رسانه تخصصی روابط بین الملل

روزی که آمریکا گرفتار تله بن زاید شد

Diplomacyplus.ir/?p=11386
در خاورمیانه‌ای که در مسیر ورود به یک جنگ همه جانبه قرار دارد، همسویی با یک کشور خلیج فارس که به عنوان یک دولت معقول و قاطع معرفی می‌شود، یک اقدام منطقی به نظر می‌رسد. با این حال، نگاهی به کارنامه اخیر اماراتی‌ها در خاورمیانه و آفریقا نشان می‌دهد که امارات زیاد با این شرایط مطابقت ندارد.

جو بایدن در 23 سپتامبر امارات متحده عربی را به عنوان «شریک دفاعی اصلی» ایالات متحده تعیین کرد، تصمیمی که پس از سفر شیخ محمد بن زاید آل نهیان، رئیس جمهور امارات متحده عربی به آمریکا گرفته شد. این اولین دعوت یک رئیس جمهور امارات به کاخ سفید بود.

به نوشته ریسپانسیبل‌استیت‌کرافت، در خاورمیانه‌ای که در مسیر ورود به یک جنگ همه جانبه قرار دارد، همسویی با یک کشور خلیج فارس که به عنوان یک دولت معقول و قاطع معرفی می‌شود، یک اقدام منطقی به نظر می‌رسد. با این حال، نگاهی به کارنامه اخیر اماراتی‌ها در خاورمیانه و آفریقا نشان می‌دهد که امارات زیاد با این شرایط مطابقت ندارد.

در حالی که رژیم محمد بن زاید به دلیل حمایت از ائتلاف‌های متعدد تحت حمایت ایالات متحده و شهرت بهتر نسبت به برخی از همسایگان خود مورد تحسین قرار می‌گیرد، همزمان منافع خود را از طریق مجموعه‌ای از فعالیت‌های تهاجمی و بی‌ثبات کننده دنبال کرده است، از طولانی کردن جنگ‌های داخلی در لیبی و یمن (و نقض قوانین ایالات متحده و بین المللی در این فرآیند) تا بی ثبات کردن شاخ آفریقا برای تقویت یک ارتباط تنگاتنگ سیاسی و اقتصادی با روسیه.

یاسر زیدان، محقق در دانشگاه واشنگتن و مدرس سابق دانشگاه ملی سودان، می‌گوید: «امارات متحده عربی به شدت به دنبال جای‌پاهای اقتصادی در سراسر آفریقا و شرق آسیا است…. آن‌ها واقعاً همه جا هستند و تلاش می‌کنند حتی از طریق ابزارهای نظامی به منافع خود دست یابند، و نه فقط از طریق ابزارهای اقتصادی.

با این حال، هولناکتر از همه، حمایت «مخفی» امارات از شبه‌نظامیان نیروهای پشتیبانی سریع سودان (RSF) در جنگ داخلی وحشیانه 18 ماهه آن‌ها علیه نیروهای مسلح سودان (SAF) است. شواهد جنایات جنگی، کشتار غیرنظامیان و خشونت جنسی دسته جمعی در شش ماه اول جنگ به اندازه‌ای آشکار بود که محکومیت رسمی آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده  را برانگیخت، با اتهامات بیشتری شامل جنایات علیه بشریت و پاکسازی قومی توسط نیروهای پشتیبانی سریع.

هفته گذشته، امارات متحده عربی و ایالات متحده بر موضع ظاهری خود تاکید کردند که جنگ در سودان «راه حل نظامی ندارد». امارات متحده عربی با وجود انبوهی از اتهامات و شواهد، به انکار مداخله در جنگ ادامه می‌دهد. در ماه ژانویه، سازمان ملل متحد شواهد «موثقی» را گزارش داد که نشان می‌دهد امارات «چند بار در هفته» از طریق چاد به نیروهای نیروهای پشتیبانی سریع سلاح می‌فرستد، که نقض آشکار تحریم‌های تسلیحاتی در منطقه دارفور سودان است که اخیرا تمدید شده است.

سودان

در آگوست 2023، وال استریت ژورنال گزارش داد که امارات در اقدامی تلاش کرده کمک‌های نظامی و مالی را تحت عنوان کمک‌های بشردوستانه به سودان ارسال کند. ابوظبی همچنین به عنوان پناهگاهی برای تجارت، امور مالی و تدارکات نیروهای پشتیبانی سریع عمل می‌کند و سرمایه گذاران اماراتی اخیراً قراردادی 6 میلیارد دلاری برای تقویت بنادر صادرات طلای سودان در دریای سرخ امضا کرده‌اند.

از نظر دکتر آنل شلین، پژوهشگر موسسه کوئینسی، توافقنامه ایالات متحده و امارات نشان دهنده روند رو به رشد استفاده قدرت‌های متوسط از بزرگترین هژمون‌های جهان – از جمله ایالات متحده و همچنین چین و روسیه – به منظور رسیدن به سودهای ژئوپلیتیکی و حفظ و ایجاد نفوذ است.

شلین گفت: «این روند فقط بارزتر خواهد شد، و ما به رهبران آمریکایی نیاز خواهیم داشت که مایل نباشند هدایت شوند و همچنان به این قدرت‌های دیگر آنچه را که می‌خواهند بدهند، آن هم دقیقاً در ازای چه چیزی؟ آنچه که ایالات متحده از این ماجرا به دست آورده است، روشن نیست، و به نظر من بسیار نامناسب است، چرا که امارات متحده عربی به گونه‌ای عمل نمی‌کند که ایالات متحده از یک شریک نزدیک انتظار دارد.

یک چیز واضح است. امارات متحده عربی برای خود مجموعه‌ای از اولویت‌های سیاسی جسورانه در سراسر خاورمیانه و آفریقا دارد. «اسرار» آشکار در مورد سودان و سایر درگیری‌های بحث برانگیز و تلاش‌های ضعیف امارات متحده عربی برای انکار آن‌ها ممکن است با توجه به روابط جدید و نزدیک‌تر واشنگتن با ابوظبی، وضعیت ناخوشایندی برای ایالات متحده باشد.

ایالات متحده که نیروهایش همین حالا هم در سایر نقاط خاورمیانه پراکنده هستند، با این «شریک اصلی» جدید، با خطر آلوده‌تر کردن دستان خود با انبوهی از درگیری‌های خشونت آمیز، بحران‌های بشردوستانه و شکاف‌های دیپلماتیک در سراسر منطقه روبرو خواهد شد. بایدن و جانشین او باید بدانند که خطرات ناشی از عقب ماندن از نفوذ چین یا روسیه در خلیج فارس در مقایسه با خطرات ناشی از پیوند زدن خود با ابوظبی و پلت فرم سیاست خارجی بحث برانگیز آن، کمرنگ‌تر است.

منبع: اکو ایران

به اشتراک بگذارید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط