رسانه تخصصی روابط بین الملل

تحولات سوریه و بلندپروازی ترکیه برای تبدیل شدن به مرکزیت انرژی منطقه

Diplomacyplus.ir/?p=11483
یک کارشناس ارشد انرژی گفت: عزم ترکیه برای تحقق راهبرد منطقه‌ای تبدیل این کشور به یک مرکزیت انرژی به‌ویژه بعد از سقوط دولت بشار اسد بسیار جدی است.

فریدون برکشلی در گفتگو با سایت شورای راهبردی روابط خارجی درباره برنامه اقتصادی ترکیه بعد از سقوط دولت بشار اسد اظهار داشت: ترکیه از سال‌های پیش به دنبال تقویت موقعیت ژئوپلیتیکی و جغرافیایی خود بوده است، اما این‌که امروز با سقوط دولت بشار اسد در سوریه، جایگاه خود را چگونه تعریف می‌کند، قطعا فرصت‌ها و احتمالا چالش‌های تازه‌ای را پیش‌روی ترکیه قرار خواهد داد. البته هر سناریویی تحت تاثیر شرایط آینده سوریه خواهد بود. به طور حتم، سال ۲۰۲۵ برای این کشور و آینده آن تعیین کننده خواهد بود، زیرا دولت‌ها و شرکت‌ها در شرایط تنش و بی‌ثباتی، تصمیمی برای سرمایه‌گذاری، اتخاذ نمی‌کنند.

این کارشناس ارشد مسائل انرژی تصریح کرد: ترکیه، موقعیت جغرافیایی ممتازی دارد، اما این موقعیت بعد از تحولات در سوریه، می‌تواند ترکیه را به یک مرکزیت انرژی تبدیل نماید یا حداقل شاید، رهبران ترکیه خود را در چنین موقعیتی ارزیابی می‌کنند. سوریه در منطقه‌ای است که شرق مدیترانه را به اروپا متصل می‌کند، این وضعیت برای اروپا مطلوب است، چرا که وابستگی آنها به گاز روسیه را کاهش می‌دهد. اگر این اتفاق روی دهد، حتما بازار ال.ان.جی آمریکا در اروپا، آسیب خواهد دید.

وی در ادامه خاطرنشان کرد: اما آمریکا، تنها چالش پیش‌روی ترکیه در تبدیل شدن به مرکزیت گازی منطقه و انتقال آن به اروپا نخواهد بود. قبرس، یونان، مصر و رژیم اسرائیل هم قرارداد گازی ۲۵ ساله‌ای دارند که هنوز ۱۸ سال از زمان آن باقی مانده است. یونان و بخش یونانی نشین قبرس با هرگونه گسترش حوزه نفوذ کریدور ترکیه به اروپا مخالف است. یونان عضو اتحادیه اروپاست و الزاما حمایت اتحادیه را داراست و حتما در این رابطه واکنش نشان خواهد داد.

این کارشناس ارشد انرژی با طرح این پرسش که گاز مدنظر ترکیه چگونه و از کجا تامین خواهد شد؟ اظهار داشت: وقتی به منطقه نگاه می‌کنیم، عملا گاز قابل توجهی وجود ندارد. بیش از ۶۰ درصد گاز قطر به صورت ال.ان.جی صادر می‌شود. بقیه گاز این کشور هم از طریق خطوط لوله به عمان و امارات صادر می‌شود. عربستان هم خواستار خرید گاز از قطر است.

برکشلی با بیان اینکه البته ترکیه به دنبال کریدور انتقال گاز از طریق دریای خزر است، گفت: بر اساس این پروژه، انتقال گاز آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان از کف دریای خزر به ترکیه، سوریه، مدیترانه یا اروپا مطرح است. اما در اینجا بحث قدیمی و عمیقا نگران کننده پروژه پان ترکیسم ترکیه مطرح می‌شود که مخالفان سرسخت مهمی چون روسیه، جمهوری اسلامی ایران، ارمنستان و همچنین چین دارد. در عین حال انتقال گاز از چنین مسیر طولانی خشکی و دریایی، پرهزینه است. ضمن آنکه ترکیه امکانات قابل توجهی برای ورود به چنین پروژه‌ای در اختیار ندارد.

وی درباره مشکلات ترکیه برای تبدیل شدن به مرکزیت انرژی منطقه بعد از اسد، تصریح کرد: در منطقه آناتولی جنوبی و شرقی در مجموع ۱۴ میلیون جمعیت کرد حضور دارند. البته آمارهای بین‌المللی، جمعیت کردهای ترکیه را ۲۰ میلیون نفر اعلام می‌کنند. ترکیه برای رسیدن به مناطق نفت‌خیز سوریه ناچار است مناطق کردنشین سوریه را تحت کنترل خود درآورد که این مساله بسیار برای ترکیه چالش‌برانگیز است.

این کارشناس ارشد مسائل انرژی درباره نگاه کشورهای منطقه به‌ویژه کشورهای نفت خیز حوزه خلیج فارس به برنامه اقتصادی ترکیه برای انرژی منطقه گفت: از نگاه کشورهای منطقه خلیج فارس، این مساله تفاوت‌ها و مرزبندی‌های دیگری دارد. در منطقه خلیج فارس و خاورمیانه، دولت‌ها بر پایه سه برداشت متفاوت و شاید متضاد از دین اسلام شکل گرفته‌اند: اخوان المسلمین، سلفیون و وهابیون. البته هر یک از شاخه‌های فوق، زیر شاخه‌های متعددی دارند که امروز تا افغانستان و بخشی از پاکستان هم امتداد پیدا کرده است. دولت کنونی ترکیه عمدتا گرایشات اخوان المسلمینی دارد. از همین‌رو، روابط نزدیکی با قطر دارد. قطر با توانایی مالی بالا، ‌حامی ترکیه است، اما سایر کشورها ضمن حفظ روابط حسنه، نظر مثبتی نسبت به زیاده خواهی‌های ترکیه ندارند.

وی درباره نگاه ایران به رویکرد ترکیه به تحولات جدید منطقه اظهار داشت: جمهوری اسلامی ایران و عراق که کشورهای تاریخی منطقه‌اند، مخالفت جدی با هرگونه سیاست توسعه‌طلبی دارند. بدیهی است که این دو کشور از بابت امکان گسترش حوزه نفوذ ترکیه در سوریه و منطقه دغدغه دارند. این نگرانی در عراق با وجود جمعیت کرد در منطقه اربیل بیشتر است.

برکشلی در پاسخ به این پرسش که اگر ثبات در سوریه برقرار شود، سیاست توسعه‌ای ترکیه به‌ویژه در حوزه اقتصاد و انرژی چگونه پیش خواهد رفت؟ گفت: بدیهی است که صرف ثبات سوریه برای ترکیه مزیت انرژی در بر ندارد. ثبات مقدمه و اصل ضروری تحقق اهدافی است که ترکیه نسبت به آنها چشم‌داشت خاصی دارد. چه بسا در زمینه‌های مختلف، ایران و ترکیه بتوانند در سوریه با یکدیگر همکاری داشته باشند. ایران قابلیت‌های شناخته شده و به اثبات رسیده زیادی در زمینه احداث خطوط لوله خشکی و دریایی، احداث مجتمع‌های پتروشیمی و پالایشگاه و ترمینال دارد که می‌تواند برای بازسازی سوریه و با استفاده از منابع مالی قطر و سایر کشورها به کار گرفته شود. ترکیه نیاز مبرمی به تکنولوژی ایران دارد. پروژه‌هایی به اهمیت و بزرگی مرکزیت انرژی و انتقال منابع عظیم نفت و گاز در مسافت‌های طولانی خشکی و دریایی، نیازمند تعریف دقیق پروژه، ثبات و امنیت طولانی مدت است.

این کارشناس ارشد انرژی خاطرنشان کرد: خاورمیانه فقط دو دهه فرصت دارد تا از چنبره عقب‌ماندگی رها شود. چنانچه سرمایه‌گذاران بین‌المللی نسبت به ثبات و امنیت طولانی مدت منطقه، اطمینان پیدا کنند، سرمایه و تکنولوژی، در پی آن خواهد آمد.

وی تاکید کرد: در یک دهه آینده، اهمیت انرژی، از مرکزیت گازی به هاب الکتریسیته منتقل خواهد شد و کشورها ترجیح می‌دهند که برق را ترانزیت کنند. برق حاصل از مصرف گاز در نیروگاه یا برق از انرژی‌های تجدیدپذیر. در واقع امتداد تمدن صنعتی دهه‌های آینده از نفت و گاز به الکتریسیته منتقل خواهد شد. در هر صورت تردیدی نیست که نبرد کریدورها و آبراه‌های راهبردی بین‌المللی، یکی از پدیده‌های اصلی ژئوپلیتیکی و ژئواکونومی سال‌های پیش روست و کلید اصلی آن در همین ۲۰۲۵-۲۰۲۶ زده خواهد شد.

برکشلی با اشاره ادعای دولت ترکیه در خصوص کریدورهای منطقه خاورمیانه و خاور نزدیک، گفت: اینها حاکی از افزایش اهمیت روز افزون دالان‌های عبور و مرور بین‌‌المللی و منطقه‌ای است.

این کارشناس ارشد انرژی با بیان اینکه اقتصاد ایران باید به باشگاه اقتصادهای یک تریلیون دلاری بپیوندد خاطرنشان کرد: اقتصاد ایران، فرصت کوتاهی دارد تا به جمع اقتصادهای دارای تولید ناخالص داخلی بیش از یک تریلیون دلاری بپیوندد و این می‌تواند از مسیر تحقق اقتصاد مقاومتی امکان‌پذیر شود.

وی افزود: در سال‌های پیش‌رو، ژئواکونومی در ترکیب با ژئوپلیتیک معنا می‌شود. به عبارت دیگر، ژئواکونومی، امتیاز منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران را تضمین خواهد کرد. آن‌قدری که ایران در آمریکای جنوبی، به عنوان یک بازیگر اقتصادی شناخته می‌شود، در خاورمیانه با تمام ظرفیت‌های اقتصادی گسترده خود، حضور بسیار کمرنگ و ضعیفی دارد. شرایط کنونی، فرصتی برای بازتعریف برند ایران به عنوان یک کشور دارای توانمندی‌های اقتصادی است که باید از آن به بهترین شکل بهره‌ برد.

به اشتراک بگذارید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط