رسانه تخصصی روابط بین الملل (دیپلماسی پلاس)

بن بست تل آویو برابر تهران

Diplomacyplus.ir/?p=11830
تحلیلگران در تلویزیون الجزیره معتقدند که اسرائیل از همین حالا به دنبال فرصت بعدی برای شروع یک درگیری با جمهوری اسلامی ایران است، اما برای انجام این کار، به «مجوز» ایالات متحده نیاز است. 

 هنوز دو ماه از اعلام آتش بس در جنگ 12 روزه رژیم صهیونیستی و ایران نگذشته است، اما برخی حساب‌های کاربری منتسب به تل آویو و حتی برخی کارشناسان مدعی هستند که اسرائیل خود را برای دور دوم درگیری با ایران آماده می‌کند.  برخی تحلیلگران در رسانه‌های عربی مانند العربیه و یا الجزیره با حضور در برنامه‌های تلویزیونی ادعا دارند که اسرائیل به دنبال فرصت برای شروع یک درگیری دیگر با ایران است. اما صرف نظر از چنین ادعاهایی، دور جدید درگیری و جنگ با ایران تا چه میزان برای صهیونیست‌ها امکان پذیر است؟

شکست در اهداف

آن چه بیش از هرچیز عملیات نظامی صهیونیست‌ها در دور دوم علیه ایران را محتمل می‌سازد، شکست آن‌ها در دستیابی به اهداف‌شان در جنگ 12 روزه اخیر است. علیرغم تأکید اسرائیل مبنی بر هدف قرار دادن تأسیسات هسته‌ای ایران، اما جنگنده‌های صهیونیستی به طور عمده مقامات عالی‌رتبه دولتی و نظامی ایران را ترور کردند. اقدامی که نشان‌دهنده تلاش آشکار برای براندازی نظام ایران سیاسی بود، هرچند پایداری نظام سیاسی ایران و پاسخ‌های موشکی گسترده به اهداف استراتژیک در قلب رژیم صهیونیستی نشان داد که محاسبات تل آویو برای براندازی نظام سیاسی ایران در جنگ نظامی با خطای بزرگی روبرو شده است.

حتی اگر تل آویو هدف خود را از میان بردن فعالیت هسته‌ای ایران بداند، در این هدف نیز نتوانسته به نتیجه موردنظر خود دست یاید، چون باوجود خسارات مادی، اما دانش هسته‌ای ایران یک علم بومی با دانشمندان ایرانی است که قابل حذف و از میان بردن نیست. شاید خسارات مادی به تاسیسات هسته‌ای باعث تاخیرهای مقطعی و کوتاه مدت در فعالیت‌های هسته‌ای ایران شده باشند، اما به طور کلی تغییری بنیادین در این فعالیت‌ها ایجاد نشده و به نظر نمی‌رسد که تجاوزات رژیم صهیونیستی تاثیری در ادامه برنامه هسته‌ای ایران برجای گذاشته باشد.

براین اساس شکست اسرائیل در دستیابی به اهداف خود در جنگ نظامی 12 روزه یکی از دلایلی است که شاید باعث شود تا تل آویو برای دور دوم حملات به ایران نیز برنامه ریزی داشته باشد.

چالش‌های تل آویو برای شروع جنگ دوباره با ایران

در عین حال شروع دور دوم تجاوز به ایران برای رژیم صهیونیستی با چالش‌ها و موانع عمده‌ای همراه است:

نیاز تل آویو به چراغ سبز واشنگتن

تحلیلگران در تلویزیون الجزیره معتقدند که اسرائیل از همین حالا به دنبال فرصت بعدی برای شروع یک درگیری با جمهوری اسلامی ایران است، اما برای انجام این کار، به «مجوز» ایالات متحده نیاز است. مجوزی که ممکن است در حال حاضر واشنگتن مایل به دادن آن نباشد. «مئیر جاودانفر»، مدرس مسائل ایران در دانشگاه رایشمن اسرائیل در گفتگو با الجزیره تاکید کرد که اسرائیل برای انجام دور دوم حمله به ایران، باید اطلاعات معتبری را جمع‌آوری یا ارائه کند تا نشان دهد که ایران در حال بازسازی یا تعمیر برنامه هسته‌ای خود است و با توجه به این اطلاعات بتواند آمریکا را قانع به همراهی با خود کند، اما برای تل آویو جمع آوری چنین شواهدی در حال حاضر بسیار دشوار است.» به گفته جاودانفر، «اسرائیل برای انجام دومین دور حمله‌، به موافقت آمریکا و رئیس جمهور آن، ترامپ، نیاز دارد، اما با توجه به نگرانی آمریکا در مورد حملات اسرائیل به سوریه، احتمال موافقت آمریکا با دور دوم حمله به ایران بسیار کمتر است، چون واشنگتن نمی‌خواهد همزمان با درگیری اسرائیل در سوریه، لبنان و غزه، جبهه جنگ جدیدی در ایران باز شود.» از سوی دیگر، ترامپ تلاش دارد تا از خود چهره ضدجنگ ترسیم کند و همراهی ترامپ با نتانیاهو در جنگ دوباره با ایران بزرگترین ضربه را به چهره ترامپ در میان حامیانش در داخل آمریکا خواهد زد. حامیانی که خواستار دوری آمریکا از هرگونه جنگ جدیدی در خاورمیانه هستند. «اوری گلدبرگ»، تحلیلگر و متخصص امور ایران در تل آویو هم به الجزیره گفته است که نتانیاهو تلاش  دارد تا از هر هدفی که ترامپ درباره همکاری نظامی ترسیم کرده خطی نکند و اگر ترامپ به نتانیاهو برای حمله دوباره به ایران چراغ سبز نشان ندهد، نتانیاهو نیز این اقدام را انجام نخواهد داد، چون تل آویو به ادامه حمایت‌های آمریکا در جبهه غزه و لبنان نیازمند است و اسرائیل نمی‌خواهد این همکاری‌ها خدشه دارد.

محدودیت‌های اقتصادی

 اسرائیل همیشه به دلایل حیاتی از جمله دلایل اقتصادی، سعی می‌کند جنگ‌ها را در کوتاه مدت انجام دهد و بعید است که دور جدید جنگ با ایران کوتاه مدت باشد. ایران هشدار داده که در صورت حمله مجدد اسرائیل، موشک‌های مخرب‌‌تر و ضربات سخت‌تری علیه اسرائیل به کار گیرد و این هشدار می‌تواند به معنای ورود به یک جنگ طولانی‌تر برای صهیونیست‌ها باشد. بخش‌های اقتصادی اسرائیل از جنگ طولانی و بسیار پرهزینه در غزه که تاکنون بیش از ۶۷ میلیارد دلار برای اسرائیل هزینه داشته، آسیب‌های جدی دیده است و ورود به یک جنگ جدید بلندمدت می‌تواند با هزینه‌های چند برابری برای صهیونیست‌ها همراه باشد. جنگ ژوئن ۲۰۲۵ با ایران معروف به جنگ 12 روزه نیز روزانه صدها میلیون دلار برای اسرائیل هزینه داشت و هزینه خسارات مالی اسرائیل بیش از ۱.۵ میلیارد دلار تخمین زده شده است. براین اساس اسرائیل سعی دارد تا رویارویی نظامی دوباره خود با ایران را با توجه به محدودیت‌های اقتصاد داخلی‌اش تنظیم کند.  دکتر «ایهود ایلام»، کارشناس موسسه سلطنتی مطالعات دفاعی و امنیتی انگلیس در یادداشتی نتیجه گیری کرده است که اسرائیل در جنگ 12 روزه با ایران ناگزیر بود که خیلی زود جنگ با ایران را پایان دهد، در غیر این صورت اقتصادش ممکن بود با بحران بزرگی روبرو شود.

ارزیابی دیگری از موسسه سلطنتی مطالعات دفاعی و امنیتی انگلیس حاکی از آن است که اسرائیل در دو روز اول جنگ علیه ایران تقریباً ۱.۴۵ میلیارد دلار آمریکا (۱.۰۶ میلیارد پوند) هزینه کرد و در هفته اول حملات به ایران، هزینه‌ها به ۵ میلیارد دلار آمریکا رسید. در واقع در جریان جنگ 12 روزه اخیر علیه ایران، اسرائیل روزانه ۷۲۵ میلیون دلار آمریکا هزینه کرد که این هزینه‌ها شامل ۵۹۳ میلیون دلار آمریکا برای عملیات تهاجمی و ۱۳۲ میلیون دلار هم برای سیستم پدافندی در برابر پاسخ موشکی ایران هزینه شده است.

محدودیت‌های نظامی

 ایران بیش از ۱۵۰۰ کیلومتر از اسرائیل فاصله دارد. اگرچه جنگنده‌های نیروی هوایی اسرائیل به ایران رسید، اما به طور کلی نیروی هوایی اسرائیل برای جنگ در نزدیکی اسرائیل ساخته شده است، نه مسیرهای دورتر. جنگنده-بمب‌افکن‌های اسرائیل شامل اف-۱۵، اف-۱۶ و اف-۳۵ می‌توانند از جنگنده‌های سوخت رسان پشتیبانی استفاده کنند، اما نیرو هوایی اسرائیل برای یک جنگ طولانی با ایران به تانکرهای حمل سوخت هوایی بزرگ مخزن نیاز دارد، چون اسکادران نیروی هوایی اسرائیل شامل ده‌ها فروند جنگنده است و تامین سوخت ده‌ها جنگنده تنها با مخازن پشتیبان کوچک قابل تامین نیست و نیاز به تانکرهای هوایی بزرگ است.

نیرو هوایی اسرائیل یک هواپیمای سوخت‌رسان (بوئینگ ۷۰۷) با قدمت نیم قرن دارد که در طول رویارویی اخیر با ایران حدود ۶۰۰ مأموریت سوخت‌گیری هوایی انجام داد. با این حال، از آنجایی که تعداد این سوخت رسان‌ها بسیار کم بود، برخی از هواپیماهای اسرائیلی توسط تانکرهای آمریکایی سوخت‌گیری شدند . اسرائیل به دنبال دریافت تانکرهای جدید بوئینگ KC-۴۶ است و قبل از رسیدن این تانکرهای بزرگتر هوایی، نیروهوایی اسرائیل بدون کمک آمریکا برای سوخت رسانی مداوم با مشکل مواجه است.

علاوه بر این، اگرچه جنگنده-بمب‌افکن‌های اسرائیل دارای سیستم‌های تسلیحاتی پیشرفته و پیچیده‌ای هستند، اما برخی از آنها دو دهه یا بیشتر در حال فعالیت هستند و اگر جنگ با ایران طولانی شود، ممکن است عملیاتی نگه داشتن جنگنده‌ها با عمر بیش از 20 سال با چالش مواجه شود. تل آویو ناگزیر است که در یک رویارویی طولانی با ایران، نیروی هوایی خود را فرسوده و خسته نکند، بویژه ممکن است همزمان نیرو هوایی رژیم صهیونیستی با تهدیدات از جبهه‌های دیگری مانند لبنان و یمن نیز روبرو شود. شاید در جنگ 12 روزه نیروی هوایی اسرائیل همچنان می‌توانست بجنگد، اما این نیرو ضعیف‌تر و خسته‌تر می‌شد. در همین حال، اگر رویارویی با ایران ماه‌ها ادامه یابد احتمال این که در نهایت یک یا چند جنگنده اسرائیلی توسط ایران هدف قرار بگیرند و خلبان آن کشته و یا اسیر شود، بسیار زیاد است. اگر یک نظامی نیروهوایی اسرائیل اسیر یا کشته شود، ضربه روحی و روانی بزرگی به ارتش اسرائیل وارد خواهد شد.

از سوی دیگر، نیرو هوایی اسرائیل بمب‌افکن‌های سنگین ندارد، بنابراین رژیم صهیونیستی در هدف قرار دادن اماکن استراتژیک و زیرزمینی با محدودیت روبروست و بدون حمایت و پشتیبانی آمریکا قادر به حملات بزرگ در ایران نخواهد بود. این یکی دیگر از محدودیت‌های مهم صهیونیست‌ها در یک جنگ طولانی با ایران است. سرلشکر «امیر بارام»، مدیرکل وزارت جنگ اسرائیل در دیدار اخیرش با مدیران عامل صنایع نظامی و مقامات ارشد وزارت جنگ اسرائیل به روشنی بر محدودیت‌ها در مورد تعداد تسلیحات و موشک‌های اسرائیل تصریح کرده و همین محدودیت موشک و تسلیحات در مورد پدافند هوایی اسرائیل نیز صادق است. آمریکا نیز برای ارسال موشک و تسلیحات به اسرائیل ملاحظات مشخصی دارد و دولت ترامپ بدون مجوز کنگره قادر نیست به هر میزان که می‌خواهد به اسرائیل موشک و تسلیحات نظامی صادر کند. از این منظر، محدودیت‌های تسلیحاتی و موشکی اسرائیل در برابر جنگ طولانی مدت با ایران را نیز باید در نظر داشت.

عدم تضعیف ایران

علی رغم حملات منطقه‌ای اسرائیل به نیروهای مقاومت در دو سال گذشته، اما تهران توانسته دوباره قدرت خود را بازیابی کند. این ارزیابی را «بمو نوری»، پژوهشگر مرکز «سیتی سنت جورج» در دانشگاه لندن ارائه داده و معتقد است که ایران همکاری نظامی با روسیه و چین را تعمیق بخشیده، محموله‌های تسلیحاتی وارد کرده و برنامه هسته‌ای خود را از سر گرفته است.

در مقابل رژیم صهیونیستی از نظر داخلی با شکاف سیاسی و تنش اجتماعی روبروست. ائتلاف راست افراطی نتانیاهو بدنبال ادامه و گسترش جنگ در غزه است، اما مخالفت‌های بسیاری در داخل اسرائیل برای ادامه جنگ غزه وجود دارد. اقتصاد اسرائیل که به شدت با بازارهای جهانی در هم تنیده شده است، نمی‌تواند بی‌ثباتی طولانی‌مدت را تحمل کند و از همه مهم‌تر، خسارات وارده توسط بمباران ایران در اسرائیل فراتر از آن چیزی بود که صهیونیست‌ها انتظار داشتند.

برای استراتژیست‌های غربی و اسرائیلی، فروپاشی دولت بشاراسد در سوریه الگویی برای تضعیف ایران و تغییر نهایی نظام سیاسی بود، اما این مقایسه از اساس نادرست بود و موقعیت ایران و سوریه بسیار متفاوت از هم است. فروپاشی رژیم و استقرار سریع حاکمیت جدید در سوریه در یک فرآیند سریع انجام گرفت، اما در ایران ما با نهادهای قوی‌، عمق نظامی، هویت و موجودیت مبتنی بر مقاومت روبرو هستیم و این ویژگی‌ها ایران را به کشوری از اساس متفاوت و مقاوم‌تر تبدیل کرده است که به راحتی در جنگ دچار فروپاشی نخواهد شد.

«بمو نوری»، پژوهشگر دانشگاه لندن معتقد است که جنگ 12 روزه اخیر اسرائیل علیه ایران، اشتباه محاسباتی عمیق‌ تل آویو را آشکار کرد، چون قدرت ایران تنها بر اساس انگیزه‌های مقطعی یا گروه‌های نیابتی ساخته نشده، بلکه قدرت ایران یک قدرت غیرمتمرکز و ریشه‌دار است و جمهوری اسلامی ایران اگرچه در جنگ اخیر، آسیب دید، اما سقوط نکرد و اکنون مصمم‌تر از قبل بدنبال گسترش و توسعه مولفه‌های قدرت خود است.

به اشتراک بگذارید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط