در روزهای اخیر مناقشه اوکراین به موضوع اصلی در سیاست جهانی تبدیل و حتی توجه مردم عادی را نیز به خود جلب کرده است. به باور کارشناسان یکی از مهمترین دلایل حمله اخیر روسیه به اوکراین تقویت حضور در دریای سیاه است که نقش مهمی در تجارت جهانی آینده خواهد داشت. ابتدا لازم است اشارهای کوتاه به حضور روها در دریای سیاه داشته باشیم.
نبرد با عثمانی
دریای سیاه یکی از مراکز مهم سیاست جهانی و از مسیرهای اجتناب ناپذیر تجارت جهانی قدیم، همواره هدف دولتهای بزرگ به عنوان نقطه اتصال راههای تجاری شمال از آسیا به اروپا بوده است. بنادر مهم دریای سیاه، برای مدت طولانی تحت تسلط جنوا بود البته در این دوره، بندر بسفر و استانبول که بنادر را با سایر نقاط جهان مرتبط می کرد، عمدتاً در دست جنوا بود. ساختار سیاسی دوره بیزانس با ورود ترکها به منطقه شروع به تغییر کرد. بطوریکه دریای سیاه همچنان در دوره سلجوقیان و سپس امپراتوری عثمانی یک مسیر تجاری پایدار بود.
دوره سلطان محمد فاتح نقطه عطفی از نظر تسلط ترکان بر دریای سیاه است. روندی که با فتح سواحل آناتولی دریای سیاه از جمله ترابزون آغاز شد، با کریمه در ساحل مقابل ادامه یافت و در نهایت دریای سیاه تحت تسلط ترکان قرار گرفت تا بدین ترتیب امنیت استانبول تامین و تمامی تجارت منطقه تحت کنترل عثمانیان قرار بگیرد.
از قرن پانزدهم، قدرتهای دریایی غربی در اتحاد ضد عثمانی شرکت کردند تا موقعیت تجاری خود را در دریای سیاه و مدیترانه به دست آورند. با امضای معاهده کارلوویتز در سال ۱۶۹۹، در حالی که امپراتوری عثمانی قدرت خود را از دست داده بود؛ قدرتهای اروپایی، به ویژه اتریش و پروس، فشار بر استانبول را برای شراکت در تجارت دریای سیاه را افزایش دادند.
در این میان به دلیل نفوذ عثمانی از دریای سیاه تا قفقاز فرصت حضور برای روسها وجود نداشت در واقع توسعه آنها تنها از طریق دریانوردی و اتصال به دریاهای بزرگ امکان پذیر بود که با وجود امپراتوری قدرتمند عثمانی در این دوره، روسها فرصت ورود به دریای سیاه را نداشتند.
امپراتوری عثمانی که تا سال ۱۷۷۴ قدرت مسلم دریای سیاه بود، با نفوذ نظام بینالملل و پویاییهای محلی، پس از این تاریخ مبارزه با روسیه را بر سر دریای سیاه آغاز کرد. روسیه پس از به دست آوردن قلعه آزوف با توافق استانبول در سال ۱۷۰۰، کل سواحل شمالی دریای سیاه از جمله کریمه را در قرن بعد تصرف کرد. همچنین روسیه با الحاق کریمه در سال ۱۷۸۳ موقعیت خود را در دریای سیاه تقویت کرد، بدین ترتیب این فرصت را یافت که به یک قدرت دریایی تبدیل شود.
رویای روسیه جدید
ارتش روسیه از زمان آغاز حمله به این اوکراین از چند محور در ۲۴ فوریه ۲۰۲۲، نبردهای شدیدی را در شهرهای ساحلی جنوب اوکراین در دریای آزوف و دریای سیاه انجام داده است، چون مسکو به دنبال آن است که مناطق تحت نفوذ جداییطلبان در دونتسک و لوگانسک را با عبور از کریمه، که در سال ۲۰۱۴ ضمیمه شد، به شهر جنوب غربی اودسا، گسترش دهد که همان احیای پروژه روسیه جدید (Novorossiya) است.
مسکو با حرکت در امتداد در دریای آزوف و حومه آن مانند منطقه بردیانسک، علاوه بر رسیدن به حومه شهر خرسون و نبردهای شدید در اودسا، به اهداف مورد نظر خود نزدیک است. البته گزارشهای اطلاعاتی غرب از همان ابتدا اعلام میکردند که احتمالا یکی از مهمترین اهداف تهاجم روسیه به اوکراین ایجاد پل زمینی از مناطق جداشده دونباس به کریمه باشد.
این منطقه ساحلی جنوبی از نظر تاریخی به نام Novorossiya یا “روسیه جدید” شناخته میشود و بخش تاریخی از امپراتوری روسیه در امتداد دریای سیاه است. بنادر آن نیز برای مسکو که به دنبال حضور گستردهتر خود در منطقه دریاه سیاه بوده از اهمیت استراتژیک برخوردار است.
از آوریل ۲۰۱۴، ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه بهطور فزایندهای درباره مفهوم احیای «روسیه جدید» یا «نووروسیا» صحبت میکند، مناطقی در شرق و جنوب اوکراین که ناسیونالیستهای روسی در روسیه و اوکراین آنها را مناطقی از روسیه میدانند که توسط اتحاد جماهیر شوروی به اوکراین داده شده است
پوتین در آوریل ۲۰۱۴، حدود یک ماه پس از تسلط روسیه بر منطقه کریمه، در سخنرانی خود خطاب به مردم روسیه گفت: «به شما یادآوری میکنم: اینجا نووروسیا (روسیه جدید) است. اشاره وی به مناطق شرق و جنوب اوکراین، از مناطق جدا شده دونتسک، لوگانسک و کریمه تا تمام مناطق ساحلی دریای سیاه را شامل میشود.پوتین در بیانیه رسمی ریاست جمهوری در آگوست همان سال، مجدداً از عبارت “نووروسیا” استفاده کرد که خطاب به جدایی طلبان شرق اوکراین که کنترل بخش هایی از کشور را به دست گرفته بودند، آنها را “نیروهای نووروسیا” توصیف کرد.
مدتها قبل از پوتین، متفکر و فیلسوف مشهور روسی، الکساندر دوگین، که از نزدیکان رئیس جمهور روسیه است، در کتابها و سخنرانیهای خود به طور گسترده خواستار احیای پروژه تاریخی نووروسیا بود و گفت که “سرزمین های نووروسیا (روسیه جدید) از خارکف تا اودسا و در نهایت کریمه به امپراتوری روسیه تعلق داشت و توسط امپراتوری عثمانی اشغال شده بود.
بنابراین اصطلاح “روسیه جدید” یا “روسیه جنوبی” یک اصطلاح تاریخی برای قلمروی شمال دریای سیاه اطلاق میشود که به عنوان یک استان جدید امپراتوری روسیه (استان نووروسی) در سال ۱۷۶۴ با بخشهایی ازمناطق ساحلی جنوبی و با هدف آمادگی برای جنگ با امپراتوری عثمانی تشکیل شد.
منابع تاریخی ذکر میکنند که نووروسیا با الحاق سرزمینهای جدید به غرب در سال ۱۷۷۵، از جمله منطقه بسارابیا مولداوی، مناطق ساحلی دریای سیاه، سواحل دریای آزوف، منطقه کریمه و غیره، گسترش بیشتری یافت. این منطقه تا زمان فروپاشی پس از انقلاب بلشویکی در سال ۱۹۱۷، که قلمروی جمهوری شوروی اوکراین شد، بخشی از امپراتوری روسیه باقی ماند تا اینکه روسیه در طول جنگ ۲۰۱۴ دونباس، دولت فدرال نووروسیا را تأسیس کرد.
چرا ماریوپل مهم است؟
در آغاز حمله اخیر روسیه به اوکراین لاوروف اعلام کرد که ارتش روسیه برای کنترل منطقهای که از ماریوپل تا اودسا امتداد دارد کار خواهد کرد و این مستقیماً منجر به انزوای اوکراین از دریای آزوف و دریای سیاه میشود، به طوری که تنها به یک منطقه محصور شده در خشکی تبدیل میشود و به گفته لاوروف “اجازه میدهد پرونده اوکراین برای همیشه بسته شود.”
جمهوری «ترانسنیستریا» که در سال ۱۹۹۲ از مولداوی جدا شده است، پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی یکی از منطقه با پتانسیل بالا برای درگیری نظمامی است. ترانس نیستریا در نوار باریکی بین رودخانه دنیستر و مرز اوکراین واقع شده و در حال حاضر در سطح بین المللی به عنوان بخشی از مولداوی شناخته میشود اما اکثریت جمعیت آن روس هستند.
در سال ۲۰۰۳، روسیه از درخواست ترانسنیستریا برای حفظ حضور نظامی طولانی مدت روسیه در منطقه حمایت کرد و پس از الحاق کریمه به روسیه، در مارس ۲۰۱۴، رئیس پارلمان ترانسنیستریا درخواست پیوستن به فدراسیون روسیه را داد که خشم مولداوی و ناتو را برانگیخت.
به گفته منابع اوکراینی و روسی، ارتش روسیه در حال نبردهای شدید برای تصرف بندر ماریوپل، بزرگترین بندر اوکراین در دریای آزوف است و در صورتی که نیروهای روسی نیز موفق به انجام آن شوند؛ روسها از شرق (دونباس) و جنوب (کریمه) همزمان با استفاده از نیروی زمینی، هوا و دریا موفق خواهند شد مهمترین بندر اوکراین یعنی «بندر اودسا» را تصرف کنند.
در این بنادر استراتژیک بسیاری از شرکتهای صنعتی بزرگ مانند کارخانههای آهن و فولاد، صنایع فلزی، کارخانههای کشتی سازی، صنایع شیمیایی، زغال سنگ و حتی صنایع غذایی و نساجی و همچنین بزرگترین شرکتهای حمل و نقل و تجارت دریایی، فرودگاهها و راه آهن وجود دارد.
چنین اقدامی اوکراین را از بنادر اقتصادی حیاتی در امتداد سواحل جنوبی خود محروم میکند و آن را به یک کشور محصور در خشکی تبدیل میکند و مشکلات لجستیکی دیرینه روسیه با کریمه را حل میکند. اجرای چنین عملیات گستردهای مستلزم بسیج تمام نیروهایی است که روسیه از کریمه و در امتداد مرز شرقی اوکراین وارد کرده است.
به نظر میرسد که روسیه در تلاشی پرهزینه برای اشغال شهرهای بزرگ اوکراین مانند کیف، در پی به زانو درآورد دولت است تا اوکراینیها تصرف سواحل جنوبی را به رسمیت بشناسد./ بازار