بهگزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه فارن پالیسی در یادداشتی بهقلم «استیون کوک» نوشت: زمانی که توافق بین عربستان و ایران برای از سرگیری روابط دیپلماتیک اعلام شد، بسیاری از مقامات و مفسران آمریکایی از آن استقبال کردند.
اگرچه این توافق با حمایت چین ضربهای آشکار به موقعیت آمریکا در غربآسیا بود، اما کارشناسان حدس میزدند که عادیسازی بین سعودیها در ریاض و ایرانیها در تهران منجر به تنشزدایی در منطقه میشود.
گفتوگو و همکاری بیشتر بین سعودیها و ایرانیها مثبت است، اما با این وجود و تمام برنامههای مذاکراتی، با یک نگاه کلی به منطقه، از سوریه گرفته تا مرزهای اسرائیل و تنگه هرمز، میتوان فهمید که خلاف تنشزدایی مورد انتظار نشان داده میشود؛
البته که قرارداد با میانجیگری پکن، تنها سه ماه از عمر آن میگذرد، اما تا اینجای کار، به نظر میرسد ایرانیها بهجای کاهش تنشها، از عادیسازی برای فشار بر مزیت منطقهای خود استفاده کردند.
بزرگترین وعده عادیسازی روابط ایران و عربستان، صلح در یمن است، سعودیها میخواهند به مداخله نظامی خود در آنجا پایان دهند و از تهران کمک گرفتهاند، اما تاکنون، عادیسازی، تأثیر چشمگیری بر وضعیت میدانی این دو کشور نیز نداشته است.
وضعیت در سایر نقاط غربآسیا نیز خوب به نظر نمیرسد، تنها سه هفته پس از توافق سعودیها و ایرانیها، نیروهای نیابتی ایران به نیروهای آمریکایی در سوریه حمله کردند و یک پیمانکار آمریکایی را کشتند و چند سرباز آمریکایی را نیز زخمی کردند؛
عوامل ایران بهطور معمول تقریباً ۹۰۰ نیروی آمریکایی (و تعداد نامعلومی از پیمانکاران آمریکایی) را در سوریه هدف قرار دادند، در حالی که قرار بود از سرگیری روابط عربستان و ایران، تأثیرات مفیدی بر تنشهای غربآسیا، بخصوص مسائل سوریه داشته باشد.
اگر تهران به کاهش تنش منطقهای علاقهمند بود، متحدانش احتمالاً آتش خود را حفظ میکردند و نیروهای آمریکایی را مورد هدف قرار نمیدادند.
در عوض، ایران همچنان متعهد به بیرون راندن آمریکا از غربآسیا است و بهوضوح میخواهد آمریکاییها را برای دستیابی به این هدف زیر آتش خود قرار دهد.
اندکی پس از حملات پهپادی به سربازان آمریکایی در سوریه، اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران، با رهبران حماس، حزبالله و جهاد اسلامی فلسطین (PIJ) در بیروت دیدار کرد و نتیجه آن یک سلسله حملات موشکی هماهنگشده به اسرائیل، از لبنان، سوریه و نوار غزه بود و حدود یک ماه بعد، رئیسی در دمشق، پایتخت سوریه، با رهبران گروههای شبههنظامی فلسطینی دیدار کرد.
علت این حملات و این تنشها واضح است، اکنون که تهران، ریاض را از روی میز تهدیدات برداشته است، در تلاش است تا آنچه را که از ائتلاف منطقهای ضد ایرانی باقیمانده است، حذف یا تضعیف کند و آن چیزی نیست جز حمله به آمریکا و اسرائیل.
در واقع، ایران نمیخواهد که با دوستی با همسایگان، قدرت منطقه را به اشتراک بگذارد، بلکه هدف نظام این است که منطقه را بهگونهای تنظیم کند که به نفع تهران باشد و با توجه به اینکه سعودیها اکنون وعده سفیر و سرمایهگذاری را میدهند.
ایرانیها تصمیم گرفتهاند که برای پیشبرد برنامههای خود آزادتر باشند و سیاست خود را در مورد منطقه قویتر از قبل اعمال کنند.