راهبرد معاصر؛ سیاست خارجی پاکستان همواره تحت تأثیر موقعیت جغرافیایی منحصر به فرد و پویاییهای پیچیده ژئوپلیتیکی آن بوده است. اسلامآباد با چهار کشور هند، افغانستان، چین و ایران مرز مشترک دارد که هرکدام نقش مهمی در شکل دادن به روابط خارجی آن دارند. همچنین رابطه تاریخی پاکستان با عربستان سعودی، کشوری با اکثریت مسلمان و قدرت اقتصادی نیز به تاکتیکها و راهبردهای دیپلماتیک آن جهت داده است.
در دهه گذشته رابطه ایران و عربستان به عنوان دو وزنه سنگین منطقهای در غرب آسیا دچار رکود شده بود، به گونه ای که روابط میان دو کشور به رقابتهای اقتصادی، جنگهای نیابتی و بیثباتی منطقهای کشیده شد. با وجود این، ازسرگیری روابط میان تهران و ریاض با میانجی گری چین، فرصتی برای پاکستان فراهم کرد تا روابط خود را با هر دو کشور متعادل کند.
در واقع، باوجود فضای دیپلماتیک پیچیده کنونی، یعنی همسویی پاکستان با عربستان و همچنین مرز مشترک با ایران، ازسرگیری روابط تهران و ریاض فرصتهای بسیاری برای اسلام آباد به همراه دارد. رابطه پاکستان با ایران همواره تابع پویاییهای منطقهای، منافع مشترک و اختلافات دوجانبه بوده است.
مقابله با قاچاق سوخت در مرز ایران و پاکستان، منافع مشترک در ثبات افغانستان و پیامدهای بالقوه توافق چین و ایران بر کریدور اقتصادی چین و پاکستان (CPEC) برخی از موضوعات کلیدی و تأثیرگذار در روابط دوجانبه هستند. ازسرگیری روابط ایران و عربستان میتواند بستری مناسب برای تحکیم روابط میان دو همسایه فراهم کند.
اتحاد پاکستان با عربستان سعودی نیز از لحاظ تاریخی تحت تأثیر منافع متقابل و ملاحظات راهبردی بوده است. با وجود تنشهای منطقهای، پاکستان همسویی خود را با سعودی ها حفظ کرده و روابط دوجانبه خود را تحکیم و پایدار نگه داشته است. توافق تاریخی ایران و عربستان را میتوان «تغییردهنده بازی» و «فصل جدید شجاعانه» ارزیابی کرد.
کارشناسان و تحلیلگران سیاست خارجی در پاکستان، آن را گامی مهم به سوی صلح میدانند که نه تنها به نفع غرب آسیاست، بلکه پیامدهای مثبتی نیز برای پاکستان خواهد داشت. کاهش تنشها و ظرفیت افزایش همکاریها نه تنها به ثبات منطقهای کمک میکند، بلکه راههای جدیدی را برای تعامل اقتصادی و دیپلماتیک پاکستان با هر دو کشور میگشاید.
آشتی ایران و عربستان نشاندهنده حرکت به سمت ثبات در غرب آسیاست که میتواند سایر کشورهای منطقه را برای عادیسازی روابط با یکدیگر مانند سوریه نیز ترغیب کند. این موضوع به افزایش همکاری و تجارت منجر می شود و تأثیر مثبتی بر کشورهای غرب، جنوب و شرق آسیا و فراتر از آن دارد.
رویکرد موازنهساز
وزارت امور خارجه پاکستان از عادی سازی روابط دیپلماتیک میان ایران و عربستان استقبال کرد و نقش چین را در تنظیم توافق تاریخی میان دو کشور ستود. اسلام آباد با اعلام تعهد به صلح و ایفای نقش سازنده در توسعه روابط دو کشور، ابراز امیدواری کرد این گام مثبت، الگویی برای همکاری و هماهنگی منطقهای باشد.
ایران و عربستان نقش مهمی در امنیت انرژی پاکستان دارند. ریاض از لحاظ تاریخی تأمین کننده عمده نفت و کمکهای مالی بوده و در مقابل، ایران با در اختیار داشتن گاز طبیعی، فرصتهای تجاری بسیاری برای همکاری با اسلامآباد دارد. ایجاد توازن در منابع انرژی با درنظر گرفتن منافع منطقهای، نقش مهمی در ثبات اقتصادی پاکستان دارد.
روابط پاکستان با عربستان و ایران پیامدهایی بر سیاست داخلی آن نیز دارد. احزاب سیاسی در پاکستان احتمالاً خود را با عربستان سعودی یا ایران همسو میکنند که ریشه در تنوع مذهبی و ایدئولوژیکی پیچیده این کشور دارد. چنین صف بندیهایی میتواند بر تصمیمات سیاست خارجی آنها نیز تأثیر بگذارد.
در مجموع، ازسرگیری روابط دیپلماتیک میان ایران و عربستان پیامدهایی فراتر از مرزهای آنها دارد و بر پویایی و ژئوپلیتیک منطقه تأثیر میگذارد. این موضوع برای پاکستان به عنوان فرصتی اساسی در راستای تقویت روابط خود با ایران و عربستان سعودی است و عملی متعادلکننده و منحصر به فرد ارائه میکند.
برای استفاده کامل از این فرصت، اسلامآباد نیازمند ظرافت دیپلماتیک، برنامهریزی راهبردی و درک دقیق از پویاییهای منطقه است. به همین دلیل مزایای بالقوه اقتصادی، سیاسی و راهبردی ایران و عربستان، حرکت در این مسیر را به وظیفه ای ارزشمند برای سیاستگذاران پاکستانی تبدیل کرده است.