اجرای عملیات طوفانالاقصی در سالروز نبرد اعراب و اسرائیل از سوی حماس، حملهای غافلگیرانه بود که شکست اطلاعاتی سنگینی را بر اسرائیل وارد کرد.اجرای این عملیات معادلات را در منطقه و قفقاز بر هم زد که به آنها میپردازیم:
۱. افزایش فشارهای داخلی بر نتانیاهو: در چند ماه اخیر اعتراضات فراوانی علیه وی به دلیل کشمکش بر سر تغییرات قانونقضایی شکل گرفته بود و ناامنی ایجاد شده در سرزمینهای اشغالی و در شهرکهای اسرائیلی، بار روانی سنگینی را در فضای شهرکنشینها ایجاد و از سویی افسانه نفوذ ناپذیری سیستمهای دفاعی اسرائیل را باطل کرد خصوصا وقتی که نیروهای حماس با پاراگلایدر عملیات انجام دادند.
۲. بیهوده شدن تلاشهای آمریکا برای عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل:
دولت بایدن تمام تلاش خود را به کار برد تا با ایفای نقش واسطه، سبب عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل شوند و دستاوردی مهم در ماههای منتهی به انتخابات ۲۰۲۴ به دست آورند، ولی مثالی قدیمی وجود دارد که میگوید :کشورهای خاورمیانه علیالخصوص قدرتهای منطقهای آن، در هر بحرانی نمیتوانند بیطرف باشند. حال میخواهد آن بحران منطقهای باشد یا جهانی. در طی چند روز اخیر هم دیدیم که هر کدام یک موضع در قبال جنگ اخیر داشتهاند. امارات و بحرین ، حماس را محکوم کردند، ایران از حماس حمایت کرده و میشود گفت قطر هم در این راستا گام بر میدارد. برخی هم به دنبال این هستند تا با میانجیگری هر دو طرف را برای خود نگه دارند مثل ترکیه. سوریه و لبنان هم با هر جرقهای چه بخواهند چه نخواهند درگیر جنگ خواهند شد.
عربستان نیز از این قاعده مستثنی نبوده و دیدیم که در نهایت مذاکرات خود با اسرائیل برای عادیسازی روابط را تعلیق و در نهایت به طور کل کنسل کرده(مقطعی بوده و ممکن است چند ماه یا چند سال مجددا از سر گرفته شود). اما هر چه که هست این عدم به نتیجه رسیدن به نفع ایران تمام شده است.
۳.تاثیر بر باکو و پیشبردن کریدور زنگزور:
حملات حماس به سمت اسرائیل بر تحولات قفقاز تاثیرات ویژهای خواهد گذاشت. باکو که به عنوان یکی از متحدین قدیمی اسرائیل شناخته میشود و با پشتیبانی آن طرحکریدور زنگزور را مطرح کرده و خود اسرائیل هم از باکو به اندازه کافی برای ضربه زدن و ایجاد فشار علیه ایران بهره برده است. اینگونه حملات فشار بر روی ایران را کاهش داده و میتواند در مقابله با نیات باکو در قفقاز تاثیرگذار باشد. باکو به تنهایی و صرفا به اتکای پشتیبانی ترکیه چنین طرحی را به پیش نخواهد برد و قطعا بر روی کمک اسرائیل حساب ویژه باز کرده اما اسرائیل فعلا نمیتواند کمکی به باکو بکند.
تا به اینجا، عملیات طوفانالاقصی به نفع ایران تمام شده، دور شدن عربستان و اسرائیل از یکدیگر در این مقطع و ایجاد هراس در دل سران باکو از سوی دیگر، دستاورد مناسبی برای ایران بوده، البته باید دید واکنش اسرائیل به این اتفاق چه خواهد بود، از اینجا به بعد هر گونه اقدام میتواند از هر طرف میتواند تعیین کننده در خاورمیانه و قفقاز باشد.
اما روند جنگ در غزه به چه سمتی پیش میرود؟
هر جنگی دو بُعد دارد:۱.بُعد نظامی ۲. بُعد رسانهای
در بعد نظامی دو طرف حملات متقابلی را نسبت به یکدیگر تدارک دیدهاند با یک تفاوت که آن کشتهشدگان غیرنظامی است. متاسفانه در غزه تعداد زیادی از کودکان و زنان به شهادت رسیدهاند که بسیار ناراحت کننده است. اما همین تفاوت در بُعد بَعدی تاثیر گذاشته اما به چه صورت؟
اسرائیل با توجه به حمایت رسانهای غرب توانست از همان روز اول حمله حماس، فشار روانی ایجاد کرده و با مانور بر روی کشتهشدگان غیرنظامی خود سعی در مظلومنمایی و ایجاد مصونیت برای اقدامات خود بر علیه غزه استفاده کند و از سمت دیگر با اعلام اینکه هدفشان غیرنظامیها نیست و مهلت خروج به مردم غزه داده سعی در ایجاد چهرهای موجه از خود سازد.
باید گفت در به کار بردن تاکتیکهای جنگ هیبریدی اسرائیل موفقتر عمل کرده است، اما ادامهدادن به همین منوال در نهایت افکار عمومی را کاملا بر علیه وی خواهد کرد.
روند جنگ به چه صورت پیش خواهد رفت؟
باید قبل از پاسخگویی این نکته را یادآور شویم که از ۱۹۷۳ به اینسو اسرائیل در تمامی جنگهایی که داشته اعم از جنگ با لبنان و جنگهای متعدد با نوار غزه دستاورد نظامی خاصی نداشته و میشود گفت شکستخورده آنچه که قبلا انجام داده و فعلا انجام میدهد کشتار غیرنظامیان است که ارزش نظامی ندارد، پس با توجه به این موضوع سعی میکند در این جنگ به دستاوردی بزرگ برسد چون اگر موفقیتی برایش در پی نداشته باشد به شدت متضرر خواهد شد و سعی میکند وارد غزه شده و عملیات زمینی در داخل غزه انجام دهد که اینجا ذکر ۲ نکته لازم است: ۱. حماس روزی که عملیات طوفان الاقصی را انجام داد حتما به تبعات آن فکر کرده و بیاطلاع از نتایج آن نبوده پس خود را از قبل برای هر چیزی آماده کرده است.
۲.اگر اسرائیل وارد غزه شده و ماهیت و حیات حماس به طور جدی مورد تهدید قرار گیرد قطع به یقین کار به دخالت مستقیم سایر گروههای جبهه مقاومت خواهد رسید و اسرائیل از شمال و جنوب مورد حمله قرار خواهد گرفت.
در مثالی عامیانه میشود گفت حکایت الانِ اسرائیل، حکایت گربهای است که در یک گوشه گیر افتاده و ممکن است دست به هر کاری بزند. حالا آن کار میتواند نتیجهاش غرق شدنش باشه یا بالعکس. اما حمله به سوریه و لبنان بیشتر راه را برای غرق شدنش هموار میکند.
سید محمد شفیعی؛ دانشآموخته کارشناسی علومسیاسی دانشگاه گیلان
“انتشار نظرات کارشناسان به منظور تائید و یا عدم تائید آن ها از سوی دیپلماسی پلاس نیست.”