به گزارش «راهبرد معاصر»؛ قاره آفریقا جایگاه ویژهای در سیاست خارجی رژیم صهیونیستی دارد. در سالهای نخست تشکیل این رژیم، رهبران آن به کشورهای آفریقایی بهعنوان محل کنشگران و شرکای بالقوه برای دور زدن همسایگان عرب نزدیک خود نگاه میکردند. دکترین پیرامونی که سیاست منطقهای رژیم صهیونیستی را در دوران دیوید بنگوریون تشکیل میداد، معتقد بود به دلیل هسته اصلی بازیگران غرب آسیا که با رژیم صهیونیستی دشمنی دارند، تلآویو باید با کشورهای پیرامونی بهویژه ترکیه و کشورهای آفریقایی تعامل داشته باشد. در راستای همین دکترین، رژیم صهیونیستی بارها تلاش کرد سودان را به جمع کشورهای عرب حامی خود بیفزاید.
آغاز این تلاشها به اواسط دهه ۱۹۵۰ میلادی بازمیگردد. گرچه صهیونیستها در ابتدا توانستند در این زمینه به موفقیتهایی دست یابند، اما کودتای عمر البشیر در سال ۱۹۸۹ تمامی طرحهای تلآویو را برهم زد. عمرالبشیر تحت تأثیر حسن الترابی، شخصیت دینی مشهور سودانی، به دشمن سرسخت رژیم صهیونیستی مبدل و سودان در این دوره به محور مقاومت و جمهوری اسلامی ایران نزدیک شد.
به همین دلیل روابط تلآویو – خارطوم نیز تا سال 2013 به پایینترین سطح ممکن رسید و دشمنی میانشان بسیار جدی شد؛ تا جایی که جنگندههای رژیم صهیونیستی در حملاتی کارگاهها و کارخانجات موشکسازی و تجهیزات دریایی و تولید تسلیحات نظامی که برخی اوقات برای گروههای مقاومت در نوار غزه نیز ارسال میشد، هدف قرار میدادند و سودان به عنوان معدود کشورهایی در قاره سیاه به شمار می رفت که سفر شهروندانش به سرزمین های اشغالی ممنوع بود.
اما از سال 2014، تغییرات مهمی در روابط رژیم صهیونیستی و سودان رخ داد؛ پس از سالها تنش در روابط دوجانبه، سودانیها با فشار عربستان سعودی، روابطشان را با جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت کاهش دادند. تحولات منجر به قطع روابط ایران و سودان که با دقت و از نزدیک از سوی تلآویو دنبال میشد، با اخراج رایزن فرهنگی ایران از خارطوم همراه و درنهایت باعث قطع کامل روابط ایران و سودان شد. علاوه بر این، سودانیها عملیات انتقال تسلیحات از این کشور به نوار غزه را متوقف کردند و به ائتلاف سعودی علیه یمن پیوستند.
در سال 2015، رژیم صهیونیستی روابط محرمانه با سودان را به وسیله نمایندگان مؤسسات و نهادهای بینالمللی آغاز کرد که در نتیجه آن لابی فشار صهیونیستی در حمایت از سودان شکل گرفت که دایره فعالیتهای خود را علاوه بر آمریکا در دوران ریاستجمهوری باراک اوباما، به کشورهای اروپایی نیز توسعه داد و از کشورهای غربی خواست به سودان در پرداخت بدهیهایش کمک کنند.
در واقع، گرچه سودان در سالهای پایانی حکومت عمر البشیر به سمت عادیسازی روابط گام برداشت، اما به دنبال سرنگونی حکومت وی در اعتراضات مردمی، دولت موقت سودان با چراغ سبز و تشویق کشورهای نظیر امارات، بحرین و عربستان سعودی و با هدف رفع تحریمهای اقتصادی علیه این کشور روند عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی را سرعت بخشید. به دنبال سقوط حکومت عمر البشیر در سودان که حدود 30 سال قدرت را در اختیار داشت، عربستان سعودی و امارات متحده عربی اعلام کردند، برای مستحکمتر کردن پوند سودان، کمک مالی 3 میلیارد دلاری به این کشور خواهند کرد.
اوایل سال 2020، عبدالفتاح البرهان رئیس شورای انتقالی سودان در اوگاندا با بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی دیدار کرد. دو روز پس از این ملاقات، خارطوم اعلام کرد با پرواز هواپیماهای رژیم صهیونیستی بر فراز خاک این کشور موافقت کرده است. در سه سال اخیر نیز مقام های سودانی و صهیونیست دیدارهای متعددی داشتهاند. پس از کودتای سودان، هیئتی شامل اعضای بلندپایه دستگاه اطلاعات رژیم صهیونیستی «موساد» در سفری محرمانه به خارطوم رفتند.
سپس هیئت نظامی سودانی شامل فرماندهان بلندپایه نیروهای مسلح و دستگاه اطلاعات نظامی با دعوت رسمی مقام های رژیم صهیونیستی برای بررسی روابط دوجانبه و همکاری در زمینههای امنیتی-نظامی به تلآویو سفر کردند. درنهایت نیز عبدالفتاح البرهان اکتبر۲۰۲۰ با تشویق و ترغیب آمریکا و بسیاری از کشورهای عربی ازجمله امارات، با عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی موافقت کرد؛ هرچند توافق رسمی میان دو طرف امضا نشد.
پنج شنبه گذشته (دوم فوریه) خارطوم شاهد مذاکرات رسمی الی کوهن، وزیر امور خارجه رژیم صهیونیستی با رئیس شورای حاکمیت انتقالی و شماری از دیگر مقام های سودانی بود. کوهن اعلام کرد، توافقنامه صلح با سودان پس از انتقال قدرت در این کشور امضا میشود و تأکید کرد، در سفرش پیشنویس توافق صلح با سودان را که بعد از تشکیل دولت غیر نظامی در این کشور امضا خواهد شد به مقام های سودانی داد. این توافق راه را برای توافقات بیشتر با کشورهای آفریقایی باز میکند.
عادیسازی و گسترش روابط تلآویو–خارطوم چالشها و پیامدهای منفی متعددی به همراه دارد. یکی از تبعات منفی عادیسازی روابط ایجاد تغییر در موازنه قدرت منطقهای است. درواقع مقابله با نفوذ جمهوری اسلامی ایران و تضعیف جبهه مقاومت، محرک کلیدی رژیم صهیونیستی برای عادیسازی روابط با سودان است. در همین راستا کوهن پس از سفر به خارطوم گفت، توافق با سودان موجب تقویت امنیت داخی رژیم صهیونیستی میشود و با هدف اقدام علیه ایران و حماس انجام شده است.
دومین چالش مهم عادیسازی روابط تلآویو–خارطوم گسترش نفوذ تلآویو در قلب آفریقا به عنوان منطقه حوزه منازعه اعراب و رژیم صهیونیستی و تقویت جایگاه این رژیم میان کشورهای آفریقایی حامی جبهه مقاومت است. رژیم صهیونیستی به دلایل متعددی توجه ویژهای به شاخ آفریقا دارد که شاید مهمترین آن وجود سودان به عنوان کشوری اسلامی و دارای جغرافیای راهبردی در شاخ آفریقا است.
اهمیت فوق راهبردی دریای سرخ در جهان عرب و شاخ آفریقا به عنوان اصلیترین مسیر انتقال نفت غرب آسیا به اروپا و تنها معبر شمالی میان اقیانوس هند و مدیترانه برای تلآویو تبدیل دریای سرخ به آبراه عربی و ضدصهیونیستی، به معنای انحصار و انزوای بیشتر رژیم صهیونیستی است؛ در صورتی که اتصال این رژیم از بندر عقبه به دریای سرخ به معنای گشایش راه تنفس میان دشمنان عربی – اسلامی است.
سومین تهدید گسترش روابط تلآویو–خارطوم به ایدئولوژی ضد صهیونیستی جمهوری اسلامی ایران و بازیگران محور مقاومت بازمیگردد. سودان پس از جنگ ۱۹۶۷ میزبان اجلاس اتحادیه عرب بود. در این نشست، «نَه»های سهگانه مطرح شدند که از بُعد هویتی و نمادی، ارزش خاصی به خارطوم داد؛ اما توافق صلح با رژیم صهیونیستی هویت ضدصهیونیستی سودان را به فراموشی سپرد و از بُعد معنایی و نمادی ضربهای به آرمان فلسطین وارد کرد.
به طور کلی، همکاری میان خارطوم و تلآویو و تسری عادیسازی به سایر کشورهای عربی موجب ایجاد انشقاق در جهان اسلام و تغییر الگوهای دوستی و دشمنی در منطقه میشود که به زیان منافع ملی جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت خواهد بود؛ لذا میبایست از گسترش همکاری میان سودان و رژیم صهیونیستی جلوگیری کرد، به ویژه که عادیسازی روابط از جانب سودان موجب نارضایتی بسیاری از گروههای سیاسی این کشور شده است.
سفر وزیر امور خارجه رژیم صهیونیستی به خارطوم با انتقادات گسترده احزاب اسلامی، ملی و نیز فعالان اجتماعی سودان مواجه شده است. مردم سودان نیز یکشنبه گذشته تظاهراتی را در شهر خارطوم، پایتخت این کشور در اعتراض به سفر کوهن به این کشور و تصمیم دولت این کشور به عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی برگزار کردند.
تظاهرکنندگان با سردادن شعارهایی هرگونه صلح و مذاکره با رژیم صهیونیستی را محکوم کردند و عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی را خیانت دانستند. به همین دلیل میتوان گفت، عادیسازی روابط سودان با رژیم صهیونیستی از سویی به استمرار نارضایتی مردمی و ادامه اعتراضات به اقدامات سیاستمداران این کشور منجر میشود و از سوی دیگر تشدید شکاف سیاسی در داخل سودان را به دنبال خواهد داشت.