخن می‌گویند بیش از پیش مورد توجه و پذیرش تحلیلگران روابط بین الملل قرار گیرد.

ضربه کاری بر پیکر صهیونیستها

با اینکه بسیاری از کشورها از توافق تهران و ریاض استقبال کردند ولی در سرزمینهای اشغالی وضعیت به گونه دیگری بود و مقامات و رسانه‌های صهیونیستی از این مسئله به شدت نگران شدند. رژیم صهیونیستی در سالهای اخیر با استفاده از تنش عربستان سعودی و دیگر شیخ‌نشین‌ها با ایران سعی داشت با عادی سازی روابط با اعراب بتواند ائتلافی علیه جمهوری اسلامی در منطقه تشکیل دهد و سه سال پیش با «توافق آبراهام» امارات و بحرین را به اردوگاه عادی سازی کشاند و در ماههای اخیر هم تلاش زیادی کرد تا عربستان را هم به علنی کردن توافقات سازش متقاعد کند اما شکست خورد. بنابراین، توافق ریاض و تهران، همچون پتکی بر سر صهیونیستها فرود آمد و نقشه‌های شوم بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی برای ضربه زدن به ایران ناکام ماند. چرا که کشورهای عربی همسو با عربستان، آمادگی خود را برای بهبود روابط با تهران اعلام کردند و آمدن شیخ نشین‌ها به سمت ایران، به معنای دور شدن از مدار تل‌آویو است و این به معنای پایان توافقات آبراهام است که نتانیاهو تلاش زیادی برای توسعه آن در جهان اسلام انجام داد.

با اعلام این توافق، رهبران اپوزیسیون اسرائیل، نتانیاهو را به باد انتقاد گرفتند که با سیاستهای جاه‌طلبانه خود، ریاض را به سمت تهران هل داد و سرزمین‌های اشغالی را با چالش جدی مواجه کرده است. رژیم صهیونیستی سعی داشت با توافق عادی سازی، برای خود در منطقه مشروعیت سازی کرده و از انزوا خارج شود اما بعد از این بیشتر در حصار امنیتی خود فرو خواهد رفت. این توافق شکستی مفتضحانه برای کابینه نتانیاهو است که در نتیجه ضعف و اختلافات داخلی بوجود آمد.

یک مقام عالی‌رتبه صهیونیستی در واکنش به توافق تهران و ریاض گفته، فروپاشی گسترده‌ای که اسرائیل در تمامی ابعاد شاهد آن است، زیان‌هایی را به بار می‌آورد که برای ترمیم آن باید سال‌ها زمان صرف کرد.

به گفته این مقام تل‌آویو، اقدام امارات در توقف خرید تسلیحات از رژیم صهیونیستی و تعلیق هر گونه همکاری مشترک ابوظبی با دولت نتانیاهو، تا زمان برقراری ثبات در سرزمینهای اشغالی، صرفا یک نمونه از یک فروپاشی بعد از اوج گیری قابل توجه در روابط محسوب می‌شود، در حالی که کشورهای دیگری هم در حال دور شدن از اسرائیل یا حداقل تعلیق روابط با آن هستند.

از طرفی، این توافق ممکن است نقشه جدیدی از روابط در غرب آسیا و فراتر از آن ترسیم کند و این امر برای ایران مشروعیت اساسی در میان کشورهای عربی منطقه فراهم می‌کند که ممکن است احیای روابط دیپلماتیک با کشورهای دیگری مانند مصر را به همراه داشته باشد. اگرچه عربستان و دیگر اعراب خلیج فارس تا قبل از توافق در خلوت از حمله رژیم صهیونیستی به تاسیسات هسته‌ای ایران حمایت می‌کردند اما اکنون شرایط تغییر یافته است و اگر تل‌آویو قصدی برای ماجراجویی داشته باشد همین خود سران عر منطقه مانع این جنگ افروزی خواهند شد، به عبارتی، نتانیاهو در منطقه تنها مانده است. از سوی دیگر، توافق ایران و اعراب که بزرگترین دستاورد آن برقراری ثبات در خلیج فارس است، اجرای پروژه «از نیل تا فرات» را ناکام خواهد گذاشت و صهیونیستها قبل از اینکه جای پای خود را در منطقه تحکیم کنند باید با خفت و خواری به سرزمینهای اشغالی برگردند.

رژیم صهیونیستی در چند سال اخیر به لطف عادی سازی، با کمک امارات توانسته بود جای پایی برای خود در یمن و خلیج فارس دست و پا کند ولی حل بحران یمن و دیگر پرونده‌های روی میز منطقه، سبب می‌شود تا محاصره این رژیم توسط جریان مقاومت تنگ‌تر شود و هیچ وقت به رویای مشروعیت بین کشورهای اسلامی نرسد و این به معنای آغاز سقوط آهسته و نرم این رژیم است که مقامات ارشد صهیونیستی این روزها به آن اعتراف کرده‌اند.

افول آمریکا در خلیج فارس

درحالی که مقامات آمریکایی در اظهاراتی دیرهنگام ظاهرا از توافق ایران و عربستان استقبال کردند اما  در واقع واشنگتن از این مسئله خشمگین است و آنرا تهدیدی برای منافع خود در منطقه می‌داند. آمریکا برای چند دهه با تشدید تنش بین ایران و کشورهای عرب خلیج فارس، سعی داشت حضور طولانی مدت خود را در منطقه تثبیت کرده و با برنامه ایران هراسی، از طریق فروش میلیاردها دلار سلاح در سال  درآمد کسب کند اما دوستی بین تهران و ریاض، پایان جنگ افروزی‌های واشنگتن برای ماهی‌گیری از آب گلالود خواهد بود.

سران عرب این مسئله را به خوبی درک کرده‌اند که مثل گذشته دیگر نمی‌توانند روی حمایت‌های آمریکا حساب باز کنند و ایالات متحده به آرامی در حال ترک غرب آسیا است و برای اینکه بتوانند به بحران‌های منطقه پایان دهند، ناگزیر دست دوستی به سمت جمهوری اسلامی دراز کرده‌اند و با برقراری ثبات و امنیت در منطقه، جایی برای نیروهای آمریکا نخواهد بود. عصبانیت آمریکا از توافق تهران و ریاض را می‌توان در سیاستهای دفاعی این کشور به خوبی دریافت که پنتاگون روز سه‌شنبه (23 اسفند) اعلام کرد بودجه نیروهای هوایی در خلیج فارس را در سال 2024 کاهش می‌دهد و بخشی از بودجه آنرا به شرق آسیا و مهار چین اختصاص می‌دهد.

نکته مهم دیگری که آمریکا را نگران کرده، نفوذ گسترده چین در خلیج فارس است. چین به عنوان میانجی، برنده دیگر ازسرگیری روابط تهران-ریاض است و اقدامات یکجانبه پکن در کمک به دیپلماسی غرب آسیا می‌تواند، در آینده زنگ هشدار را برای نقش آمریکا در این منطقه به صدا درآورد.

برخی مقامات ایالات متحده گفته‌اند که تجدید روابط ایران و عربستان با میانجیگری چین «باخت، باخت و باخت برای منافع آمریکاست. آمریکا در سالهای اخیر تلاش کرده تا راه رسیدن چین به خلیج فارس را مسدود کند اما این رقیب نوظهور اینک موی دماغ آمریکا در مناطق تحت کنترل واشنگتن شده است و این تهدید بزرگی برای واشنگتن به حساب می‌آید. کشورهای عربی هم در یکسال گذشته نشان دادند که در حال دور شدن از واشنگتن و نزدیکی به چین هستند و موازنه منطقه‌ای به نفع پکن در جریان است.

با روی کار آمدن جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا روابط این کشور با عربستان سعودی به سردی گرایید و پس از شروع جنگ اوکراین که ریاض با درخواست واشنگتن برای افزایش تولیدات نفتی با هدف کاهش قیمت حامل‌های انرژی در جهان، روابط دو طرف متشنج شد و توافق اخیر عربستان با ایران و به خصوص با میانجیگری چین، نوعی دهن کجی به واشنگتن بود که سعودی سیاست خارجی خود را نه بر مبنای نیازهای غرب بلکه بر اساس منافع ملی خود تعریف می‌کند.

دولت بایدن سعی داشت تا کشورهای عربی را در مدار خود حفظ کرده و از چرخش آنها به سمت روسیه و چین جلوگیری کند اما به نظر می‌رسد که اعراب خودشان در مسیر جدایی از واشنگتن هستند. افول جایگاه آمریکا در جهان در سالهای گذشته، نشان داد که زمان نقش آفرینی چین فرا رسیده و باید رهبری دیپلماسی جهانی را بر عهده گیرد. آمریکا چند سال است که در ظاهر مدعی است که دیپلماسی بهترین راه تعامل با ایران برای حل اختلافات بر سر برنامه هسته‌ای است اما هیچ گام موثری در این زمینه برنداشته است اما رئیس جمهور چین در کوتاه‌ترین زمان به اختلافات تهران و ریاض پایان دادند و به مقامات کاخ سفید این پیام را ارسال کرد که بعد از این، به جای غربیها پکن در مناقشات بین‌المللی نقش آفرینی خواهد کرد و نظم جدید جهانی که در حال شکل گیری است، چین در مرکز آن قرار خواهد داشت. به عبارت دیگر، پیام مهم توافق ایران و عربستان در پکن این است که دوران یکه‌تازی آمریکا در جهان به پایان رسیده است.

از نظر کارشناسان، واکنش سرد کاخ سفید به توافق ایران و عربستان، از یکسو، نشانه استیصال و درماندگی آن و از سوی دیگر، بی‌خبری آمریکا از روند جزییات و محتوای توافق است. از اینرو، پکن یک گام مهم دیگر برای استقرار و تثبیت جایگاه خود در برابر آمریکا در صفحه شطرنج جهان برداشته است. روزنامه نیویورک تایمز در این باره نوشته است:«توافق در پکن برای احیای روابط بین ایران و عربستان مورد مذاکره قرار گرفت که دست کم نشان‌دهنده برقراری نظم موقت در ائتلاف‌ها و رقابت‌های معمول، همراه با کنار گذاشتن واشنگتن بود».

گشایش در روابط ایران و اعراب

نزدیک شدن ایران به عربستان محدود به این کشور نیست و بحرین و مصر هم جزء کشورهایی هستند که حالا با گشایش فضای جدید تمایل دارند با ایران رابطه داشته باشند. کشورهایی مثل امارات، مصر و بحرین قطعا در محور عربستان تعریف می‌شوند و حالا سرخط دیپلماسی خود را از ریاض می‌گیرند. مصر هم در جهان اسلام قدرت بزرگی است و اگر یکی از روندهای این توافق نزدیک شدن ایران و مصر به یکدیگر باشد گشایش مهمی است. همانگونه که مقامات بحرینی و مصری در روزهای اخیر آمادگی خود را برای ازسرگیری روبط با تهران اعلام کرده‌اند و با بازگشت کشورهای عربی به سمت ایران، ثبات منطقه نیز بیش از پیش افزایش خواهد یافت. در روزهای اخیر برخی منابع مطلع اعلام کردند که گفتگوهای مهمی میان مقامات ایران و بحرین در سطح دوجانبه برای از سرگیری روابط درحال انجام است.  در همین راستا، سایت الخلیج الجدید، در گزارشی در این باره نوشت که احتمالا اندکی پس از بازگشایی سفارت عربستان در تهران، بحرین هم روابط خود را با ایران عادی سازی کند.

اردن هم آمادگی خود را برای افزایش سطح روابط سیاسی با ایران اعلام کرده است و چنین تغییر مواضعی حاکی از این است که کشورهای اسلامی منطقه تلاش دارند تا اختلافات را پایان داده و در برابر دشمن مشترک که همان رژیم صهیونیستی است، هماهنگ عمل کنند. محمد ابورمان، وزیر پیشین فرهنگ و جوانان اردن با ضروری‌دانستن احیای روابط ایران و اردن گفت:«به عقیده من احیای روابط ایران و اردن یک امر دیپلماتیک ضروری است و پیش‌بینی می‌کنم همه موانع بر سر راه احیای این روابط برداشته شود».

دیدارهای جداگانه‌ای هم بین مقامات ایرانی با نمایندگان عمان، امارات و کویت پس از توافق با عربستان انجام شد و نشان می‌دهد همه چیز برای همکاری جمهوری اسلامی و اعراب فراهم است و طی ماههای آینده تهران به مرکز دیپلماسی منطقه‌ای تبدیل خواهد شد. باتوجه به اینکه چین هم قرار است در آینده نزدیک نشستی بین ایران و اعراب برگزار کند، بنابراین، با میانجیگری پکن گشایش‌های زیادی در عرصه سیاسی و اقتصادی در غرب آسیا به وجود خواهد آمد.

گشایش در مسیر حل و فصل بحران‌های منطقه‌ای

باتوجه به اینکه عربستان و ایران در پرونده‌های مختلف منطقه‌ای بایکدیگر رقابت داشتند، بنابراین بهبود روابط دو کشور در حل بحرانها هم کمک شایانی خواهد کرد.

یکی از پرونده‌های مهم جنگ یمن است که بزرگترین بحران خلیج فارس به شمار می‌رود و بیشترین آسیب را از اختلافات ریاض و تهران دیده است. این دو کشور از جناح‌های مخالف در جنگ داخلی یمن حمایت می‌کنند و به همین دلیل پایان دادن به جنگ یمن احتمالاً از سوی هر دو کشور در اولویت بوده است و در مذاکرات دو سال گذشته، همواره این بحران یکی از موضوعات مورد بحث بود. برخی کارشناسان بر این باورند که در توافق اخیر ریاض و تهران متعهد شده‌اند که به جنگ یمن پایان دهند و در ماه‌های آینده هم تاثیر توافقات در میدان یمن هم خود را نشان خواهد داد. همچنانکه، پس از توافق ایران و عربستان، مذاکرات جنبش انصارالله یمن با مقامات سعودی در ژنو، برای تبادل اسرا ازسرگرفته شد و می‌تواند مقدمه‌ای برای پایان جنگ هشت ساله باشد. تحلیلگران معتقدند که این توافق به عوامل موجود قبلی که در جهت حمایت از راه حل هستند، کمک می‌کند. پیوستن ایران به طرف‌هایی که به دنبال این توافق هستند یک پیشرفت در پرونده یمن است.

لبنان هم یکی از پرونده‌های مناقشه برانگیز بین تهران و ریاض است و با توافقات انجام شده به نظر می‌رسد در این مسئله هم گشایشی انجام خواهد شد. عربستان در سه سال گذشته با همراهی آمریکا به بهانه مقابله با نفوذ ایران و حزب الله در لبنان، تحریم‌هایی را علیه این کشور اعمال کرد تا بتواند برنامه‌های سیاسی خود را اجرایی کند اما این رقابت سعودیها، لبنان را وارد بحران مالی فلج کننده کرد. حزب‌الله و نجیب میقاتی، نخست وزیر موقت لبنان، توافق عربستان و ایران را ستودند و میقاتی آن را فرصتی برای تنفس منطقه و نگاه به آینده خواند. وزیر خارجه سعودی در سخنانی گفت که لبنان برای بهبود وضعیت خود به دوستی مردم لبنان نیاز دارد نه نزدیک شدن ایران و عربستان. از سوی دیگر، سفیر عربستان در بیروت هم چند روز پیش پیام مهمی را درباره ویژگی‌های رئیس جمهور آتی لبنان به نبیه بری، رئیس پارلمان این کشور ارائه کرد و بیانگر این است که مواضع سعودیها در میدان لبنان نرم شده است. اگر ریاض در پرونده لبنان عقب نشینی کند، بحران سیاسی و اقتصادی این کشور پس از سه سال و نیم تمام خواهد شد و جمهوری اسلامی و عربستان به دلیل ظرفیتها و نفوذی که در بین جریانهای سیاسی لبننان دارند، می‌توانند با کمک همدیگر، مشکلات این کشور را خاتمه دهند.

از سوی دیگر، تحلیلگران می‌گویند که آشتی ایران و عربستان به نفع بغداد است زیرا این کشور از زمان سقوط رژیم بعث در سال ۲۰۰۳ به عرصه رقابت ایران و عربستان تبدیل شده بود. در سالهای اخیر موضع عربستان در عراق متاثر از سیاستهای آمریکا بود و نوعی همکاری در مقابله با نفوذ ایران و گروههای مقاومت عراقی بین ریاض و واشنگتن به وجود آمده بود و به همین دلیل کاهش تنشها بین ایران و عربستان، در عراق هم تاثیر خود را نشان خواهد داد. رسانه‌های سعودی در سالهای اخیر همسو با آمریکا، هجمه‌های زیادی را علیه گروه‌های مقاومت در عراق انجام داده‌اند و ریاض در ناامنی‌های عراق در سالهای اخیر هم یک پای ماجرا بود و از عناصر نفوذی حمایت می‌کرد تا این کشور را بی‌ثبات کرده و اتحاد استراتژیک تهرات- بغداد را به چالش بکشد و با گروه‌های تکفیری در مسیر ژئوپلتیکی اتصال محور مقاومت مانع‌تراشی کند که البته همه این تلاشها ناکام ماند. بنابراین، یکی از دلایلی که مقامات بغداد واسطه شده بودند تا ایران و عربستان را به همگرایی سوق دهند، این بود که دوستی بین دو کشور را برای امنیت خود نیز مفید می‌دانستند.

بحران سوریه هم یکی از مواردی است که ایران و عربستان سعودی دچار تنش هستند و به احتمال زیاد در این پرونده هم دو کشور سعی خواهند کرد تا سطح همکاریها را افزایش دهند. عربستان در هفته‌های اخیر مواضع نسبتا خوبی در قبال تحولات سوریه اتخاذ کرده است و احتمال عادی سازی روابط با دمشق پس از 12 سال تنش، دور از انتظار نیست. وزیر خارجه سعودی اخیرا در سخنانی گفته است:«در جهان عرب اجماع بر لزوم اتخاذ رویکرد جدید در قبال سوریه در حال ظهور است و باید رویکرد دیگری پیدا کنیم که هنوز در حال تدوین است». در همین راستا، منابع مطلع از تلاش‌ عربستان برای برگزاری نشست آتی سران کشورهای عربی در ریاض با مشارکت همه کشورهای عربی ازجمله سوریه و دعوت از ایران و ترکیه برای حضور در آن به عنوان میهمان این نشست خبر دادند. این اقدامات دیپلماتیک می‌تواند مقدمه بازگشت سوریه به اتحادیه عرب باشد تا چکیده و گل سر سبد بحران‌های خاورمیانه در یک دهه گذشته آخرین گام‌ها را به سوی پایان بردارد. موضوعی که ثابت می‌کند تحول مثبت در روابط ایران و عربستان می‌تواند چشم‌انداز کلی وضعیت منطقه را به طور چشم‌گیری تحت تأثیر قرار دهد.

به اشتراک بگذارید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط