بهگزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه تبلت مقالهای بهقلم «امانوئل اتولنگی» منتشر کرد که در آن آمده است: سفر اخیر «ولادیمیر پوتین» به تهران برای شرکت در یک نشست سهجانبه با رهبران ایران و «رجب طیب اردوغان» -رئیسجمهور ترکیه- احتمال ایجاد یک اتحاد استراتژیک را نشان میدهد. با این حال، دولت بایدن ترجیح میدهد که همه چیز را به گونهای متفاوت ببیند.
مشکل دولت بایدن این است که به مدت بیش از 18 ماه ایمان تزلزلناپذیری به قدرت دیپلماسی چندجانبه داشته که شامل روسها نیز میشود تا اینکه جاهطلبیهای هستهای ایران را مهار کند.
واشنگتن باید در مورد تعمیق روابط بین دو دیکتاتوری پارانوئید به همان شکلی که هست، مقابله کند؛ یعنی ائتلافی در حال ظهور از دولتهای سرکش توتالیتر که از سوی چین حمایت میشود و تلاش میکند جهان را تغییر شکل دهد و نظم مبتنی بر قوانین دموکراتیک غرب را سرنگون کند.
تابلوی شماره 1: جمهوری اسلامی خود را مدافع مستضعفان در برابر امپریالیسم میداند. با این حال، ایران از جنگ تجاوزکارانه امپریالیستی روسیه در اوکراین علنا حمایت میکند و عملیاتهای دروغپراکنی را با مسکو هماهنگ کرده تا بتواند تئوریهای توطئه روسی را برای توجیه افکار عمومی خود به کار گیرد.
تابلو شماره 2: ایران فقط در حرف از اقدام امپریالیستی پوتین حمایت نمیکند، بلکه از اقدامات جنگی روسیه حمایت مادی نیز دارد.
دولت بایدن در بحبوحه حمایت دیپلماتیک مستبدین از یکدیگر فاش ساخت که ایران به زودی پهپادهایش را در اختیار ارتش روسیه قرار خواهد داد.
تابلو شماره 3: تهران و مسکو بر توافقنامه 20 ساله همکاریهای اقتصادی و نظامی مذاکره کردهاند. بنابر گزارشها، تجارت دوجانبه آنها در حال رشد است.
تابلو شماره 4: تحریمهای غرب علیه روسیه و چین نه تنها دو دولت روسیه و ایران را به همکاری با یکدیگر تشویق میکند بلکه باعث ایجاد حسی از نارضایتی مشترک و سرنوشتی مشترک نیز میشود. جای تعجب نیست که هر دوی آنها شروع به برداشتن گامهایی برای دلارزدایی از تجارت دو جانبه خود کردهاند.
تابلو شماره 5: همکاری نظامی ایران و روسیه و همچنین، تعهد مشترک این دو برای حمایت از دولتهای ضد غربی در حال رشد است. رسانههای جمهوری اسلامی اخیرا گزارش دادند که روسیه و ایران به همراه چین و دیگر کشورها قصد شرکت در رزمایشهای نظامی مشترکی در ونزوئلا را دارند.
اما برخی از منافع روسیه و ایران هنوز یا یکدیگر همخوانی ندارند. برای مثال، روسیه از سال 2015 به اسرائیل اجازه داده تا افزایش حضور نظامی ایران را در سوریه و لبنان خنثی کند، هرچند که ممکن است این وضعیت با توجه به انتقاد شدید روسیه از موضع اسرائیل در خصوص اوکراین و تهدید روسیه به بستن دفاتر آژانس یهود در کشورش تغییر کند.
سردار سلیمانی، فرمانده فقید یگان نخبه نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، زمانی که مذاکرات هستهای در جولای 2015 به مراحل پایانی خود نزدیک شده بود، سوار بر یک پرواز تجاری شد و تهران را به قصد مسکو ترک کرد. وی ماموریت داشت تا جزییات همکاری نظامی ایران و روسیه را در جنگ داخلی سوریه نهایی کند.
قمار سلیمانی نتیجه داد. روسیه که از قبل سلاح به دولت اسد میداد و آن را تحت پوشش دیپلماتیک خود داشت، وارد این جنگ شد و بر آسمان سوریه حاکم شد، در حالی که سردار سلیمانی هر مقدار شبههنظامی نیابتی را که ایران میتوانست، بر روی زمین بسیج کرد.
روسیه و ایران قدرتهای تجدیدنظرطلب هستند و به قدر کافی زمینه مشترکی دارند تا در جایی که بیشترین اهمیت را دارد با یکدیگر هماهنگ باشند؛ یعنی تضعیف نفوذ و ارزشهای آمریکا.