اکونومیست نوشت: آسمان نارنجی شد و بیمارستانها پر از هیاهو شدند. هزاران عراقی با عجز از اینکه نمیتوانند نفس بکشند به اورژانس رفتند. برخی از آنها را باید روی دستگاه تنفس قرار میدادند. شرکتها به کارگران گفتند در خانه بمانند. مدارس هم تعطیل و فرودگاهها پروازها را لغو کردند. زندگی در میان گردابی از غبار متوقف شد.
چنین صحنههایی از آوریل تقریباً هر هفته در عراق رخ داده است. در دهههای گذشته، هر سال دو یا سه طوفان شن بزرگ پیش بینی میشد. عراق در بهار امسال حداقل هشت مورد را ثبت کرده است. دو نفر در مرز سوریه جان باختند. طوفانهای مکرر باعث بدبختی میلیونها نفر شده و میلیاردها دلار خسارت وارد میکند.
طوفانهای شن همیشه بخشی از واقعیت زندگی در این منطقه بوده است. صحرا، بزرگترین صحرای گرم جهان، و صحرای عربی که رتبه سوم را به خود اختصاص داده است، منبع شن و ماسه اند. هر سال باد حدود ۶۰ میلیون تن گرد و غبار صحرا را تا دوردستها و حتی دریای کارائیب پخش میکند. در برخی از کشورها بادهای خشک و غبارآلود به اندازهای رایج است که نامی برای آنها انتخاب شده است. اعراب خلیج فارس به آن «شمال» میگویند که از شمال غرب وارد این منطقه میشود. در نتیجه، آسمانخراشهای سر به فلک کشیده در شهرهایی مانند دبی و منامه، پایتخت بحرین، پشت پردهای از ریزگرد و خاک ناپدید میشوند. مصریها آن را «خمسین» مینامند، زیرا در بهار تقریباً پنجاه روز با این شن و گرد و خاک مواجهند.
دانشمندان میگویند طوفانهای گرد و غبار مسئلهای پیچیده هستند و درک درستی از آن وجود ندارد، اما دلایل اصلی آنها طبیعی است. در سال ۲۰۱۵، بسیاری از مردم طوفان شدید تابستانی در شام را ناشی از جنگ داخلی سوریه دانستند و فکر میکردند که اتومبیلهای زرهی که از میان مزارع حرکت میکنند، گرد و غبار ایجاد میکنند. محققان دانشگاه پرینستون بعداً به ترکیبی از گرمای غیرمعمول و باد به عنوان عامل این اتفاق اشاره کردند.
با این حال، مردم به وضوح در این مشکل سهیم هستند. تقاضا برای آب یک منطقه خشک را خشکتر میکند. یک مطالعه بانک جهانی در سال ۲۰۱۹ نشان داد که اقدامات انسانی، مانند بهره برداری بیش از حد از رودخانهها و دریاچه ها، یک چهارم گرد و غبار خاورمیانه را تولید میکند. ایران تالابها را برای کشاورزی خشک کرده است. صدام حسین باتلاقهای جنوب عراق را برای تنبیه ساکنان آن خشک کرد. سدهای ترکیه بر روی دجله و فرات به معنای بسترهای خشکتر رودخانهها در پایین دست است.
همه اینها به این معنی است که گرد و غبار بیشتری توسط باد ایجاد میشود. کوچک شدن جنگلهای ناچیز منطقه به دلیل آتش سوزی و قطع درختان به این معنی است که پوشش گیاهی کمتری برای مهار آن وجود دارد. به عنوان مثال، سوریه از سال ۲۰۰۱ حدود ۲۵ درصد از جنگلهای خود را از دست داده است که بیشتر آن به دلیل آتش سوزیهای تابستانی است. تغییرات آب و هوایی این مشکل را تشدید خواهد کرد.
برای کسانی که به اندازه کافی خوش شانس هستند که سالم باشند و در داخل خانه باشند، طوفان شن همچنان آزار دهنده است. تازه واردان به قاهره که پنجرهای را برای استفاده از نسیم بهاری باز میگذارند، به زودی درسی سخت میآموزند. برای کسانی که بیرون کار میکنند، زندگی غیرقابل تحمل میشود.
برخی از مطالعات نشان داده اند که بیش از ۱۰ درصد از سعودیها آسم دارند. به نظر میرسد حداقل بخشی از این میزان از آسم، ناشی از گرد و غبار است. طوفانهای شن ذرات ریز را وارد ریهها میکنند. سازمان جهانی بهداشت میگوید که بیش از پنج میکروگرم در متر مکعب ذرات ریز هوا را ناسالم میکند. قطریها هشت برابر بیشتر، آن را تنفس میکنند. بانک جهانی تخمین میزند که آلودگی هوا باعث مرگ زودرس ۳۰۰۰۰ نفر در سال در خاورمیانه میشود و این مقدار افزایش مییابد.
در نتیجه، هزینههای اقتصادی نیز افزایش خواهد یافت، چراکه کارگران در خانه باید بمانند. محصولات زیر گرد و غبار مدفون میشوند. فرودگاهها اغلب پروازها را لغو میکنند. سازمان ملل هزینه مستقیم اقتصادی ریزگردها در خاورمیانه را ۱۳ میلیارد دلار در سال با هزینههای غیرمستقیم چندین برابر بیشتر میداند. طوفانهای گرد و غبار گاه به گاه یک ناراحتی هستند. اگر مکرر رخ دهد، یک بیمار مزمن و شدید خواهد بود.