به گزارش «راهبرد معاصر»؛ جمهوری اسلامی ایران و هند از مهمترین و بزرگترین کشورهای منطقه جنوب و غرب آسیا به شمار میروند. هند به دلیل جمعیت، مساحت و وزن اقتصاد خود، یکی از قدرتهای بزرگ جهان بوده و ایران نیز به عنوان یکی از مهمترین قدرتها با منابع انرژی در غرب آسیا محسوب میشود.
باوجود نزدیکی فرهنگی و تمدنی و حتی جغرافیایی، تهران و دهلی هنوز نتوانستهاند روابط اقتصادی خود را به سطح مطلوب برسانند و این امر همواره تحت تاثیر طیف وسیعی از متغیرها عمدتا خارجی قرار گرفتند.
نیاز راهبردی هند به چابهار
موقعیت هند به گونهای است که از سه طرف با دریا و اقیانوس احاطه شده و همچنین در شمال نیز با همسایگان خود یعنی چین و پاکستان اختلاف ارضی دارد. این شرایط انزواگونه موجب عدم دسترسی هند به افغانستان یا منطقه مهم آسیای مرکزی شده است.
باید توجه کرد، منطقه آسیای مرکزی به همراه افغانستان، به دلیل فرصتهای اقتصادی، تجاری و سرمایهگذاری برای شرکتها، صنایع و سرمایه هندی و همچنین دارای مقادیر مهم منابع معدنی و ذخایر انرژی، یک منطقه راهبردی برای منافع هند محسوب میشود که قابل واردات یا سرمایه گذاری است.
در سالهای اخیر، با افزایش جهت گیری چین به سمت کشورهای آسیای مرکزی، بازارها و منابع آنها و افزایش آگاهی و نگرانی هند بابت از دست دادن منطقه در برابر نفوذ رقیب خود یعنی چین، جهتگیری و ابتکار عمل هند برای رسیدن به آسیای مرکزی افزایش یافت و نزدیکترین و تنها راه در این مسیر، توسعه بنادر و کریدورهای ایران بود.
بنابراین، گرایش هند به سمت تقویت مشارکت با ایران در درجه نخست به عنوان یک ضرورت برای رویارویی با رقابت منطقهای در آسیای مرکزی و افغانستان است. در واقع، تمایل هند به فعالسازی کریدور ایران به سمت آسیای مرکزی به دلیل تلاش پاکستان برای توسعه بندر گوادر در همکاری با چین است که به رقبای دهلی اجازه توسعه روابط خود با کشورهای آسیایی را میدهد.
از این منظر، هند به سمت توسعه بخشی از بندر چابهار ایران با هدف انتقال کالاهای ورودی از بنادر هند به ایران و سپس به افغانستان و کشورهای آسیای مرکزی حرکت کرد. ایران و هند پس از لغو تحریمهای اقتصادی اعمال شده علیه ایران، در فوریه ۲۰۱۸ قراردادی را برای اجاره و توسعه بخشی از بندر چابهار ایران به ارزش ۸۵ میلیون دلار منعقد کردند.
البته هند در سال ۲۰۱۷ استفاده از آن برای صادرات محمولههای گندم به افغانستان را آغاز کرده بود، اما اعمال مجدد تحریمهای ایالات متحده علیه ایران در اواخر سال ۲۰۱۸ باعث کندی و توقف تلاشها برای توسعه این بندر شد. پس از روی کار آمدن بایدن در واشنگتن و بازگشت خوشبینی به از سرگیری روند مذاکرات توافق هستهای، در مارس ۲۰۲۱ تجهیزاتی هندی از جمله جرثقیلهای سنگین با هزینه ۷.۵ میلیون دلار وارد بندر شد.
برنامههای هند شامل توسعه و ساخت جادهها و راهآهنهای جدید در ایران به سمت شمال افغانستان و ترکمنستان بود. با توجه به تحریمهای مجدد آمریکا علیه ایران در سال ۲۰۱۸، این سرمایه گذاری همچنان شرایط متزلزل دارد.
نفت ایران و بازار بزرگ هند
هند به عنوان سومین واردکننده بزرگ نفت در جهان، بیشترین آسیب را از افزایش قیمت نفت میبیند، زیرا ۸۰ درصد نفت مورد نیاز خود را وارد میکند که معادل حدود ۴.۲ میلیون بشکه در روز است.
پس از جنگ اوکراین، دهلی از کشورهای اوپک خواست تا با افزایش تولید از رشد قیمت نفت جلوگیری کند که در این میان، ایران تمایل خود را برای تأمین نیازهای فزاینده هند به نفت ابراز کرد.
ایران دومین تأمین کننده بزرگ نفت هند بود، اما دهلی نو در سال ۲۰۱۹ پس از خروج دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا از توافق هستهای و اعمال مجدد تحریمها بر صادرات نفت کشورمان، ناگزیر واردات خود را از تهران متوقف کرد.
حتی مقامهای ایرانی اعلام کردند، دو کشور میتوانند از سازوکار تجاری روپیه-ریال بهره بگیرند تا بهطور مستقیم با یکدیگر معامله و از هزینههای واسطه و ثالث جلوگیری کنند. در راستای دور زدن تحریمهای غرب، ایران با انعقاد قرارداد با کشورهای همسایه و دوست به دنبال استفاده از ارزهای ملی و مکانیزم تهاتری است. دولت سیزدهم نیز بر افزایش صادرات نفت و گاز برای پیشبرد توسعه کشور حساب ویژه باز کرده است.
پالایشگاههای آسیایی ازجمله هند قصد دارند در صورت توافق برای ازسرگیری مذاکرات هستهای، واردات از ایران را ازسر بگیرند که میتواند راه را برای عرضه بیشتر در بازارهای جهانی و کاهش قیمتها هموار کند.
با اعمال مجدد تحریمها علیه تهران، تجارت بین هند و ایران به شدت از ۱۷ میلیارد دلار در سال مالی منتهی به مارس ۲۰۱۹ به بیش از ۲ میلیارد دلار کاهش یافت که عدم صادرات نفت ایران سهم بزرگی در این کاهش داشته است.
بنابراین، از سرگیری صادرات نفت ایران به هند علاوه بر تامین نیاز پالایشگاههای میتواند تراز تجاری ایران را نیز بهبود و درآمدهای ارزی آن را افزایش دهد.
اشتراکات فرهنگی و تمدنی
آنچه فرصتهای توسعه روابط هند و ایران را افزایش و دلایل حفظ آن را در سطوح مثبت تقویت میکند، عوامل فرهنگی و مذهبی مشترک است. به ویژه اینکه درصد قابل توجهی از مسلمانان هند را شیعیان تشکیل میدهند و آن را به دومین جمعیت شیعه در جهان پس از ایران تبدیل کرده است. از همین روی، سالانه بسیاری به زیارت مکانهای مذهبی ایران و عراق میروند.
علاوه بر این، نقش عامل تاریخی-تمدنی در تحکیم روابط و پیوندهای دو کشور تأثیرگذار است، زیرا زبان فارسی زبان رسمی هند در دوران سلطنت مغول (۱۵۲۶-۱۸۵۷) در سراسر این کشور بود. دانش و علوم هندی در اعصار متأثر از تمدن و دانش ایرانی بوده و تا ظهور حکومت انگلستان در هند و پایان دولت مغول ادامه داشت.
در دوره حکومت انگلستان، میراث ایرانیان در هند به ویژه با جایگزینی زبان انگلیسی به جای فارسی به عنوان زبان رسمی کشور، رو به افول گذاشت و در دوران معاصر، تلاش ها برای از سرگیری ارتباطات تمدنی و تبادل فرهنگی بین دو کشور تجدید شده است.
بهره سخن
باوجود فرصتها و عوامل انگیزشی که دو کشور را برای نزدیک شدن و توسعه روابط مشارکت راهبردی به هم نزدیک میکند، درگیریهای بینالمللی همچنان مهمترین دلیل مانع از توسعه روابط هند و ایران است.
اگر دو کشور بتوانند بر متغیرهای بیرونی غلبه کنند تجارت دوجانبه افزایش یابد. برای نمونه، ایجاد کریدور هند-غرب آسیا-اروپا که بهتازگی مطرح شده است، بدون تردید تأثیر منفی بر روابط دو کشور دارد و میتواند دسترسی دهلی به آسیای مرکزی را تحت تأثیر قرار دهد.
هند در مورد خرید نفت روسیه در یکسال اخیر به شدت در برابر فشارهای غرب مبنی تجدید نظر در این مورد، ایستادگی کرد و توانست نفت روسیه را با تخفیف مناسب به پالایشگاه های خود تزریق کند. اگر دهلی همین رویکرد را در قبال ایران نیز اتخاذ کند، میتواند از موقعیت سرزمینی و منابع انرژی آن بهره ببرد.