اتحادیه اروپا در تازهترین بسته تحریمی خود، سقف قیمتی نفتخام روسیه را از ۶۰ دلار به ۴۷ دلار و ۶۰ سنت در هر بشکه کاهش داد؛ تصمیمی که با هدف فشار بیشتر بر درآمدهای نفتی کرملین و در ادامه سیاست مهار مالی جنگ اوکراین اتخاذ شده است.
در همین حال، انفجار پهپادی در میادین نفتی اقلیم کردستان و کاهش چشمگیر ذخایر نفت آمریکا، نقشی مضاعف در تحکیم روند صعودی قیمتها ایفا کردهاند. اما این جهش، با چاشنی تردید همراه است؛ زیرا در پشتصحنه، سایه سیاستهای مبهم تجاری آمریکا و احتمال بازگشت افزایش تولید در ماههای آینده، مانعی جدی برای جهشهای مداوم قیمت به شمار میرود.
بهای نفتخام روز جمعه ۱۸ژوئیه، زیر هجوم همزمان دو موج سیاسی و امنیتی، مرزهای روانی تازهای را آزمود. تا لحظه تنظیم این گزارش و با استناد به تارنمای tradingeconomics.com، بهای شاخص برنت با صعود ۶۲سنتی از مرز۷۰ دلار در هر بشکه عبور و نفت وست تگزاس اینترمدیت با جهش ۶۴ سنتی، ۶۸ دلار در بشکه معامله شد
اگرچه هر دو شاخص نفتی در مقیاس هفتگی کاهش یافتند، همین افت جزئی را میتوان نشانهای از جدال نیروهای متضادی دانست که بازار را در وضعیتی شکننده و شبهمتعادل نگه داشتهاند؛ جایی که فشارهای صعودی ناشی از ریسکهای ژئوپلیتیک و کاهش عرضه، با نگرانیهای کاهشی ناشی از سیاستهای تجاری آمریکا و چشمانداز افزایش تولید در تقابل قرار گرفتهاند.
بسته هجدهم تحریمی بروکسل علیه مسکو، با کاهش سقف قیمتی خرید نفت روسیه تا ۴۷دلار و ۶۰سنت، همزمان با انفجار پهپادی چهارروزه در میادین اقلیم کردستان عراق و رونق فصلی سفر، سه ستون اصلی این چرخش قیمتی را تشکیل میدهند. از منظر ژئوپلیتیک، اتحادیه اروپا در حالی سختگیری تازهای را بر صادرات انرژی روسیه وضع کرد که اثرگذاری واقعی سقف قیمت، بیش از پیش به جنگ تاکتیکی «ناوگان سایه» و بیمهگران غربی گره خورده است.
حاشیه سود کرملین
پایینکشیدن سقف تا ۴۷ دلار و ۶۰ سنت (۱۵درصد کمتر از میانگین سه ماهه فروش نفت برنت) ظاهرا باید حاشیه سود کرملین را از بین ببرد؛ اما تجربه ماههای گذشته نشان داده بخش عمدهای از نفت روسیه، با پرچم کشورهای ثالث و بر شبکهای پیچیده از شرکتهای واسطه، همچنان راه خود را به بازار پیدا میکند.
در نتیجه، فشار واقعی بسته هجدهم ژوئیه احتمالاً بیش از آنکه جریان فیزیکی عرضه را مختل کند، هزینه لجستیک و تامین مالی صادرات روسیه را بالا خواهد برد و «پریمیوم ریسک» را در بازار مشتقات افزایش میدهد – پریمیومی که این هفته به کمک دیگر ریسکهای منطقهای، خود را در شکاف ۱ دلاری پنجشنبه بین برنت و WTI نشان داد. در جبهه امنیتی، حملات متوالی پهپادی به تاسیسات «کورمور» و «خبّاز» در اقلیم کردستان عراق، تولید این منطقه را از ۲۸۰ هزار بشکه به حوالی 150–140 هزار بشکه در روز رساند.
هرچند دولت فدرال بغداد وعده داد صادرات اقلیم از سر گرفته خواهد شد (آن هم پس از دو سال توقف خط لوله کرکوک – جیهان) اما عدم پذیرش رسمی مسوولیت این حملات بازار را نسبت به تداوم ناامنی در شمال عراق بدگمان کرده است.
این جرقه ژئوپلیتیک، همراه با حملات هوایی اسرائیل به فرودگاه حلب و دمشق، کانون ریسک در خاورمیانه را دوباره به صدر اخبار انرژی کشاند و به قیمتها سوخت داد. در سمت تقاضا، اثر همزمان دو نیروی فصلی به چشم میخورد: نخست، آغاز اوج سفرهای تابستانی در نیمکره شمالی که طبق محاسبات جیپیمورگان، مصرف جهانی را در دو هفته نخست ژوئیه به میانگین ۱۰۵ میلیون بشکه در روز رسانده؛ ۶۰۰ هزار بشکه بیشتر از سال گذشته و کاملا هماهنگ با برآوردهای پیشین. دوم، بازگشت پالایشگاههای آسیایی از تعمیرات دورهای، بهویژه در چین و هند که حاشیه تقاضای نفتخام ترش را بالا برده است.
فاز کسری
در آمریکا نیز دادههای اداره اطلاعات انرژی، افت 4 میلیون بشکهای ذخایر تجاری را (چهارده برابر پیشبینی نظرسنجی رویترز) ثبت کرد؛ افتی که در کنار افزایش مصرف بنزین در فصل رانندگی جای بحث برای تحلیلگران باقی نگذاشت که تراز کوتاهمدت بازار هنوز در فاز کسری است. سمت عرضه اما تصویری چند لایه دارد. ائتلاف اوپکپلاس که از بهار امسال بهتدریج بخشی از محدودیتها را لغو کرده، از پاییز میتواند روزانه تا یکمیلیون و 200 هزار بشکه نفت اضافه به بازار ارسال کند؛ حجمی که توازن فیزیکی سهماهه چهارم را به سمت مازاد سوق میدهد. همچنین مذاکرات تجاری واشنگتن – پکن و گمانهزنی پیرامون وضع احتمالی تعرفههای جدید (که پیش از اول ماه اوت روشن نمیشود) سایهای از تردید بر چشمانداز تقاضای جهانی انداخته است.
هر گام به سوی تشدید جنگ تعرفهای میتواند با کند کردن رشد اقتصاد چین، موتور جذب بشکههای مازاد را از کار بیندازد و بالۀ صعود قیمت را کوتاه کند. مجموعه متغیرهای بالا، بازی جمعصفرِ بازار نفت را به صحنهای تبدیل کرده که محرکهای صعودی و نزولی در آن تقریبا هموزن شدهاند: از یک سو ریسک ژئوپلیتیک در عراق، سوریه و دریای سیاه، افت ذخایر OECD و جهش تقاضای فصلی و از سوی دیگر دورنمای سستشدن برجام، افزایش تولید اوپکپلاس و نااطمینانی تعرفهای. همین تعادل شکننده توضیح میدهد چرا با وجود همه هیاهوها، شاخص برنت برای نخستین بار در سه هفته اخیر با زیان هفتگی بسته شد؛ بازار فعلا حاضر نیست از محدوده ۶۶ تا ۷۲ دلار پا را فراتر بگذارد، مگر آنکه شوک خبری تازهای وزن کفهها را برهم بزند.
در افق سهماهه، کاتالیزورهای زیر بیشترین پتانسیل تغییر روند را دارند: ۱) میزان پایبندی روسیه به سقف قیمت جدید و پاسخ احتمالی مسکو در قالب کاهش تولید یا تغییر مسیر صادرات ۲) وضعیت امنیت خطوط لوله کرکوک – جیهان پس از ازسرگیری و اینکه آیا حملات پهپادی ادامه مییابد یا نه؟ ۳) شواهد آماری اواخر تابستان دربارۀ سرعت کاهش ذخایر آمریکا و اروپا ۴) تصمیم نشست آتی اوپکپلاس درباره سرعت برگشت ظرفیتهای مازاد ۵) نتیجه مذاکرات تعرفهای واشنگتن که میتواند انتظارات تقاضا را یک شبه جابهجا کند.
اگر هیچیک از این ریسکها به نقطۀ جوش نرسد، مدلهای توازن فصلی نشان میدهند دامنه 75 – 65دلار برای نفت برنت در باقیماندۀ تابستان معتبر است و از مهرماه ریسک نزولی تا حوالی ۶۰ دلار فعال میشود؛ اما واکنش غریزی بازار به هر خبر منفی – از سواحل سوریه تا بنادر بالتیک – در کسری از ثانیه میتواند این سناریو را به تعویق بیندازد.
شلیک به قلب تعادل
بهطور خلاصه، بازار نفت تابستان ۱۴۰۴ را میتوان صحنه کارزار «پریمیوم ریسک» و «واقعیت عرضه» دانست؛ جایی که هر پهپاد ناشناس یا مصوبه تحریمی، همچون تیری به قلب تعادل شلیک میکند و منحنی قیمت را لرزان نگه میدارد. تا زمانی که بالانس فصلی در وضعیت کسری خفیف قرار دارد و بازیگران مالی چشم به مانده ذخایر و پالسهای تقاضا دارند، حتی جرقههای کوچک ژئوپلیتیک کافی است تا برنت را به سوی ۷۵ دلار سوق دهد.
با این همه، سایه بلند عرضه احتمالی(از میادین نیمهفعال اوپک گرفته تا میدانهای شیل آمریکا) در کنار ابهام تعرفهای، اجازه نمیدهد این پرواز به سقفی پایدار بدل شود. معاملهگران حرفهای، بیش از آنکه به دنبال «روند» باشـند، این روزها در کمین فرصتهای کوتاهمدت نوسانگیری ماندهاند؛ چراکه در میدان نفتی امسال، شلیک بعدی، چه از اتاق هیات وزیران بروکسل و چه از پهپاد ناشناس در کردستان عراق، میتواند جهتباد قیمت را دگرگون کند.