رسانه تخصصی روابط بین الملل

جنگ پنهان بر سر کنترل کریدورها

Diplomacyplus.ir/?p=11652
جنگ پنهان بر سر کریدورهای تجارت جهانی اساساً رقابتی بر سر معماری آینده جهانی شدن است و قدرت‌های بزرگ در حال مانور برای تضمین مزایای راهبردی خود هستند.

 در قرن بیست و یکم، قدرت جهانی دیگر صرفاً با قدرت نظامی یا اندازه اقتصادی سنجیده نمی‌شود. کنترل بر کریدورهای تجاری به عنوان شریان‌های حیاتی که کالا، انرژی و نفوذ را در سراسر قاره‌ها منتقل می‌کنند، نیز یک عامل تعیین‌کننده در بازی شطرنج ژئوپلیتیکی ظهور کرده است. در پشت لبخندها و اجلاس‌های دیپلماتیک، یک رویارویی فزاینده یا جنگ پنهان نهفته است که در آن کشورها از زیرساخت‌ها، سرمایه‌گذاری و فناوری به عنوان سلاح در رقابت برای برتری بر مسیرهای تجارت جهانی استفاده می‌کنند.

توسعه استراتژیک چین

براساس گزارش اوراسیا ریویو؛ چین در مرکز این بازی بزرگ جدید قرار دارد و از طرح کمربند و جاده (BRI) خود به عنوان یک برنامه توسعه اقتصادی و یک استراتژی ژئوپلیتیکی استفاده می‌کند. از زمان راه‌اندازی آن در سال ۲۰۱۳، طرح کمربند و جاده در سراسر آسیا، آفریقا، خاورمیانه و بخش‌هایی از اروپا گسترش یافته و شبکه گسترده‌ای از جاده‌ها، راه‌آهن، بنادر و زیرساخت‌های دیجیتال ایجاد کرده است. این سرمایه‌گذاری‌ها به چین اجازه می‌دهد تا مسیرهای تجاری سنتی تحت سلطه غرب را دور بزند و به کشورهای در حال توسعه، جایگزین‌هایی برای تأمین مالی غرب ارائه دهد. پروژه‌های کلیدی مانند بندر گوادر در پاکستان، خطوط ریلی در شرق آفریقا و بنادر یونان و جیبوتی، دسترسی فیزیکی و سیاسی پکن را به مناطق بحرانی فراهم می‌کند.

در حالی که طرفداران استدلال می‌کنند که طرح کمربند و جاده، توسعه جهانی را تقویت می‌کند، منتقدان به جنبه‌های استراتژیک آن اشاره می‌کنند. چین با تأمین مالی زیرساخت‌های کلان از طریق وام، اغلب به ایجاد وابستگی به بدهی و در نتیجه کسب نفوذ سیاسی بر کشورهای میزبان متهم می‌شود.

آمریکا و اقدامات متقابل آن

ایالات متحده همواره استراتژی کریدور تجاری چین را به عنوان چالشی برای نفوذ جهانی خود تلقی کرده است. در پاسخ به این امر، واشنگتن برنامه‌های زیرساختی و سرمایه‌گذاری خود، مانند مشارکت برای زیرساخت و سرمایه‌گذاری جهانی (PGII) را ترویج کرده است. هدف این تلاش‌ها ارائه جایگزینی به اصطلاح دموکراتیک، شفاف و پایدار برای رویکرد دولتی چین است.

ایالات متحده همچنین در حال افزایش حضور نظامی خود در اتحادهای سنتی و گلوگاه‌های استراتژیک از جمله افزایش حضور دریایی در دریای چین جنوبی و تعمیق روابط با اروپا و آسیای جنوب شرقی است. اگرچه پروژه‌های مورد حمایت آمریکا به اندازه طرح یک کمربند، یک جاده چین متمرکز نیستند، اما بر حفظ وضع موجود خطوط دریایی آزاد و مقابله با نفوذ رقبا تمرکز دارند.

جاه‌طلبی‌های روسیه در قطب شمال

در حالی که چین و ایالات متحده در مسیرهای سنتی و نوظهور با هم رقابت می‌کنند، روسیه توجه خود را به سمت شمال معطوف کرده است. تغییرات اقلیمی و ذوب یخ‌ها در قطب شمال این روند را تسریع کرده و مسیر دریای شمال (NSR) را گشوده که یک تغییر دهنده بالقوه بازی در کشتیرانی جهانی است. این کریدور قطب شمال، ترانزیت بین اروپا و آسیا را تا ۴۰ درصد کوتاه‌تر می‌کند و به طور بالقوه مسیرهای شلوغی مانند کانال سوئز را دور می‌زند. روسیه به شدت در حال توسعه زیرساخت‌ها در امتداد سواحل قطب شمال خود، از جمله بنادر و ناوگانی از یخ‌شکن‌های هسته‌ای است و خود را به عنوان دروازه‌بان این مرز دریایی جدید معرفی می‌کند.

با این حال، مزایای ژئوپلیتیکی NSR به دلیل تحریم‌های بین‌المللی علیه روسیه پس از حمله به اوکراین، پیچیده شده است. سرمایه‌گذاری غربی تا حد زیادی کاهش یافته و توانایی مسکو برای بهره‌برداری کامل از این فرصت را محدود کرده است.

آفریقا: عرصه‌ای نو ظهور

آفریقا به سرعت در حال تبدیل شدن به یک صحنه مهم در جنگ پنهان بر سر کریدورهای تجاری است. بازارهای در حال رشد، منابع بکر و موقعیت‌های ساحلی استراتژیک آن، توجهات بسیاری را از سوی قدرت‌های جهانی به خود جلب کرده است. چین همچنان سرمایه‌گذار غالب در این قاره است و پروژه‌های زیرساختی متعددی را در شرق، غرب و مرکز آفریقا در دست دارد.

با این حال، قدرت‌های دیگر، از جمله اتحادیه اروپا، ایالات متحده و حتی کشورهای حوزه خلیج فارس، تلاش‌های خود را برای تعامل با این قاره افزایش می‌دهند. سرمایه‌گذاری در بنادر، راه‌آهن و کریدورهای دیجیتال آفریقا در حال تبدیل شدن به میدان نبردی برای نفوذ در قرن بیست و یکم است.

کریدورهای دیجیتال

همزمان با اینکه زیرساخت‌های فیزیکی همچنان تجارت جهانی را شکل می‌دهند، کریدورهای تجاری دیجیتال نیز به همان اندازه اهمیت پیدا می‌کنند. کابل‌های اینترنتی زیردریایی، مراکز داده و شبکه‌های مخابراتی اجزای حیاتی تجارت مدرن هستند. کنترل بر زیرساخت‌های دیجیتال نه تنها فعالیت اقتصادی، بلکه نظارت، امنیت سایبری و پیام‌رسانی سیاسی را نیز امکان‌پذیر می‌سازد. جاده ابریشم دیجیتال چین با صادرات زیرساخت‌های مخابراتی ساخت چین، به دنبال تسلط بر این فضا است. این بُعد دیجیتال، لایه دیگری به مبارزه برای تسلط بر کریدور جهانی می‌افزاید.

مزایا برای کشورهای شرکت‌کننده

از آنجایی که کریدورهای کنونی، مسیرهای تجاری تاریخی را در توانایی خود برای افزایش دسترسی به بازار منعکس می‌کنند، یک عامل حیاتی در موفقیت آن‌ها در توسعه زیرساخت‌های قوی، مانند جاده‌ها و پل‌ها، نهفته است که برای جابجایی کارآمد کالاها و خدمات ضروری هستند. کریدورهای امروزی، بسیار شبیه جاده ابریشم گذشته، به عنوان مجاری تجارت عمل می‌کنند و جریان کالاها و سرمایه‌گذاری را در مناطق مختلف تسهیل می‌کنند. کریدورها با تمرکز تلاش‌ها در مناطق جغرافیایی خاص، اقتصادها را تقویت می‌کنند و سرمایه‌گذاری‌های کشاورزی قابل توجهی را ممکن می‌سازند و در نهایت دسترسی به بازار را برای کشورهای شرکت‌کننده افزایش می‌دهند. این رویکرد راهبرد نه تنها پتانسیل کشاورزی را آزاد می‌کند، بلکه کشاورزی خرده‌مالکان را در مناطق توسعه نیافته تجاری‌سازی و در نتیجه آن‌ها را در سیستم‌های اقتصادی کلان ادغام می‌کند. کریدورها از توسعه زنجیره ارزش پشتیبانی می‌کنند و دسترسی به نهاده‌های حیاتی، تسهیلات و فناوری را بهبود می‌بخشند که برای خرده‌مالکان و سایر ذینفعانی که قصد دسترسی به بازارهای بزرگتر را دارند، ضروری است.

با این حال، برای اینکه کریدورها به پتانسیل کامل خود دست یابند، غلبه به نابرابری‌های ذاتی، مانند مواردی که خرده‌مالکان و جوامع آسیب‌پذیر با آن مواجه هستند، بسیار حیاتی است تا دسترسی عادلانه به فرصت‌های اقتصادی تضمین شود. با ایجاد محیطی حمایتی از شرکت‌های خصوصی و بسیج بخش خصوصی، کریدورها می‌توانند افزایش فعالیت اقتصادی و مشارکت در بازار را تسهیل و در نتیجه نقش خود را در افزایش دسترسی به بازار تقویت کنند. بنابراین، تلاش متمرکز بر توسعه زیرساخت‌ها و سرمایه‌گذاری استراتژیک در مناطق کریدور برای تبدیل شدن این مسیرها به ابزارهای متحول‌کننده، در راستای دسترسی به بازار و رشد اقتصادی ضروری است.

با تکیه بر سابقه تاریخی مسیرهای تجاری باستانی، کریدورهای حمل و نقل مدرن مانند طرح کمربند و جاده با تبدیل شدن به کریدورهای اقتصادی جامع، نقش مهمی در ادغام اقتصادی جهانی ایفا می‌کنند. این کریدورها صرفاً به عنوان مسیرهایی برای ترانزیت کالا عمل نمی‌کنند، بلکه در افزایش تجارت از طریق کاهش موانع تجاری و بهبود خدمات لجستیکی نقش اساسی دارند و در نتیجه همکاری اقتصادی را در مقیاس جهانی تقویت می‌کنند. با تکامل این کریدورها، آن‌ها فراتر از محدوده جغرافیایی اولیه خود گسترش می‌یابند و اثرات موجی ایجاد می‌کنند که توسعه اجتماعی و اقتصادی را در مناطق درگیر تحریک می‌کند.

این تکامل از کریدورهای حمل و نقل اساسی به کریدورهای اقتصادی پیچیده‌تر، بستری برای افزایش تجارت و سرمایه‌گذاری فراهم می‌کند و فرصت‌های قابل توجهی برای اشتغال و بهبود استانداردهای زندگی ارائه می‌دهد که همگی از توسعه اقتصادی پایدار پشتیبانی می‌کنند. علاوه بر این، ادغام شبکه‌های جاده‌ای و ریلی موجود در این کریدورها، مکانیسم‌های لجستیک و توزیع را که برای تسهیل تجارت و بازرگانی بدون وقفه در مرزها محوری هستند، تقویت می‌کند.

نتیجه‌گیری

جنگ پنهان بر سر کریدورهای تجارت جهانی اساساً رقابتی بر سر معماری آینده جهانی شدن است. چه از طریق خطوط کشتیرانی قطب شمال، راه‌آهن آفریقا، بنادر خاورمیانه یا کابل‌های زیر دریا، قدرت‌های بزرگ در حال مانور برای تضمین مزایای راهبردی خود هستند. با این حال، این رقابت همچنین پتانسیل همکاری را دارد به شرطی که با شفافیت، شمول و منافع متقابل همراه باشد. زیرساختی که مناطق را به هم متصل می‌کند، می‌تواند برای تفرقه یا ایجاد یک نظم جهانی به هم پیوسته‌تر و پایدارتر مورد استفاده قرار گیرد. انتخاب، مثل همیشه، در دست سیاستمداران کشورهای قدرتمند است.

منبع: تحلیل بازار

به اشتراک بگذارید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط