رسانه تخصصی روابط بین الملل

شرح و بررسی کتاب در قلمرو پادشاهان

Diplomacyplus.ir/?p=1839
کارمن بن لادن، هم مسلمان بود، هم مسیحی، هم خاورمیانه‌ای و هم اروپایی! این زن ایرانی سوئیسی که دل برادر مخوف ترین مرد دوران معاصر و تروریست شماره اول جهان تا سال ۲۰۱۱ را بدست آورده‌بود هرچند مادر شوهرش به خاطر پدر مسیحی‌اش او را چندان از خودشان نمی‌دانست، توانست وارد جامعه عربستان و خصوصا محافل زنان آن شود و کاری که کمتر کسی از عهده آن برمی‌آمد را انجام دهد.

هیچ محقق مرد غیر مسلمان و حتی مسلمانی نمی‌توانست سر از کار جامعه زنان عربستان درآورد. هیچ زن غیر مسلمان و خصوصا غیر خاورمیانه‌ای هم نمی‌توانست به داخل جامعه زنان عربستان نفوذ پیدا کند چرا که او را غریبه می‌دانستند. هیچ زنی که خارج از عربستان زندگی نکرده هم نمی‌تواند به تفاوت‌ها و ویژگی‌های زنان عربستان با سایر نقاط دنیا پی ببرد. جامعه بسته عربستان شناخت زنان آن را برای بسیاری غیرممکن کرده‌بود. کارمن بن لادن، هم مسلمان بود، هم مسیحی، هم خاورمیانه‌ای و هم اروپایی! این زن ایرانی سوئیسی که دل برادر مخوف ترین مرد دوران معاصر و تروریست شماره اول جهان تا سال ۲۰۱۱ را بدست آورده‌بود هرچند مادر شوهرش به خاطر پدر مسیحی‌اش او را چندان از خودشان نمی‌دانست، توانست وارد جامعه عربستان و خصوصا محافل زنان آن شود و کاری که کمتر کسی از عهده آن برمی‌آمد را انجام دهد. اثر او با نام در قلمرو پادشاهان درباره سرگذشتش از زندگی در عربستان و خصوصا زنان آن سرزمین جزو جذاب‌ترین روایت‌ها در این باره است.
زن در جامعه عربستان تقریبا هیچ حقی به طور فردی نداشت! و در محدودیت شدید به سر می‌برد و این محدودیت شامل تمام آزادی‌ها و حقوق عادی که زنان مسلمان کشورهای همسایه داشتند هم می‌شد. جالب آنکه زنان سعودی نه تمایل به اعتراض و نه مخالفتی با این محدودیت داشتند و حتی از آن دفاع هم می‌کردند.
جزو مهم‌ترین اثرات بر جامعه زنان عربستان وقوع انقلاب اسلامی ایران بود. زنان عربستان که پیش از این انقلاب در اوج محدودیت به سر می‌بردند و هیچ کشور مسلمانی تا آن حد درگیر محدودیت اسلامی نبود با این انقلاب دچار محدودیت‌های بیشتر شدند زیرا این انقلاب باعث تقویت موج اسلامگرایی در خاورمیانه شد.
《فکر می‌کردم به زودی مثل ایران، در عربستان هم حجاب اختیاری خواهدشد و زن‌ها می‌توانند خودشان انتخاب کنند و البته در آن اوضاع ما هم قادر خواهیم‌بود، به هر شکلی که می‌خواهیم در خیابان‌ها قدم بزنیم، رانندگی کنیم و از مغازه‌ها هر آنچه لازم داریم بخریم. حتی کار کردن برای زن‌ها نیز آزاد می‌شود》ص۷۸
《در آن زمان کمتر کسی فکر می‌کرد که عربستان عقب‌گرد کند و با بدتر از گذشته شود. اما متاسفانه با گذشت زمان، این کشور بیشتر و بیشتر در لایه‌های وهابیت خشک و خشن فرورفت و همه چیز به سکون کشیده‌شد》ص۱۰۷
شاید گمان کنید مگر زنان عربستان پیش از انقلاب ایران آزادی داشتند که پس از آن همان را نیز از دست دادند؟ کارمن به خوبی این سوال را جواب داده‌است.
《برخی زنان سعودی حتی به خود اجازه می‌دادند بدون روبند در خیابان‌ها قدم بزنند. همه‌چیز برای پیشرفت مهیا بود. چگونه می‌شود تصور کرد عربستان راهی را که به سرعت رو به دنیای مدرن طی کرده به عقب بازگردد؟ وقایعی که در سال ۱۹۷۹ در ایران رخ دادانقلاب مردمی و اسلامی علیه شاه در این کشوربلافاصله چهره دنیای عرب را دگرگون کرد. کسانی که سال‌ها در عربستان سکوت کرده‌بودند و با غرب‌گرایی روبه‌رشد این کشور مخالف بودند ناگهان عرصه را برای مبارزه و قیام آماده دیدند》ص۱۵۷
و همین طور شرحی دقیق از نابودی همان آزادی‌ها و اثرات سریع آن انقلاب ارائه کرده‌است.
《انقلاب اسلامی ایران نقش آن‌ها را در عالم اسلامی به کلی زیر سوال برده بود و تاثیرات آن حتی در مردم کوچه و خیابان نیز مشهود بود. زن‌هایی که روبنده‌های خود را برداشته‌بودند دوباره آن‌ها را به چهره می‌زدند. پلیس مذهبی بسیار سختگیرتر از قبل شده‌بود. مسجدها آوای اذان خود را بلندتر کرده‌بودند و مردم بیشتری را به نماز جماعت دعوت می‌کردند‌. همه جا تابلوی هشداردهنده درباره رعایت حجاب و پوشاندن دست و پاها نصب شده‌بود》ص۱۵۹
از این دوره به بعد مفتی‌ها و متعصبان مذهبی قدرت بسیاری بدست آوردند و همین باعث شد تا محدودیت‌ها هم بیشتر شود و با هر نوع ظاهر و اقدامی که غیر اسلامی می‌دانستند به شدت برخورد کنند.
《پلیس مذهبی حق داشت خانه افراد مشکوک را بدون اجازه‌نامه رسمی تفتیش کند. آن‌ها ضبط صوت‌ها را خرد می‌کردند. اگر الکل در خانه می‌یافتند صاحب‌خانه را با کتک می‌بردند و به زندان می‌انداختند و قطعا حکم شلاق برایش صادر می‌کردند. آن‌ها با عروسک‌ بچه‌ها نیز مشکل داشتند و تمام عروسک‌ها را از مغازه‌ها جمع کردند.
برای آن‌ها عروسک حکم ویسکی را داشت و حرام بود، چرا که در آیین وهابیت هر نوع چهره‌پردازی هنری رقابت با خدا محسوب می‌شد》ص۱۶۰
وضعیت عمومی زنان عربستان البته در دوران پیش از انقلاب ایران هم به شدت محدود و بسته بود. روایت کارمن از زندگی یک زن غیر بومی در عربستان به خوبی ما را از وضع زنان آگاه می‌کند.
《ما اجازه نداشتیم برای عبادت به مکان‌های عمومی برویم. ما زن بودیم. زن‌ها در عربستان حق ورود به مساجد و اقامه نماز در جمع را ندارند مگر آنکه در مکه و مدینه باشند》ص۵۸
《فوزیه در دانشگاه درس تجارت می‌خواند، اما دانشگاه او شبیه هیچ دانشگاهی در هیچ جای جهان نبوو. کلاس‌های او استاد نداشتند. هیچ مردی حق حاضر شدن در کلاس‌ها را نداشت. استادها در کلاس‌های خالی بدون دانشجو درس می‌دادند. تصویرشان با دوربین ویدیویی فیلمبرداری می‌شد و در اتاق دیگری برای دانشجوهای دختر پخش می‌شد》ص۸۲و۸۳
《زن در عربستان بدون اجازه شوهر خود حق انجام هیچ کاری را ندارد؛ حق درس‌خواندن ندارد و در پاره‌ای موارد حتی حق غذاخوردن هم ندارد. زنان سعودی دائما در ترس و اضطراب به سر می‌برند زیرا می‌دانند شوهرانشان همواره می‌توانند به سادگی آن‌ها را طلاق دهند》ص۹۲
《تقریبا مطمئن بودم هیچکدام از این زن‌ها در زندگی خود به جز قرآن کتاب دیگری نخوانده‌اند. هیچکدام از خواهرشوهرهایم را هیچ‌وقت در حال خواندن کتاب دیگری ندیدم》ص۱۰۴
آنچه که کارمن را از آینده زنان عربستان بسیار ناامید می‌کرد ذهنیت پسران جوان و عدم مبارزه دختران آنجا برای حقوق و کسب آزادی بیشتر بود. کارمن البته گمان نمی‌کرد روزی شخصی چون محمد بن سلمان قدرت بگیرد!
《آن‌هایی که مرا بیش از همه می‌ترساندند جوان‌ها بودند؛ کسانی که قرار بود آینده‌ساز این سرزمین باشند و کشور را به جلو هدایت کنند. متاسفانه آن‌ها از همه بدتر عمل می‌کردند و من می‌دیدم که هر روز قدمی بزرگ‌تر رو به عقب برمی‌دارند》ص۱۶۱
《دون‌پایگی و نوکرصفتی زن سعودی ریشه در فرهنگ بادیه‌نشینی این سرزمین دارد‌. لذت، آرامش، مساوات و بسیاری از عناصر اولیه دیگر در یک زندگی انسانی برای زنان این سرزمین ناشناخته‌بود》ص۱۰۶
《من در جامعه‌ای زندگی می‌کردم که زن‌ها هیچ بودند و می‌کوشیدند تا هیچ باقی بمانند. آن‌ها حاضر نبودند تغییرات خوشایندی را که در مجاورتشان رخ می‌داد جدی بگیرند و من هرچه تلاش می‌کردم، حمایت نمی‌شدم. این زن‌ها توان و روح مبارزه را نداشتند و حاضر نبودند به آن‌چه نهی شده‌بود حتی فکر کنند. بدبختانه، بسیاری از آن‌ها زنانی باهوش و پرانرژی بودند، ولی فقط با موازین مذهبی حاضر به تجزیه و تحلیل وقایع می‌شدند. آن‌ها فقط به دلیل ایمانشان زنده بودند و شخصیت‌های فردی خود را به کلی فراموش کرده‌بودند》ص۱۳۹
البته این را هم باید گفت زنان جوان عربستانی همانند مردان درگیر موج اسلامگرایی انقلاب ایران شدند و شور بسیاری برای جهاد داشتند و با وجود انواع محدودیت‌ها زحمات بسیاری کشیدند و نباید زنان عربستان را کاملا خارج از دایره تحولات سیاسی لحاظ کرد.
《بعضی از خواهرها که من همیشه آن‌ها را زنانی تسلیم شده و بی‌تحرک دیده‌بودم حالا که پای ارزش‌های اسلامی در میان بود چنان مرا حیرت زده می‌کردند که نمی‌توانستم باورکنم آن همه پتانسیل و انرژی در آن‌ها وجود داشته‌است. شیخه یکی از خواهران بزرگتر یسلام به افغانستان رفت و کمک‌هایی را که جمع‌آوری کرده‌بود شخصا به دست مجاهدین رساند》ص۱۶۷
و با وجود محدودیت‌هایی که تا اینجای کار گفته‌شد زنان عربستان در موارد محدودی از آزادی برخوردار بودند.
《جالب آنکه مهمانی عروسی، تنها جایی است که زن‌ها می‌توانند حجاب خود را بردارند و از اینکه داماد وارد شود، نترسند》ص۵۹و۶۰
و موسیقی و غنا نیز در مجالس زنان وجود داشت!
《یک گروه زن کویتی نیز که تنها گروه موسیقی حاضر در مهمانی بودند شروع به طبالی و خواندن به زبان عربی کردند…زن‌های دیگر در همان لباس‌های شبه اروپایی خود به شیوه عربی می‌رقصیدند. این نوع رقص متعلق به رقاصان مصری بود》ص۶۰
روایت کارمن بن لادن جزو معدود روایات از زنان عربستان است که تا کنون از دوران اوج محدودیت‌های مذهبی بدست آمده و می‌تواند خواننده را نسبت به بسیاری از مسائل جامعه عربستان، خاندان بن‌لادن‌ها و اقتصاد و سیاست عربستان آگاه کند./ شایان اویسی

به اشتراک بگذارید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط