شاید در میان همسایگان پاکستان، ایران از نظر اهمیت استراتژیک و اقتصادی نسبت به دیگران در اولویت باشد. اقتصاد جمهوری اسلامی ایران یک اقتصاد در حال گذار و مختلط است که تا حد زیادی به بخش هیدروکربن، نفت، کشاورزی و خدمات وابسته است.
ایران با حجم بازار بیش از ۸۵ میلیون نفر و تولید ناخالص داخلی اسمی بیش از ۴۳۰ میلیارد دلار یکی از اقتصادهای مهم خاورمیانه است. ایران رتبه دوم ذخایر گاز طبیعی و چهارمین ذخایر اثبات شده نفت خام را در جهان دارد.
در سال ۱۳۵۷ در ایران انقلاب اسلامی به وقوع پیوست و هدف از این انقلاب عدم وابستگی اقتصادی، اشتغال کامل و سطح زندگی راحت مردم بود. علیرغم تحریمهای اقتصادی آمریکا از سال ۱۹۸۱، دولت ایران به تلاش برای توسعه زیرساختها، ارتباطات، سیستم حملونقل و گسترش روابط با کشورهای همسایه بهویژه با کشورهای آسیایی ادامه میدهد.
نفت، پتروشیمی، کود، خودروسازی، داروسازی، مخابرات، انرژی، مصالح ساختمانی، نساجی، سیمان، فلزسازی و فرآوری مواد غذایی از صنایع اصلی ایران هستند. به طور کلی تجارت ایران طی سالهای گذشته به دلیل تحریمهای اقتصادی و مالی کاهش یافته است. در حال حاضر صادرات ایران به ۶۶ میلیارد دلار در مقایسه با ۱۰۵.۸ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۷ کاهش یافته است، در حالی که واردات ایران روندی متفاوت داشته و در سال ۲۰۱۷ به ۵۱.۶ میلیارد دلار و در سال ۲۰۱۸ به ۴۱.۰۵ میلیارد دلار رسیده است.
کره جنوبی، ترکیه و ژاپن شریک اصلی صادراتی ایران و امارات، چین، کره جنوبی، ترکیه و آلمان شرکای اصلی واردات ایران هستند. نفت، فرآوردههای شیمیایی و پتروشیمی، میوهها، خشکبار، فرش و سیمان عمدهترین اقلام صادراتی ایران و کالاهای صنعتی، مواد اولیه، کالاهای سرمایهای، مواد غذایی و سایر کالاهای مصرفی، خدمات فنی عمدهترین اقلام قابل واردات ایران هستند.
ایران اولین کشوری است که در سال ۱۹۴۷ پاکستان را به عنوان یک کشور مستقل در سطح جهان به رسمیت شناخت و از آن زمان ایران روابط منحصر به فرد و خوبی با پاکستان داشت. از نظر منطقهای، ایران نقش پیشرو در سازمانهای بین المللی ایفا میکند که پاکستان نیز یکی از اعضای فعال آن مانند OIC، D-۸، ECO، G-۲۴ و G-۷۷ است.
رئیس جمهور ایران از سال ۱۳۹۵ تاکنون دو بار به پاکستان سفر کرده و در همین راستا نخست وزیر پاکستان نیز برای تقویت روابط دوجانبه به ایران سفر کرده است. در این بازدیدها، چندین یادداشت تفاهم و تفاهم نامه برای ارتقای همکاری های دوجانبه در زمینههای اقتصادی، فنی، فرهنگی و تجاری به امضا رسید و تصمیم بر این شد که تجارت دوجانبه طی پنج سال آینده به ۵ میلیارد دلار افزایش یابد.
تجارت بین پاکستان و ایران
تجارت دوجانبه بین پاکستان و ایران در سال ۱۴۰۰ به بیش از ۱.۵ میلیارد دلار رسید که حجم صادرات ایران به پاکستان ۱.۲۶ میلیارد دلار و واردات از پاکستان ۳۱۰ میلیون دلار است. این تجارت دوجانبه به نفع ایران و صادرات عمده پاکستان به ایران شامل کاغذ و مقوا، غلات، منسوجات، کالاهای پلاستیکی، سبزیجات و میوه است. کالاهایی که پاکستان از ایران وارد میکند شامل ماشین آلات الکتریکی، مواد معدنی، نفت، مواد شیمیایی آلی، آهن و فولاد است.
عوارض گمرکی بالای منسوجات و پوشاک، چرم و کفش، میوه و تره بار و برنج از موانع اصلی در حجم کم صادرات پاکستان به ایران است. علاوه بر این، ایران یک سیستم مجوز برای واردکنندگان نیز دارد و زمانی که دولت ایران میخواهد واردات را محدود کند، به سادگی صدور مجوز را متوقف میکند.
به غیر از تجارت رسمی، حجم زیادی تجارت غیررسمی وجود دارد که بر اساس برخی برآوردها بیش از یک میلیارد دلار است. در حال حاضر، پاکستان و ایران از موافقتنامه تجارت ترجیحی (PTA) برخوردار هستند و طبق قرارداد PTA، هر دو از امتیاز ۱۸ درصد اقلام برخوردار هستند. پاکستان در مورد ۳۳۸ مورد به ایران امتیاز داده و ایران نیز متقابلاً امتیاز ۳۰۹ مورد را به پاکستان داده است.
در گذشته، پاکستان تصمیم به مذاکره در مورد یک توافقنامه تجارت آزاد گرفته است که در آن توسعه بسیار کند است. در صورتی که ایران سیاست تجاری خود را با پاکستان تعدیل کند و به پاکستان دسترسی خوبی به بازار بدهد، پتانسیلهای زیادی برای تقویت تجارت بین پاکستان و ایران در سیستم مبادلهای وجود دارد.
پروژه خط لوله گاز پاکستان-ایران
یکی از نقاط ضعف اقتصاد پاکستان کمبود برق و وابستگی بالا به واردات گاز است بطوریکه کمبود آن میتواند تاثیر بسیار بالایی بر فعالیت شهروندان به ویژه شهرکهای صنعتی و واحدهای تولیدی داشته باشد. بطوریکه هفته گذشته قای سید محمدعلی حسینی در تشریح دیدار خود با شهباز شریف نخست وزیر پاکستان نوشت« «طرفین بر نهایی شدن هرچه سریعتر پروژه برق پلان ـ گوادر که ظرفیت صادرات برق ایران به پاکستان را بطور محسوسی افزایش میدهد، تاکید کردند.» گفتنی است؛ منطقه پلان در شهرستان چابهار قرار دارد.
پاکستان با کمبود انرژی جهانی همزمان با بهبود تقاضا در دوران پساکرونا و محدود شدن تامین سوخت در پی تحریم صادرات سوخت روسیه از سوی کشورهای متعدد، دست و پنجه نرم میکند. هزینههای واردات انرژی پاکستان در مدت ۱۰ ماه منتهی به آوریل، دو برابر شده و همزمان عرضه به بعضی از صنایع صادراتی، کاهش پیدا کرده است. محدودیتها برای مصرف برق، مخاطرات بیشتری برای بخشهای مهم اقتصاد این کشور از جمله کارخانههای منسوجات که منبع نیمی از درآمدهای صادراتی پاکستان هستند، ایجاد میکند.
وزیر اطلاع رسانی پاکستان در اسلام آباد گفت: محدودیتهای پاکستان در خصوص مصرف انرژی از سوی بخش دولتی، برای خارج کردن کشور از وضعیت فوق العاده است. این کشور ۲۱ هزار مگاوات برق تولید کرده و در موج گرمای کشنده جدید، ۲۸ هزار و ۴۰۰ مگاوات تقاضا برای برق دارد. بر اساس گزارش بلومبرگ، دولت پاکستان نرخ سوخت را ۴۰ درصد و نرخ برق را ۵۰ درصد طبق خواسته صندوق بین المللی پول برای ازسرگیری برنامه کمک مالی این نهاد جهانی، افزایش داده است.
بنابراین بهترین راه در حال حاضر برای اسلام اباد جهت تامین گاز و حل مشکل برق، شاید ایران باشد که البته پیشتر از طریق پروژه صلح به دنبال اجرای آن بود. خط لوله ۱۸۸۰ کیلومتری برای انتقال گاز طبیعی از میدان پارس جنوبی ایران به استانهای بلوچستان و سند در پاکستان طراحی شد و قرار بود این خط لوله ۷.۵ میلیارد دلاری روزانه ۷۵۰ میلیون فوت مکعب گاز طبیعی را منتقل و پیش بینی میشد تا سال ۲۰۱۴ به بهره برداری برسد.
این خط لوله جدید برای پاکستان حیاتی است تا نیازهای رو به رشد انرژی خود را برآورده کند. پاکستان به دلیل کمبود گاز از کمبود شدید برق رنج میبرد. برای برآوردن تقاضای رو به رشد، به ۴۰۰۰ تا ۵۰۰۰ مگاوات اضافی نیاز دارد و انتظار میرود خط لوله جدید این مازاد تقاضا را برآورده و به صرفه جویی یک میلیارد دلاری در واردات نفت سالانه کمک کند.
این پروژه که به عنوان خط لوله صلح شناخته میشد، در ابتدا دهه ۱۹۹۰ پیشنهاد و شامل توسعه ۶۰۰ کیلومتری به هند بود. از آنجایی که مسیر خط لوله از مناطق نسبتا ناآرام مانند بلوچستان میگذرد، هند در سال ۲۰۰۹ به دلیل نگرانی در مورد قیمت گاز و امنیت خط لوله، از پروژه خارج شد. فشار آمریکا نیز یکی از دلایل عقب نشینی هند در نظر گرفته شد، چون دولت آمریکا در تلاش است تا ایران را از نظر اقتصادی منزوی کند.
اما با وجود، نگرانیهای ایالات متحده، پاکستان تصمیم به ساخت این خط لوله برای رفع مشکلات فزاینده انرژی خود گرفت. در ژوئن ۲۰۱۰، پاکستان و ایران توافقنامهای را برای ادامه پروژه امضا کردند. این قرارداد بین شرکت صادرات گاز ایران و سیستم گاز بین ایالتی پاکستان (ISGS) امضا شد. بر اساس این قرارداد، ایران گاز پاکستان را برای مدت ۲۰ سال با مهلت پنج ساله تامین میکرد.
هر دو کشور به طور جداگانه مسئول ساخت بخشهایی از خط لوله هستند که از قلمرو خود عبور میکنند. ساخت بخش ایرانی خط لوله به پایان رسیده و قطر خط لوله ایران ۵۶ اینچ است. در فوریه ۲۰۱۳، سیستمهای گاز بین دولتی پاکستان (ISGS) و شرکت تدبیر انرژی کاستار ایرانیان قراردادی را برای آغاز ساخت بخش پاکستانی خط لوله امضا کردند. انتظار می رود این بخش دارای قطر ۴۲ اینچ و طول ۷۸۱ کیلومتر باشد.
طول بخش ایرانی این خط لوله ۱۱۰۰ کیلومتر است. از منطقه اقتصادی انرژی پارس به سمت بوشهر شروع میشود و سپس از هرمزگان، فارس، کرمان و سیستان – بلوچستان میگذرد. طول بخش پاکستانی این خط لوله از مرز پاکستان تا نوابشاه تقریباً ۷۸۰ کیلومتر خواهد بود. حدود ۶۶۵ کیلومتر از این بخش از بلوچستان و ۱۱۵ کیلومتر از طریق سند میگذرد.
اما پروژه خط لوله گاز پاکستان به ایران پیش از این به دلیل تحریمهای اقتصادی علیه ایران و همچنین موانع سیاسی بین دو همسایه متوقف شده بود. ایران پیش از این خط لوله را تا مرز پاکستان و ایران ساخته است و اکنون زمان آن است که پاکستان طرف خود را از توافق کامل کند. پروژه خط لوله ایران پاکستان را میتوان با CPEC مرتبط کرد که انتقال گاز ایران به چین از طریق پاکستان را تسهیل میکند و در نتیجه پاکستان را به مرکز منطقهای تجارت و کریدور انرژی تبدیل می کند.
چشم انداز تجارت بین دو کشور
بر اساس سند چشم انداز اقتصادی ایران که توسط بانک جهانی در اکتبر ۲۰۲۱ منتشر شد، تولید ناخالص داخلی این کشور از منفی ۶ درصد در سال ۲۰۱۸ به ۳.۱ درصد در سال ۲۰۲۱ رسید که به دلیل افزایش سرعت و حجم واکسیناسیون در کشور همراه با افزایش فروش نفت پس از یک رکود دو ساله بود. در این میان، بخش نفت ۱۱.۲ درصد و صنعت ۷.۱ درصد رشد داشته است. طی سال گذشته، پاکستان در رتبه نهم صادرات ایران قرار گرفته است که نشان دهنده رشد ۲۲ درصدی نسبت به نیمه اول سال ۲۰۲۰ است.
با توجه به چشماندازهای مثبت اقتصاد ایران، امید زیادی برای بهبود تجارت با پاکستان پس از کاهش فشارهای ناشی از کووید-۱۹ و تحریمهای آمریکا در کنار برنامههای ایران برای افزایش این تجارت با این کشور وجود دارد. برخی از این مسیرها عبارتند از راه آهن چابهار-گوادر، مسیر دریایی بندرعباس-چابهار-گوادر-کراچی و بالعکس، و مسیرهای هوایی کراچی-کویته-زاهدان-چابهار و کراچی-کویته-زاهدان-مشهد.
همچنین هیچ مانعی برای واردات کالاهای پاکستانی مانند برنج، شکر و منسوجات وجود ندارد، زیرا در حال حاضر حجم زیادی از برنج و پوشاک ساخت پاکستان به بازار ایران وارد میشود. بزرگترین مانع بر سر راه تجارت دو کشور تحریمها و محدودیتهای بانکی آمریکاست. برای غلبه بر این موضوع، ایران پیشنهاد ایجاد اتاقهای مبادله کالا، افزایش تهاتر و رونق بازارچههای مرزی را داده است.
در نهایت، اگر نگرانی های دوجانبه کنار گذاشته شود، آشکار خواهد شد که فرصتهای تجاری بین دو کشور بسیار زیاد و ریشهای عمیق دارند. تفاوت های اندکی که باقی میماند تنها به دلیل تفاوت در اقدامات انجام شده است و برای برهم زدن حسن همجواری بین آنها ریشه ندارد. هر دو کشور دارای ویژگیهای هویتی عمیقی هستند و هر دو جمهوری اسلامی مبتنی بر اسلام و دموکراسی را انتخاب کردهاند.
با نزدیک شدن ایالات متحده به هند، افزایش تجارت بین ایران و پاکستان آنها را مصممتر برای همکاری با چین میکند. پروژههای موجود در کنار پروژه ریلی ITI (کریدور حمل و نقل ریلی ECO) که از استانبول به تهران و از تهران به اسلام آباد میرود، میتواند زمینه مناسبی برای همکاری برای جذب سرمایه گذاری چینی در منطقه و ایجاد فرصتهای ترانزیتی جدید باشد و کالاهای پاکستانی از طریق ایران به ترکیه و اروپا برسد.
همه موارد ذکر شده مسیری را برای هر دو طرف فراهم میکند تا راههایی را برای همکاری استراتژیک در نظر بگیرند و در این میان؛ نخبگان هر دو کشور باید محرک و مشوق این اقدام حیاتی باشند.