بازار؛ دو روز قبل الکساندر نواک، معاون نخست وزیر روسیه، اعلام کرد این کشور ممکن است از طریق سوآپ گازی با ایران در دراز مدت گاز طبیعی خود را به بازارهای افغانستان و پاکستان ارسال کند.
وی پیشتر گفته بود که در مرحله اول میتوان برای تامین ۵ میلیون تن نفت و تا ۱۰ میلیارد مترمکعب برنامه ریزی کرد. اخیرا مقامات روسیه و ایران در سخنان اخیر خود ارتباطات فزاینده دو کشور را بسیار مثبت توصیف کرده و سفرها، دیدارها و مذاکرات مسئولان را اراده ثابت و تزلزل ناپذیر این کشورها در راستای شکل دادن به «عصر جدید» همکاری استراتژیک سودمند متقابل، از جمله در حوزه اقتصادی ارزیابی میکنند. باید توجه داشت که ایران دهها سال است که تحت تحریمهای اقتصادی تحمیل شده توسط به اصطلاح «جامعه بینالمللی» زندگی کرده است.
همچنین روسیه اکنون با تحریمهای بیسابقهای از سوی غرب مواجه و به کشوری پیشرو در محدودیتهای اقتصادی تبدیل شد که تا به حال به کشوری اعمال نشده است. تهران با نشان دادن تمایلات دوستانه نسبت به توسعه و تقویت روابط با روسیه، از مسکو دعوت کرد تا تجربیات خود را در غلبه بر محدودیتهای غیرقانونی اعمال شده توسط کشورهای غربی به اشتراک بگذارد. تهران همچنین بر لزوم هماهنگی موثر در مقابله با تحریمهای یکجانبه اخیر چند کشور به ویژه آمریکا علیه کشورهای مستقل تاکید کرد.
احمد اسدزاده، معاون وزیر نفت ایران در مراسم هفته انرژی روسیه در مسکو تاکید کرد که تحریمها علیه روسیه فرصتی برای انسجام بیشتر ایجاد میکند. همچنین اسدزاده برای مقابله با محدودیتهای غرب در بازار انرژی روسیه خاطرنشان کرد که گازپروم میتواند از ایران برای انتقال گاز به همسایگان ایران استفاده کند. نباید فراموش کرد که همسایگان ایران مانند پاکستان بازار بزرگی از مصرف کنندگان گاز هستند و این برای گازپروم، یک فرصت بزرگ برای صادرات گاز خود به همسایگان ایران است.
همانطور که پیشتر گزارش شده بود، روسیه و ایران قراردادهای انرژی به ارزش ۴۰ میلیارد دلار منعقد کردهاند، اما جزئیات آن هنور تشریح نشده است. در همین حال، برخی از کارشناسان این تصور را ایجاد کردند که جنبه مهم این قرارداد نزدیکی بیشتر روسیه و ایران است. با این حال، در اوایل اکتبر، معاون نخست وزیر روسیه، الکساندر نواک، توضیحاتی در این باره ارائه و گفت که روسیه و ایران در حال کار بر روی تنظیم قراردادهای نقطهای برای عرضه نفت و گاز هستند که انتظار میرود تا پایان سال جاری امضا شود. در گام نخست این همکاری، حجم آنها میتواند به ۵ میلیون تن نفت و ۱۰ میلیارد متر مکعب گاز در سال برسد.
پتانسیل ایران به عنوان یک کشور ترانزیتی برای صادرات گاز روسیه اخیرا توسط مرتضی شاه میرزایی معاون وزیر نفت جمهوری اسلامی ایران مورد ارزیابی قرار گرفت و او خاطرنشان کرد که این کشور هر آنچه که برای همکاری با شرکتهای انرژی روسیه نیاز است به ویژه حمل محصولات خام فدراسیون روسیه به کشورهای حاشیه خلیج فارس را در اختیار دارد.
این پیشنهادات ایران برای انتقال حاملهای انرژی روسیه از طریق طرحهای جایگزینی، بهویژه در شرایطی که غرب علیه خط لوله نورد استریم روسیه در دریای بالتیک مشکلاتی ایجاد کرد اهمیت یافته است. جواد اوجی، وزیر نفت ایران نیز رسماً تأیید کرده است که از نظر کاربردی بودن استفاده از ایران به عنوان یک کشور ترانزیتی برای تامین انرژی مسکو؛ روسیه و ایران یک قرارداد گازی به ارزش ۴۴ میلیارد دلار منعقد کردهاند که تنها روسیه سرمایه گذاری خواهد کرد. این توافق شامل ساخت خط لوله گاز و نیروگاههای گاز طبیعی مایع یا همان LNG در ایران است که بخشی از سرمایه گذاری (۴ میلیارد دلار) برای توسعه یک میدان ایرانی استفاده میشود. با توجه به اینکه اجرای چنین پروژههایی حداقل ۶-۵ سال زمان می برد (از امکان سنجی تا اجرا)، این پروژه برای دهه آینده خواهد بود و گازپروم آن را از طریق وامهای بانکی تامین میکند.
سوآپ گاز روسیه به همسایگان ایران
به عنوان بخشی از تفاهمنامه همکاری انرژی که در تابستان گذشته توسط نمایندگان گازپروم و شرکت ملی نفت ایران امضا شد، امکان انجام عملیات سوآپ برای ارسال به ایران مورد بحث قرار گرفته است. با توجه به موقعیت جغرافیایی، ایران میتواند با دور زدن مرحله تولید LNG، دسترسی گاز روسیه به بازارهای پاکستان، افغانستان و هند را با خط لوله تسهیل کند. این امکان نه تنها کارایی پروژههای خط لوله در منطقه را افزایش میدهد، بلکه سه تامینکننده اصلی گاز یعنی روسیه، ایران و ترکمنستان را نیز گرد هم میآورد. هرچند هنوز زود است که گفته شود بازار گاز پاکستان یا افغانستان و هند از نظر ظرفیت با بازار چین قابل مقایسه بوده که گازپروم پیشتر مسیر خود را به آن تغییر جهت داده است.
علاوه بر این، تشدید همکاریهای گازی بین روسیه و ایران این امکان را به آنها میدهد که به تولید LNG صنعتی خود که تقاضا برای آن در سالهای اخیر به طور قابل توجهی افزایش یافته است، رونق بیشتری ببخشند. در این زمینه، شایان ذکر است که ایران با داشتن بیش از ۱۷ درصد از ذخایر گاز جهان، دومین منابع صنعت گاز را دارد، در حالی که سهم آن در تولید «تنها» ۵.۴ درصد است. فقدان زیرساختهای صادراتی ناشی از تحریمهای غرب، توانایی ایران برای افزایش تولید گاز را مختل کرده است. از همین روی، ایران ظرفیت صادرات مایعات را ندارد، اما کشور همسایه آن یعنی قطر با سهم جهانی ۲۰.۷ درصد از ذخایر گاز، دومین تولیدکننده بزرگ گاز جهان است.
روسیه همچنین دارای مشکلات ظرفیتی برای تولید LNG در مقیاس بزرگ است و تاکنون تنها از فناوری برای پروژههای مقیاس کوچک تا متوسط (نه بیش از ۱ میلیون تن در سال) به طور خاص، مانند Magnitogorsk LNG یا خط چهارم Yamal LNG استفاده میکند. بنابراین، در صورت اجرای پروژه روسیه و ایران، چندین نیروگاه جدید LNG نیز در هر دو کشور ساخته میشود که رونق بیشتری به اقتصاد روسیه و ایران خواهد داد.
نیاز فزاینده پاکستان به واردات گاز
هرچند که هنوز همکاری ایران و روسیه برای انتقال گاز به پاکستان و افغانستان دقیقا مشخص نیست، با این وجود، هدف این است که در دستیابی به بازار کشورهای آسیای جنوبی کمک کند. برای نمونه، این دو کشور قصد دارند برای حل و فصل بحران انرژی پاکستان همسایه همکاری دوجانبه داشته باشند. با توجه به مذاکرات انجام شده با شرکت دولتی گازپروم روسیه و دولت ایران و تفاهمنامه منعقد شده، پروژه گازرسانی به عمان و پاکستان به طور مشترک اجرا شود. مذاکرات با طرف روسی در مورد توسعه میادین نفتی، اجرای پروژههای گاز مایع، سوآپ عرضه گاز و فرآوردههای نفتی، فروش مشترک نفت خام و صادرات گاز در جریان است.
البته تحولات سیاسی در پاکستان در واردات گاز روسیه و ایران تاثیرگذار است، یعنی احتمالا دولت شهباز شریف که به ایالات متحده نزدیکتر است، تداوم رکود منابع و اقتصادی را بر خرید انرژی از ایران و/یا روسیه ترجیح دهد، اما بازگشت احتمالی نخست وزیر سابق یعنی عمران خان به قدرت میتواند منجر به این شود که اسلام آباد بار دیگر به دنبال منافع ملی ملموس خود باشد. تقریباً در یک سال پس از برکناری او با حمایت آمریکا، پاکستان به طور یکجانبه عملاً تمام منافع ملی خود را در تلاش برای جلب رضایت ایالات متحده به تاخیر انداخت. احتمالا این سناریو بعنوان تنها راهی باشد که پاکستان با طرحهای روسیه و ایران برای حل بحران انرژی خود موافقت کند، چون دولت کنونی احتمالاً نارضایتی آمریکا با خرید هر یک از این منابع را در نظر بگیرد.
به گفته کارشناسان، روسیه و پاکستان در چارچوب ساخت خط لوله گاز «پاکستان استریم» نیز همکاری خواهند کرد این پروژه به طور قابل توجهی با سایر پروژههای انتقال گاز در روسیه متفاوت است، در درجه نخست به این دلیل که شامل تامین مستقیم گاز روسیه نمیشود و روسیه به عنوان پیمانکار در این پروژه عمل میکند. برای روسیه، خط لوله گاز پاکستان استریم از چندین جنبه مفید است.
در مورد عرضه گاز روسیه به پاکستان، این امکان از طریق مبادلات با سایر کشورها، یعنی عرضه لحظهای، در هنگام مبادله گاز توسط شرکتها امکان پذیر خواهد بود. به ویژه، قطر به نواتک در پاکستان گاز خواهد داد و نواتک گاز خود را در اروپا یا آسیا به قطر خواهد داد. به این ترتیب شرکتها پولی را برای تحویل هزینه نمیکنند، بلکه تعهدات قراردادی خود را به نفع خود انجام میدهند.
انتخاب پیمانکاران روسی توسط پاکستان به این دلیل بود که روسیه نه تنها در داخل کشور، بلکه در خارج از کشور نیز خطوط لوله گاز باکیفیت ساخته و تمام انواع لولههای خود را تولید میکند و خود آنها را برای چندین دهه میسازد. تنها در ۱۰ سال گذشته، گازپروم؛ نورد استریم، نورد استریم-۲، ترک استریم و قدرت سیبری را ساخته است. بنابراین قیمت مناسب پیشنهادی روسیه برای اجرای این پروژه در کنار کیفیت بالای کار تایید شده، اسلام آباد را به انتخاب مسکو متمایل کرد.
البته چین که میلیاردها دلار در اقتصاد پاکستان سرمایه گذاری میکند، در پروژه جدید گاز مشارکت نمیکند. از زمان برقراری روابط دیپلماتیک بین دو کشور در سال ۱۹۵۱، چین و پاکستان با همکاری همه جانبهای به هم مرتبط بودهاند که اساس آن در سالهای اخیر کریدور اقتصادی چین و پاکستان (CPEC) بوده که بخشی از ابتکار کمربند و جاده چین است. رسانههای چینی ارزیابی میکنند که از زمان راه اندازی رسمی آن در آوریل ۲۰۱۵، CPEC به یکی از محبوبترین پروژههای ابتکار کمربند و جاده تبدیل شده و پاکستان بلافاصله سرمایه گذاری ۲۵ میلیارد دلاری از چین دریافت کرد. عدم مشارکت چین در ساخت خط لوله گاز پاکستان استریم، را می توان به سادگی با عدم تجربه و فناوری مورد نیاز برای اجرای چنین پروژهای توضیح داد.
اسلام آباد علاقه خاصی به ساخت خط لوله گاز دارد زیرا مصرف گاز پاکستان در سال ۲۰۲۰ تاکنون از مرز ۴۷ میلیارد متر مکعب عبور کرده است و پیش بینی میشود تا اوایل دهه ۲۰۳۰، کسری بازار گاز پاکستان به رقم نجومی ۴۰ میلیارد متر مکعب گاز در سال برسد. این رشد سریع مصرف گاز طبیعی نه تنها به دلیل افزایش جمعیت کشور، بلکه به دلیل رشد شتابان شهرنشینی و توسعه سریع صنعت ملی است. با این حال، پاکستان دارای ذخایر بسیار محدود نفت، گاز و زغال سنگ است، بنابراین تنها راه برون رفت از این وضعیت، واردات روزافزون انرژی است.
علاوه بر این، نباید نادیده گرفت که پاکستان به طور مداوم حمل و نقل خودرو را با تمرکز بر استفاده از گاز طبیعی توسعه داده است و سهم این گونه وسایل نقلیه در این کشور در حال حاضر نزدیک به ۷۰ درصد بوده که دومین رتبه در جهان است. با این حال، ایجاد یک زیرساخت خط لوله سنتی برای واردات گاز طبیعی برای پاکستان به دلیل مسائل تعامل با نزدیکترین همسایگانش – در درجه اول با هند و افغانستان – پیچیده است.
در این شرایط، واردات LNG از طریق پایانههای دریایی تقریباً تنها راه پاکستان برای افزایش سریع مصرف انرژی شده است و انتظار میرفت که پیشنهاد روسیه برای ساخت یک خط لوله مدرن با همکاری ایران در راستای توسعه صنعت گاز پاکستان باشد.