رسانه تخصصی روابط بین الملل

حملات انصارالله حاوی چه پیامی برای ابوظبی است؟

Diplomacyplus.ir/?p=1233
اهمیت عملیات‌های صنعاء علیه ابوظبی علیرغم نشان دادن توانمندی‌های موشکی و پهبادی صنعاء، این موضوع را به مقامات ابوظبی تفهیم کرده، که حیات و ممات موقعیت ترانزیتی و تجاری امارات در عرصه منطقه‌ای و جهانی که امارات همه چیز خود را مرهون آن است، بستگی به آینده کنش گری های آنها در یمن در ذیل همراهی با ائتلاف در نبرد با صنعاء دارد.

پس از اینکه امارات با حضور در جبهه های نبرد با صنعاء در استان شبوه و در جنوب مأرب به پیوستگی منافعش با ائتلاف تحت رهبری ریاض، اعلام تغییر رویه عملیاتی در یمن را رسانه ای کرد، بلافاصله با هشدارهای دولت نجات ملی در صنعاء با رهبری انصارالله مواجه شد که پایش را از ماجرا بیرون بکشد. بی توجهی امارات به این هشدارها موجب شد تا دو عملیات با نام های«اعصار الیمن ۱ (طوفان یمن ۱) پالایشگاه نفت منطقه المصفح و فرودگاه ابوظبی» و «اعصار الیمن2 (طوفان یمن 2)در عمق خاک عربستان سعودی و امارات«هدف قرار دادن پایگاه هوایی «الظفره، محل استقرار لشکر ۳۸۰ وابسته به نیروی هوایی آمریکا و اسکادران شناسایی ۹۹» و اهداف حساس دیگری در ابوظبی »، «عملیات اعصار الیمن3( طوفان یمن 3) در قلب ابوظبی و دبی» اتفاق بیافتد و در هر سه عملیات بانک اهداف تعیینی مورد حمله موشکی و پهبادی موفق صنعاء قرار بگیرد تا موفقیتی میدانی برای صنعاء در عرصه نبرد رو در رو با امارات را رقم بخورد.

حال خبرها حاکی از آن است که ابوظبی در حال عقب نشینی از موضع قبلی خود است. بطوریکه نیروهای تحت امرش که شامل تیپ العمالقه(غول ها) وابسته به شورای انتقالی جنوب هستند از روزهای گذشته از مواضعشان از جنوب مأرب عقب نشینی کرده اند. این عقب نشینی در شرایطی رخ داده است که انصارالله بطور مستقیم نمایشگاه اکسپو دبی را به عنوان یکی از اهداف عملیاتی خود در آینده معرفی کرده است.

در ارتباط با رویکرد ابوظبی مبنی بر حضور فعال در کنار ریاض در نبرد با صنعاء و سپس عقب نشینی از آن باید نکاتی را مورد توجه قرار داد که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد.

1- هدف ابوظبی از حضور در جبهه های نبرد با صنعاء بعد از گذشت چند سال از جدایی اهدافش از ائتلاف در ذیل تجاوز به یمن و حتی اعلام خروج از این کشور و ادامه اهداف و برنامه هایش از طریق شورای انتقالی جنوب به عنوان نیروی وابسته و تحت الحمایه امارات، اتفاق قرار گرفتن در کنار ائتلاف در استان شبوه و در جنوب مأرب در محورها و جبهه های نبرد با صنعاء به دلیل اهداف عملیاتی و میدانی ابوظبی و تحصیل به برنامه هایش در جنوب یمن رخ داد. در واقع امارات با هدف جلب موافقت ریاض برای تبدیل شورای انتقالی به تنها نیروی میدانی جنوب و برسیمت شناختن آن در کنار تضعیف و یا حذف دولت مستعفی هادی از صحنه میدانی – سیاسی جنوب، ریسک حضور در جبهه هایی مانند شبوه و مأرب و جنگیدن در کنار ریاض علیه صنعاء را پذیرفت.

2- ابوظبی اگرچه در ابتدا فکر می کرد که معادلات در یمن به سود این کشور تمام خواهد شد و این احتمال وجود دارد که با در ضعف قرار گرفتن صنعاء، توجه ریاض را از جنوب به مناطق شمالی و مرکزی بیش از پیش معطوف کند و به فعال مایشاء و میدانی جنوب تبدیل گردد و به اندازه ای نیز به این مهم دست یافت اما هرگز فکر نمی کرد که دامنه و گستره نبرد با صنعاء از مختصات یمن فراتر رود و صنعاء امنیت داخلی این کشور را مورد هدف قرار دهد. در واقع عملیات های سه گانه طوفان یمن(به ویژه طوفان یمن 1 و 2) نشان دادند که ابوظبی آسیب پذیرتر از آن است که ادعای کنش گری منطقه ای آن هم به شکل کلان را داشته باشد. حقیقت امر این است که ابوظبی بیم آن را دارد که این حملات به اهداف تعیینی از سوی صنعاء شدت بیشتری بگیرد و دامنه آن وسیع تر شود. بطوریکه با شکل گیری این رخداد، انتقادات به ولیعهد ابوظبی یعنی محمد بن زاید که از حامیان جنگ در یمن و گسترش حوزه نفوذ امارات در عرصه منطقه ای است بالا خواهد گرفت و این مسئله به یک نقطه ضعف و منفی برای ولیعهد ابوظبی تبدیل خواهد شد که اکنون نیز در تیررس انتقادات از سوی دیگر شیوخ امارات بویژه محمد بن راشد شیخ و حاکم دبی می باشد.

3- اهمیت عملیات های صنعاء علیه ابوظبی علیرغم نشان دادن توانمندی های موشکی و پهبادی و حتی عملیاتی صنعاء در طرح ریزی تا آماده سازی و انجام آن، این موضوع را به مقامات ابوظبی تفهیم کرده، که حیات و ممات موقعیت ترانزیتی و تجاری امارات در عرصه منطقه ای و جهانی که امارات همه چیز خود را مرهون آن است، بستگی به آینده کنش گری های آنها در یمن در ذیل همراهی با ائتلاف در نبرد با صنعاء دارد. به بیان روشن تر ابوظبی این مسئله را بخوبی درک کرده که متوقف کردن تاکتیک نبرد با صنعاء که از همان ابتدا بخشی از راهبرد ابوظبی برای سیطره بخشی نفوذش بر جنوب از طریق شورای انتقالی بود در شرایط موجود باید از اولویت های حاکمیتی این کشور باشد.

4- اتفاق خروج نیروی العمالقه از شبوه و مأرب در شرایطی رخ داده که علاوه بر انجام عملیات های صنعاء در خاک امارات و هشدارهای بعدی به آنها، امارات در عرصه سیاسی و دیپلماتیک تلاش های بی وقفه ای جهت محکومیت این عملیات ها و جلب حمایت های بین المللی(آمریکا و اروپا و حتی سازمان ملل) و منطقه ای(گفتگوهای دوجانبه با کشورهای عربی منطقه و چند جانبه در قالب سازمان های منطقه ای مانند اتحادیه عرب) انجام داده اما نتیجه مطلوب هنوز کسب نشده است. اگرچه حمایت های سیاسی صورت گرفت اما ضرورت و اضطرار برای امارات در شرایط موجود واکنش های سریع به این موضوع است که با گذشت زمان ممکن است به ضرر آنها تمام شود. از این رو ضمن فرمان عقب نشینی به نیروهای تحت امرش، گزارش ها حاکی از آن است که برخی از مقامات ابوظبی با برقراری تماس با دولت نجات ملی از آنها خواسته اند عملیات هایشان را متوقف کنند و در ازای توقف حملات یمن، نیروهای اماراتی نیز به صورت «تدریجی» از یمن خارج خواهند شد. این در حالی است که پاسخ صنعاء به این درخواست تعیین شرط «خروج کلی و فوری امارات از عرصه جنگ عربستان علیه یمن» بوده است. این بدان معناست که صنعاء در بازه زمانی مذکور به واسطه انجام عملیات های موفقیت آمیز انجام شده و گزینش درست و صحیح بانک اهداف در عملیات های سه گانه اعصار الیمن 1، 2 و 3 موقعیت برتری نسبت به تجاوز هفت ساله متجاوزان به خاک یمن دارند.

5- نکته پایانی اینکه، تغییر در معادلات یمن که ابتدا با اعلام حضور امارات در کنار سعودی در نبرد با صنعاء در استان شبوه و مأرب کلید خورد و پیش بینی می شد به ضرر صنعاء تمام شود، با اتفاقاتی که در روزهای گذشته رخ داد به نظر می رسد به سود صنعا در جریان است. اگرچه ابوظبی خواستار توقف عملیات ها از سوی صنعاء شده اما نباید فراموش کرد که راه های دیگری که ابوظبی در عرصه سیاسی و دیپلماتیک رفته است اکنون به نتیجه نرسیده است و این احتمال وجود دارد که با گذشت زمان نتیجه مورد نظر حاصل گردد. بنابراین صنعاء باید در قبول یا عدم قبول و یا تعیین شرایط تمام جوانب را در نظر بگیرد تا نهایتاً در آینده غافلگیر نشود./ راهبرد معاصر

به اشتراک بگذارید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط