با وجود حرکت خوب قطار روابط میان دولت های دو کشور روی ریل توسعه، باید بپذیریم که مردم دو کشور نه تنها دیدگاه های متفاوتی از روابط دو جانبه داشته بلکه گاهی درک نامناسب از طرف مقابل دارند.
اگر چین و ایران انتظار حفظ یک رابطه دو جانبه سالم در طولانی مدت را دارند، نه تنها باید به تبادلات دولت با دولت اهمیت دهند بلکه ضروری است فضای تعامل میان مردم دو کشور نیز بیش از پیش تقویت شود. باید به این مهم توجه داشت که حفظ و صیانت از یک “دیپلماسی” سالم و پایدار بدون حمایت و پشتوانه مردم کار دشواری است. چین و ایران باید توجه بیشتری به “دیپلماسی عمومی متقابل” داشته باشند.
هدف اساسی دیپلماسی عمومی این است که مردم یک کشور بتوانند تصویری مثبت، مقبول و بهتر از سرزمین خود به مردم دیگر کشورها ارائه دهند .
در گذشته، این گونه بود که دیپلماسی عمومی به فعالیت های تبلیغاتی دولت یک کشور برای جلب توجه افکار عمومی خارج از کشور محدود می شد. اما بعدها جوامع مدنی، نهادهای اجتماعی و حتی افراد و اشخاص بطور فزاینده وارد فعالیت در حوزه دیپلماسی عمومی شدند. امروزه، دیپلماسی عمومی بخشی لاینفک از “دیپلماسی” شده و نمی توان نقش آن را نادیده گرفت.
من از دوران دانشجویی وارد حوزه مطالعات ایران شده ام و بسیار به این کشور سفر کرده ام. در سال های اخیر نیز، توجه ویژه ای به مطالعات روابط ایران و چین داشتم. به عقیده من، اگرچه دولت های ایران و چین نسبت به روابط دوجانبه در سال های اخیر ابراز خوشبینی کردند، اما باید گفت هنوز هم موانعی در مسیر توسعه رابطه بین دو کشور وجود دارد.
اگر یک نظر سنجی در میان مردم ایران انجام شود، باور دارم که محبوبیت چین در ایران چندان بالا نیست. مخصوصا از سال ۲۰۲۰، تصویر چین نزد افکار عمومی ایران بدتر شده است. این مساله بطور اجتناب ناپذیری بر دیپلماسی ایران در قبال چین تاثیر می گذارد. این واقعیت که صداهای مخالفی در ایران علیه برنامه جامع همکاری های ۲۵ ساله با چین وجود دارد، این موضوع را به وضوح نشان می دهد.
متقابلا، اگر یک نظر سنجی در بین مردم چین انجام گیرد، باور دارم که مردم ایران خیلی از نتیجه آن رضایت نخواهند داشت. در حقیقت، مردم چین هنوز “تصورات اشتباه” زیادی در باره ایران دارند. مخصوصا، آنها یک درک شفاف از جایگاه ایران در جهان نداشته و توجه کافی به ایران نداشته اند.
در حال حاضر، چین و ایران امید دارند تا روابط دو جانبه را تعمیق بخشند. در شرایط کنونی که چین و ایران رسما توافق جامع همکاری های ۲۵ ساله را اعلام کردند، شناخت و حمایت مردم دو کشور برای روابط دو جانبه اهمیتی به مراتب بیشتر از گذشته دارد. بدون مشارکت عمیق و گسترده مردم دو کشور تصور آینده روشن برای روابط ایران و چین غیرممکن است.
بدین ترتیب، چین و ایران باید دیپلماسی عمومی متقابل را تقویت کنند به نحوی که مردم دو کشور بتوانند به درک صحیح تری از روابط دو جانبه و اهمیت آن برسند. در حوزه دیپلماسی عمومی، خوب است دو کشور از انجام فعالیت های تبلیغاتی که چندان قابلیت عملی شدن ندارد، اجتناب کنند و درعوض به سمت اقدامات عملی تر گام بردارند.
از این رو، در روند تقویت دوستی بین مردم دو کشور، انجمن دوستی ایران و چین می تواند نقش مهمی را ایفا کند. برای مثال، اگرچه مکمل های قوی در مسیر توسعه دو کشور وجود دارد، با این وجود هنوز هم فقدان پل های همکاری احساس می شود.
خواه در ایران یا در چین، دریافته ام که مردم بسیاری که می خواهند با کشور دیگری همکاری کنند واقعا به طرف مقابل اعتماد نمی کنند. انجمن دوستی ایران و چین می تواند ملزومات همکاری را جمع آوری کند و تجار، موسسات و شرکت های دو کشور را برای ایجاد روابط خوب یاری نماید.
همچنین انجمن دوستی ایران و چین می تواند فعالیت هایی را در حوزه رسانه ها و تعامل با جوانان، میان دو کشور انجام دهد. به هر حال نمی توان تاثیر اجتماعی رسانه ها، مخصوصا رسانه های جدید (شبکه های اجتماعی) را نادیده گرفت و باید پذیرفت نسل جوان، نمایندگان آینده هستند. همچنین، مایلم بگویم که اگر زنان ایرانی بتوانند بطور حرفه ای نقش پررنگ تری در دیپلماسی عمومی در قبال چین ایفا کنند، فکر می کنم قطعا وجهه ایران بیشتر بهبود خواهد یافت./ فن هونگدا، استاد دانشگاه مطالعات بینالمللی شانگهای، موسسه مطالعات خاورمیانه