دکتر رضا عزیزی در گفتگو با سایت شورای راهبردی روابط خارجی با اشاره به اقدام چین و روسیه در مخالفت با تصویب قطعنامه علیه کره شمالی در شورای امنیت سازمان ملل و انتقاد مقام آمریکایی مبنی بر اینکه پکن و مسکو خواهان همکاری برای مهار کره شمالی نیستند، تصریح کرد: تا پیش از این شاهد همراهی روسیه و چین با آمریکا درخصوص اعمال تحریمها علیه کره شمالی برای مدیریت زرادخانههای هستهای این کشور بودهایم، چراکه این دو کشور نیز نمیخواهند کشوری دیگری هم در باشگاه دارندگان سلاح هستهای حضور داشته باشد.
وی افزود: با این حال شرایط جدیدی در نظام بینالملل درحال وقوع است که باعث شده روسیه و چین از این اصل سیاست خارجی خود به صورت راهبردی فاصله گیرند تا بتوانند موازنه قوا را در برابر غرب حفظ کنند. در واقع این امر پاسخی است به تلاشهای امنیتی آمریکا که متمرکز بر مهار چین در آسیای جنوب شرقی به خصوص مسئله تایوان و مهار روسیه در مسئله اوکراین شده است.
این کارشناس مسائل شرق آسیا با یادآوری اینکه سیاست بلند مدت چین در قبال کره شمالی همواره حفظ ثبات در شبه جزیره کره بوده، افزود: چین در ۴۰ سال گذشته همواره تلاش داشته در همه عرصهها اختلافات خود با آمریکا را مدیریت و خود را به عنوان بازیگری در عرصه تجارت بینالملل معرفی کند که در سیاست بینالملل نیز بازیگری میانجی و مسئول است.
وی با بیان اینکه در شرایطی که تهدید آمریکا علیه چین افزایش یافته، پکن در محیط پیرامونیاش به واشنگتن امتیاز نمیدهد و در این رابطه همراهی روسیه را نیز دارد، ادامه داد: از آنجا که چین و روسیه غرب را به عنوان تهدید امنیتی برای خود تصویر کردهاند، همکاری در برخی زمینهها تبدیل به محور مشترکی برای نزدیکی آنها شده است.
وی با بیان اینکه چین میخواهد تنظیم سیاستهای بینالمللی صرفا در دستان غرب نباشد، افزود: روسیه هم با تکیه بر قدرت هستهای خود خواهان این است که غرب این کشور را به عنوان یک قدرت بزرگ بپذیرد. در واقع روسها برخلاف چینیها بازیگران ژئوپلیتیک محور و ژئواستراتژیک محور هستند و دو کشور روسیه و چین با هدف یکسان، اما با کنشگری متفاوت به دنبال نظامهای بینالمللی هستند که در آن جایگاه و نقش قدرت بزرگ موازی با غرب را داشته باشند. در این چارچوب، به نظر میرسد شاهد افزایش همراهی این دو کشور در پروندههای مختلف بینالمللی باشیم.
عزیزی در تشریح دیگر علل همراه نشدن چین و روسیه با آمریکا علیه آزمایش موشک بالستیک کره شمالی همچون گذشته، توضیح داد: این دو کشور نمیخواهند همچون گذشته صرفا دنبال کننده قواعد نظام بینالملل باشند، بلکه آنها به دنبال سهمی در تنظیمگری قواعد نظام بینالملل همپایه با غرب هستند. روسها نیز میخواهند این هدف را البته متفاوت با چین و با راهبرد امنیتی و نظامی پیش ببرند و بهنوعی دوران ابرقدرتی شوروی سابق را برای خود احیا کنند.
این کارشناس مسائل شرق آسیا تاکید کرد: واقعیت اوکراین و تایوان حاکی از این است که نشانههای بارزی از شکاف در نظم امنیتی پساجنگ سرد در نظام بینالملل در حال وقوع است و قدرتهای بزرگی همچون چین و روسیه در یک بزنگاه تاریخی قرار دارند. آنها به دنبال سهم خود در بازنگری نظامهای بینالمللی موجود که ۷۰ سال در انحصار غرب بوده است، هستند.
وی با بیان اینکه چین و روسیه همراهی با یکدیگر را راهبردی میبینند، گفت: روسیه با پشتوانه قدرت چند وجهی چین در عرصههای اقتصادی و تکنولوژیک و چین هم با تکیه بر بازیگری ژئوپلیتیکی روسیه سعی دارند خلاءهای قدرت یکدیگر را جبران کنند و به غرب بفهمانند که نظام بینالملل دیگر نمیتواند تک قطبی باشد و غرب باید نقش روسیه و چین را به عنوان قدرتهای بزرگ در نظام بینالملل چند قطبی درحالشکلگیری بپذیرد.
عزیزی با بیان اینکه چین سعی دارد با همین سازمانهای بینالمللی موجود این انحصار را بشکند و آنها را بازوان سیاستگذاری خود در بلندمدت قرار دهد، خاطرنشان کرد: چین و روسیه با وتوی قطعنامه شورای امنیت علیه آزمایش موشکی هستهای کره شمالی، میخواهند نشان دهند که غرب اگر بخواهد درباره تایوان و اوکراین، صرفا بر قواعد خودش تکیه کند، تضمین صلح و امنیت جهانی دیگر نمیتواند امکانپذیر باشد.
وی تاکید کرد: این نوع کنشگری در نظام بینالملل ضربه سختی به صلح، ثبات و امنیت جهانی و اقتصاد جهانی میزند و دامن زدن به آن مسیر بیبازگشتی را برای جهانیان به وجود میآورد. اگر شرق و غرب جنگ سرد دیگری را به وجود آورند، دور از انتظار نیست که از مسیر یک جنگ جهانی سوم عبور کنند.
عزیزی تصریح کرد: الگوهای امنیتی نظام بینالملل کنونی میتواند با چگونگی بازیگری کنونی چین و روسیه و نیز غرب به خطر افتد و امکان اینکه این کشورها در «تله توسیدید» گرفتار شوند، بسیار بیشتر شده است، چرا که تاریخ جنگهای «پلوپونزی» نشان میدهد چطور یک قدرت مسلط در محاسبات راهبردی خود دچار خطا شد و از ترس قدرت نوظهور وارد جنگی شد که میشد کنترل شود. اگر شرق و غرب تاریخ جنگها و علل وقوع آنها را در نظر نگیرند، نگرانی ساختاری غرب از قدرت نوظهور چین و همراه شدن روسیه با این کشور میتواند به جنگ جهانی سوم تبدیل شود.