فریدون برکشلی درباره همکاری ایران و روسیه در حوزه انرژی بخصوص تولید و صادرات گاز اظهار داشت: شاید لازم باشد که در ابتدا بگویم که در بخش انرژی ایران، ما نفتپیشه هستیم. نفت و بازار نفت و فراوردههای نفتی را میشناسیم و درک میکنیم، از تجربه طولانی برخورداریم، فراز و نشیبهای زیادی را پشتسر گذاردیم، اما در بخش گاز این طور نیست، تجربه بینالمللی نداریم، با نحوه جذب سرمایهگذاریهای بینالمللی آشنایی کافی نداریم. در این چند دههای که پارسجنوبی کشف شد، گاز برای ما یک مقوله داخلی بوده است. در این چند فقره کار بینالمللی هم که ورود کردیم با کشورهایی مثل امارات، ترکمنستان و ترکیه با مشکل مواجه شدیم. در هر حال در مقوله منطقهای و بینالمللی، از عمق استراتژیک گاز بهره و شناخت محدودی داریم. این اصلا به این معنا نیست که نباید به فضای بینالمللی گاز وارد شویم و آن را کنار بگذاریم، بلکه قویا اعتقاد دارم که باید به صادرات گاز و استفاده از تمام استعدادها و امکانات جغرافیایی و ژئوپلیتیک خودمان بهره بگیریم.
وی ادامه داد: به همان نسبت که ایران با سنگینترین شکل تحریم روبروست، روسیه هم تحتتحریمهایی از سوی امریکاست، به اعتقاد بنده، همکاری دو کشور با دلایل کافی و منبعث از یک دیپلماسی طراحی شده گازی نیست. روسیه ۳۰ سال برای دور نگاه داشتن ایران از بازار گاز اروپا تلاش کرد. دهههاست که ما را برای خط لوله آسیایی موسوم به خط لوله صلح مابین ایران، پاکستان و هند، سرگرم کرده است. البته این گلایه نیست. آنها هوشیار بودند و بر پایه منافع ملی خود عمل کردند. بنابراین منظورم این نیست که حالا ما باید در مقام خشم و عمل و مقابل به مثل باشیم.
همه کشورهای تولیدکننده گاز در معرض کسری عرضه گاز قرار دارند
تصریح کرد: نکته مهم این است که روسیه هم مدتها است همین کسری گاز امروز ما را تجربه کرده است. در واقع کسری نفت و گاز، آینده تامین انرژی جهان و خصوصا آسیا را تهدید میکند. در حقیقت به استثنای قطر، همه کشورهای تولیدکننده گاز در معرض کسری عرضه گاز قرار دارند. اما در مورد نقشه راه استراتژی گازی جمهوری اسلامی، به اعتقاد بنده، توسعه گازی ایران از مسیر روسیه نمیگذرد. برای روسیه، گاز ایران یک طعمه تلقی میشود و برای ایران، گاز روسیه یک خطر است.
وی در ادامه درباره همکاری گازی دو کشور در صورت نتایج مثبت برجام و احتمال تغییر در نتایج آتی ریاستجمهوری امریکا تاکید کرد: گاز، نفت نیست. بحث گاز مربوط به یک سال و دو سال نیست. پروژههای گاز در کمتر از یک دهه معنا پیدا نمیکنند. بنابراین این که در یکی دو سال تغییرات در نتایج انتخابات امریکا، یک چرخه و فرایند گازی را به سرانجام برسانیم، با واقعیات سازگار نیست. برای به انجام رساندن یک استراتژی منطقهای و بینالمللی گازی، ما نیاز به یک دوره آرامش و تعامل بینالمللی طولانی داریم.
به امکان تبدیل ایران به یک کریدور گازی خوشبینم
برکشلی تصریح کرد: بانکهای روسی هم مانند چین، مثل کره، ژاپن، عراق و افغانستان و بقیه از نقل و انتقالات مالی با ایران طفره میروند، بنابراین این که تا در کاخ سفید کسی آمد که خواست تحریم را بازگرداند، استدلال منطقی برای طراحی یک نقشه راه معقول و مستدل برای استراتژی گازی نیست. البته این پروژه انتقال گاز ترکمنستان به آذربایجان از مسیر ایران، پروژه خوبی است و مرا به امکان تبدیل ایران به یک کریدور گازی خوشبین کرده و متاثر از شکل فعلی تحریمهای امریکا هم نیست. اما برای سرمایهگزاری و توسعه منابع گازی کشور در چهارچوب پارسجنوبی و فراتر از آن باید قادر به جذب سرمایهگذاریهای بینالمللی باشیم.
خزر محتملترین گزینه برای همکاری گازی ایران و روسیه
وی خاطرنشان کرد: در ارتباط با همکاریهای ایران و روسیه در حوزه گاز، بهترین یا شاید محتملترین گزینه حوزه خزر است. البته ایران و روسیه یک قرارداد استراتژیک ۲۰ ساله همکاری در فوریه ۲۰۰۲ منعقد کردند که اکنون در آستانه اتمام آن هستیم. مذاکرات برای تمدید و ارتقای قرارداد استراتژیک جامع مابین دو پایتخت در جریان است. در همان قرارداد ۲۰ ساله هم توسعه ذخایر گازی خزر، در آبهای ساحلی ایران، پیشبینی شده بود. تا آنجا که مطلعیم، اقدام قابل ملاحظهای از جانب روسیه برای همکاری ثبت نشده است. البته احتمالا از طرف ما هم تلاشی برای ترغیب روسها برای پایبندی به تعهدات گازی صورت نگرفته است.
رئیس گروه مطالعات انرژی وین خاطرنشان کرد: اکنون که پیشنویس قرارداد استراتژیک جدیدی در دست تهیه است، احتمالا بار دیگر، خزر و میادین چالوس و سردار جنگل، مورد بحث قرار خواهد گرفت. البته پارهای منابع بینالمللی گزارشاتی منتشر کردند که ایران معادل ۴۰ درصد از ذخایر گازی متعلق به خود در خزر را به دو شرکت متوسط روسی واگذار کرده تا در ازای آن، شرکتهای روسی منابع گازی خزر را استخراج کنند. گزارشات دیگری هم به ورود چین برای فعالیت در منابع گازی خزر منتشر شده ولی این اخبار در ایران تایید و یا مورد توجه جدی واقع نشده است.
حساب ویژه اروپا برای گاز ایران
وی بیان داشت: اتحادیه اروپا در سال ۲۰۲۰ به میزان ۴۰۰ میلیارد متر مکعب گاز مصرف کرد. البته در ۲۰۲۱ میزان مصرف افزایش پیدا کرد. بخش اعظم گاز طبیعی مصرفی اروپا ( ۶۱ درصد)، از طریق خط لوله تامین میشود. البته نروژ، هلند و انگلیس هم به کشورهای مختلف اتحادیه از طریق خطوط لوله گاز طبیعی جابهجا میکنند. اتحادیه اروپا برای دریافت گاز از ایران حساب ویژهای باز کرده بود. به خاطر دارم که در پایان جنگ تحمیلی و در دورهای که بیشتر کشورهای اروپایی حتی در تهران سفیر نداشتند، اولین هیئتهای مهم اقتصادی اروپایی که به ایران وارد شدند، برای بحث انتقال گاز و احداث خط لوله بود. در آن مقطع حتی پارسجنوبی هم به صورت آنچه که اکنون از آن میدانیم، مطرح نبود. در واقع اروپاییها زودتر از ما توان گازی ایران را شناخته بودند.
اروپا ناچار است هزینه پیروی از سیاستهای تحریمی امریکا علیه ایران را پرداخت کند
برکشلی خاطرنشان کرد: برای اتحادیه اروپا، انرژی و تامین گاز یک مقوله استراتژیک است. بنابراین اروپا هم با کشورهایی کار میکند که نسبت به گاز نگرش استراتژیک داشته باشند. برای اروپا، از اواسط ۲۰۰۵ که روسیه ظاهرا به دلیل اختلاف بر سر قیمت گاز طبیعی با اوکراین، انتقال گاز را برای مدتی متوقف کرد، روسیه وارد لیست سیاه شریک غیر قابل اعتماد امنیت انرژی ثبت شد. امریکا هم اتحادیه اروپا را به سوی لبه تیغ ناامنی تامین انرژی کشاند. اکنون اروپا ناچار است تا هزینه سنگین پیروی بیچونوچرا از سیاستهای تحریمی امریکا علیه جمهوری اسلامی ایران را پرداخت کند.
وی با بیان اینکه معاهده آب و هوای محیط زیست پاریس در ۲۰۱۵ ضربه مهلکی به سیاستهای تامین انرژی اتحادیه اروپا از انرژی هستهای و گاز طبیعی وارد کرد، ادامه داد: در حقیقت بخش اعظم گاز وارداتی از روسیه برای مصارف نیروگاهی است. اکنون هم بحران انرژی در اروپا، گازی است. اروپا مشکلی بابت تامین نفت و فراورده ندارد. اتحادیه اروپا ۱۲۰ نیروگاه برق هستهای هم دارد که ۱۴ نیروگاه در دو سال گذشته تعطیل شدند. در همین مدت ۲ نیروگاه جدید وارد مدار شده است.
گاز ایران به اروپا میرسد؟
رئیس گروه مطالعات انرژی وین درباره اینکه ایران تا چه میزان و تا چه زمانی قادر به تامین گاز اتحادیه اروپا خواهد بود، گفت: این موضوع منبعث از میزان سرمایهگذاری و انتقال تکنولوژی بههنگام در بخش گاز است. در عین حال اقتصاد و صنایع ایران ظرفیت بالایی برای نوسازی و فاصلهگیری از صنایع انرژیطلب، دارند. اگر منظور از قابلیت ایران برای تامین گاز اروپا، تحت شرایط کنونی را مدنظر قرار دهیم، قطعا پاسخ منفی است. اما با سرمایهگذاری و جذب فنآوری و نیروهای دارای تخصص، ایران میتواند در پایان دهه سوم و آغاز دهه چهارم قرن حاضر به یک تامینکننده عمده گاز در اروپا تبدیل شود. در اینجا باید تاکید کنم که منظورم تکنولوژی مدرن غربی است. روسیه هم برای حفظ فشار مخازن و توسعه میادین گازی به شدت به دنبال تکنولوژیهای روز کشورهای صنعتی است. جمهوری اسلامی ایران به درستی اصول سیاستهای شرقمحور را تحت بررسی جدی قرار داده است. اما این بدان معنا نیست که از تکنولوژی، سرمایه و بهرهوری روز بینالمللی بیبهره بمانیم.
وی ادامه داد: برای مثال کشورهایی مانند چین و هندوستان که بنا بر سوابق تاریخی و مسیر کنونی، مهد شرقمحوری هستند، بالاترین میزان جذب سرمایهگذاری خارجی را از امریکا دارند. چین و هند میزبان و مقصد بخش مهمی از سرمایهگذاریهای امریکایی هستند. بیشترین درصد تجارت خارجی آنها با امریکاست و شاید مهمتر اینکه بالاترین رشد سرمایهپذیری و تجارت را با امریکا دارند. بنابراین شرقمحوری به معنای فقدان دسترسی و ارتباطات تجاری با کشورهای صنعتی و دارنده فنآوری بههنگام نیست.
دلمشغولیهای جنگ و جنوب ما را از شمال غافل کرد
برکشلی در ارزیابی استفاده از مسیر ایران برای ورود انرژی روسیه به هند نیز گفت: پس از فروپاشی اتحاد جماهیری شوروی در ۱۹۸۹ ما در منطقه شمالی با پنج همسایه جدید روبرو شدیم. شاید ظهور پنج جمهوری تازه در شمال ایران را بتوان طنز جغرافیایی دانست. اغلب این جمهوریها، محصور در خشکی هستند اصطلاحا Landlocked هستند. برخی از آنها Double landlocked هستند. یعنی کشوری که با دو مملکت واسطه به دریا ارتباط پیدا میکند، این برای ایران موقعیت ممتازی است. اما از سوی دیگر، جمهوری اسلامی ایران پس از فروپاشی شوروی، تا حدی از ژئوپلیتیک شمالی غافل ماند. دلمشغولیهای جنوب و جنگ تحمیلی طولانی و حضور امریکا در منطقه، بخش اعظم ظرفیتهای ایران را معطوف مرزهای جنوبی ساخت. با این مقدمه، روسیه آسیای میانه را هنوز بخش مهمی از اصول ژئوپلیتیک خود میداند. البته این فقط مربوط به آسیای میانه نیست. در اوکراین و حالا در قزاقستان هم نیروهای روسی حضور پیدا کردند و در حقیقت به شیوهای عمل میکنند که گویی از بخشی از خاک خود مراقبت میکنند. بنابراین امکان عبور گاز طبیعی روسیه به هند، از مسیر ایران میسر است. به صورت انتقال مستقیم مانند آنچه که همین اول ژانویه ۲۰۲۲ از ازبکستان به جمهوری آذربایجان از طریق ایران انجام شده و یا به صورت سواپ.