به گزارش «راهبرد معاصر»؛ بشار اسد، رئیس جمهور سوریه روز سه شنبه فیصل بن فرحان، وزیر امور خارجه عربستان سعودی را به حضور پذیرفت. در این دیدار تلاشها برای دستیابی به راهحل سیاسی بحران سوریه بهگونهای که وحدت، امنیت، ثبات، هویت عربی و تمامیت ارضی سوریه حفظ شود و مردم این کشور از آن منتفع شوند، بررسی شد.
دو طرف همچنین درباره گامهای لازم برای دستیابی به راهحل جامع برای حل بحران که به همه پیامدهای آن پایان دهد، به آشتی ملی منجر شود و نیز بازگشت سوریه به بستر کشورهای عربی کمک کند و نقش طبیعی خود را در جهان عرب ازسر بگیرد، گفتوگو کردند.
این همان چیزی است که از آن به عنوان فرصت طلایی خروج سوریه از بحران یاد میشود؛ همان تحولی که در روزهای نخست ماه می با نشست وزیران امور خارجه روسیه، سوریه، ایران و ترکیه در مسکو دنبال می شد و اکنون همه چیز در حال فراهم شدن است. سوریه باید برای نشست آتی در ریاض آماده شود و چیزی جز ابتکار دمشق برای رهایی از وضع موجود باقی نمانده است.
بله، با اطمینان می گویم این واقعاً فرصتی طلایی است و رهبری سوریه در دمشق باید از آن استفاده کند. ابتکار عمل اکنون در دمشق است؛ به ویژه اینکه مشروعیت حکومت بشار اسد بهعنوان رئیس جمهور سوریه مطابق با تمام قوانین بین المللی به رسمیت شناخته شده و او مسئول اصلی نجات مردم سوریه و حفظ حاکمیت و وحدت کامل آن بر تمام این سرزمین است.
هیچ کس انکار نمی کند وضعیت آسان نیست، اما با توجه به تلاش ها و نقش اعراب که حامی و تکمیل کننده پازل مذاکرات روسیه، ایران و ترکیه هستند و همچنین تلاش های انجام شده برای آماده سازی نشست چهارگانه وزیران امور خارجه روسیه، سوریه، ایران و ترکیه، دیگر گزارههایی همچون شکست، نپذیرفتن شرایط یا عقبنشینی از مواضع و سیاستهایی که یک دهه یا بیشتر به طول انجامیده است، قابل قبول نیست.
همگان منتظر تبلور شجاعت، جسارت و حمایت بشار اسد از منافع عمومی و قبل و بالاتر از آن منافع ملی سوریه هستند تا رنج آنها التیام یابد و زندگی و معیشت شان تسهیل شود.
ممکن است شرایطی وجود داشته باشد که در ارزیابیها اختلاف نظر مشاهده شود که این موضوع در نشست سه روز پیش وزیران امور خارجه دو کشور در عربستان سعودی مشهود بود و مهمترین آنها ابتکار عمل ترکیه، بهعنوان کشور بزرگ منطقه است که بیش از 900 کیلومتر مرز مشترک با سوریه دارد.
آنچه اکنون نیاز فوری به آن احساس میشود، گامهای عملی از سوی بشار اسد برای پاسخ به تمایل ترکیه در قالب «روند آستانه» و کشورهای عربی برای فراخوان آغاز گفتوگوی سوری-سوری است. دمشق در حدود یک دهه گذشته پیامدهای وارد شده از تعویق این گفتوگوها را درک کرده است؛ ازجمله آنچه بهوسیله سازمان ملل متحد دنبال می شود و قطعنامه های مختلف آن برای کمک به سوریه، همچون قطعنامه شماره 2254 شورای امنیت که دمشق را طرف کلیدی حل بحران میداند.
کاملاً مطمئن هستم رئیس جمهور بشار اسد این اقدام جسورانه را انجام خواهد داد تا سوریه بلافاصله به آغوش کشورهای عربی بازگردد و روابط ترکیه و سوریه به ویژه پس از حل و فصل روابط میان عربستان سعودی و ایران ازسر گرفته شود. در این روند تصمیماتی فوری برای دور زدن تحریمها و قانون شوم «قیصر» اتخاذ خواهد شد؛ قانونی که تمام مردم سوریه را هدف قرار می دهد.
نیروهای آمریکایی با خروج ذلیلانه از افغانستان، کاملاً شکست خورده از خاک سوریه اخراج میشوند تا وحدت در این کشور ایجاد شود. همچنین پس از توافق میان دمشق و آنکارا در زمینه اینکه ارتش عربی سوریه وظایف خود را در حفاظت کامل از مرزهای سوریه و تضمین امنیت ملی برعهده بگیرد، حاکمیت دمشق بر تمام خاک سوریه تحقق خواهد یافت.
امیدوارم کشورهای عربی از تجربه سوریه بهره ببرند و گام های فوری برای آرامش عمومی و توقف درگیری میان برادران سودانی بردارند. برقراری آتشبس در تمام سرزمین سودان، با همان مکانیسمی که روند آستانه بر سرتاسر خاک سوریه اعمال کرد، اقدام خوبی است که میتواند زمینه را برای نقش ناظر عربی و برقراری آتشبس فراهم کند.
بر این باورم سوریه و تجربه آن نمونه واضحی از آن چیزی است که می تواند برای کشورها و ملتهای عربی اتفاق بیفتد؛ زمانی که همه طرف ها به دیدگاه های سیاسی خود درباره آینده کشورشان پایبند باشند، صرف نظر از تأیید یا رد اراده مردم از سوی احزاب، برگزاری انتخابات شفاف و عادلانه صدای رسای خواست مردم است که به گوش صاحبان قدرت خواهد رسید.
پس از تجربه روند آستانه در سوریه، نیاز به ایجاد گروه عربی احساس میشود؛ خواه «روند قاهره»، «روند ریاض» یا «روند دوحه» باشد، مهم ایفای نقش اعراب است تا بلافاصله شروع به حل و فصل چالشهای پیچیده و درهم تنیده کنند. ما اعراب تجربه طولانی بحرانهای سوریه، یمن، لیبی و عراق را پشتسر گذاشتهایم و باید از این تجربیات در زمینه سودان و غلبه بر بحران آن کشور استفاده کنیم.
امنیت منطقه عربی و امنیت غرب آسیا بهوسیله طرف های خارجی به دست نمی آید؛ هرچند ممکن است کمکهایی کنند، اما امنیت طولانی مدت را تضمین نمی کنند. هیچ کدام از پایگاه نظامی آمریکا یا دوستی با رژیم صهیونیستی به نفع ما نخواهد بود. اشتراکات دینی منطقه، غنی ترین و قدیمی ترین منابعی هستند که میتوانند استحکام و ثبات منطقه را در کل جهان حفظ کنند.
منطقه ما میتواند تمام نیازهای خود به انرژی، آب و منابع انسانی را تأمین کند. هیچ مانعی برای سعادت انسانها در منطقه خود نمی بینم، مگر اینکه بار دیگر وارد درگیری هایی شوند که بذر آن را غرب در خاک کشورهای منطقه کاشته است. منطقه ما با فرصت طلایی ارتقای جایگاه سوریه عزیز و برقراری ثبات در کل غرب آسیا مواجه است و امیدوارم همه از آن استفاده کنند.