رسانه تخصصی روابط بین الملل

بندبازی بن سلمان میان شرق و غرب

Diplomacyplus.ir/?p=10809
در دوران محمد بن سلمان، عربستان سعودی به دنبال طیف وسیعی از کمک‌ها و همکاری‌ها با ایالات متحده است، اما آنها را با تقویت روابط دیپلماتیک، اقتصادی و امنیتی با چین، روسیه و طیفی از قدرت‌های دیگر سازگار می‌داند.
روابط هفت دهه‌ای ایالات متحده و عربستان سعودی به استثنای تحریم نفتی ۱۹۷۳-۱۹۷۴ و حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، به ندرت پر تنش بوده است اما موفقیت در ادامه این رابطه استوار بر مبادله نفت در برابر امنیت، اکنون با تردیدهای جدی روبرو است.

در دوران محمد بن سلمان، عربستان سعودی به دنبال طیف وسیعی از کمک‌ها و همکاری‌ها با ایالات متحده است، اما آنها را با تقویت روابط دیپلماتیک، اقتصادی و امنیتی با چین، روسیه و طیفی از قدرت‌های دیگر سازگار می‌داند. ریاض به درخواست‌های مکرر ایالات متحده برای افزایش تولید نفت پس از تهاجم روسیه توجهی نکرد و در عوض کاهش تولید را از طریق اوپک پلاس هماهنگ کرد، که قیمت جهانی سوخت را افزایش داد و تحریم‌های غرب را تضعیف کرد.

ناظران در واشنگتن خاطرنشان می‌کنند که متحد اصلی ایالات متحده در خاورمیانه به هیچ وجه مانند یک متحد عمل نکرده است. با این حال اما جنگ کنونی اسرائیل و حماس پیچیدگی جدیدی به این روابط اضافه کرده است.

عربستان سعودی – مانند دولت بایدن – به روند عادی‌سازی با اسرائیل علاقه‌مند است. جنگ این روند را کند کرده است، اما به هیچ وجه آن را از مسیر خارج نکرده است. در واقع، واشنگتن می‌تواند به ریاض برای ایفای نقش کلیدی در منطقه پس از این جنگ نگاه کند.

موضع بن سلمان در جنگ اوکراین

عربستان سعودی خود را قدرتی درجه یک می‌بیند که موقعیت خوبی برای میانجیگری و گفت و گو با هدف پایان دادن به جنگ در اوکراین دارد.

ریاض در آگوست ۲۰۲۳ میزبان نشست دو روزه صلح اوکراین با نمایندگان بیش از چهل کشور بود. روسیه در این نشست شرکت نکرد و مدعی شد که این نشست یکی از «تلاش‌‌های بیهوده و محکوم به شکست» غرب برای حمایت از اوکراین در جنوب جهانی است.

بن سلمان زلنسکی

اما برای عربستان سعودی، این نشست نمایش موفقی از جاه‌طلبی‌های دیپلماتیک فراتر از حوزه نفوذ سنتی آن بود.

این تلاش‌ها برای پایان دادن به جنگ در واشنگتن با رویکردی ملایم‌تر از تصمیم ریاض برای کاهش تولید نفت مواجه شده است، اقدامی که جو بایدن، رئیس‌جمهور ایالات متحده هشدار داد که «عواقب» واقعی برای پادشاهی خواهد داشت.

واشنگتن با وابستگی خود به نفت عربستان، همچنان این کاهش تولید را به عنوان یک سیلی بر صورت خود می‌دانست، به ویژه به این دلیل که علیرغم تحریم‌های غرب، درآمدی برای روسیه فراهم کرد. با این حال، عربستان سعودی بارها این موضوع را رد کرده که انگیزه این کار سیاسی بوده است.

رهبران سعودی رویکرد خود در قبال جنگ در اوکراین را «بی‌طرفی فعال» توصیف کرده‌اند. در حالی که ریاض موضعی اصولی علیه استفاده از زور توسط روسیه اتخاذ کرده و به قطعنامه‌های سازمان ملل برای محکوم کردن تهاجم رای مثبت داده است، اما از مخالفت کامل با روسیه خودداری کرده، به تحریم‌های آمریکا نپیوسته و در حالی که کاملا مسلح است، از هرگونه کمک نظامی به اوکراین خودداری کرده و حمایت خود را به کمک‌های بشردوستانه و انرژی محدود کرده است.

پوتین بن سلمان

ریاض حاضر نیست شراکت انرژی خود با مسکو را حتی با وجود انتقاد از جنگ ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، قربانی کند. این جنگ فرصتی را برای عربستان سعودی فراهم کرده است تا نفوذ خود را بر بازار جهانی نفت تقویت کند و در این فرآیند درآمد بیشتری کسب کند. به طور خلاصه، منافع شخصی اقتصادی پادشاهی بر نگرانی در مورد کیف یا حمایت از آنچه که ایالات متحده ادعا می‌کند اصول جهانی و غیرقابل نقض عدم تجاوز و حاکمیت است، غلبه کرده است.

عربستان و دوراهی چین و آمریکا

زمانی که بایدن در ژوئیه ۲۰۲۲ از ریاض بازدید کرد، به رهبران عرب گفت که ایالات متحده خاورمیانه را رها نمی‌کند. او گفت: «ما از این جا دور نخواهیم شد و خلایی را که چین، روسیه یا ایران آن را پر کنند، باقی نخواهیم گذاشت. ایالات متحده جایی نمی‌رود.»

با این وجود اما احتمال روابط عمیق‌تر با عربستان سعودی که شامل تضمین امنیتی ایالات متحده باشد، پس از تلاش‌های فزاینده چین برای نفوذ سیاسی و اقتصادی در منطقه و به خصوص بعد از مذاکرات صلح ایران وعربستان، در واشنگتن مورد تردید قرار گرفته است.

همانطور که عربستان سعودی بی‌طرفی فعال خود را در مورد اوکراین ابراز می‌کند، روابط نزدیک خود را با چین دنبال می‌کند. خالد الفالح، وزیر سرمایه‌گذاری عربستان سعودی در ژوئن ۲۰۲۳ به خبرنگاران گفت: «من رابطه ما با ایالات متحده و با چین را در تقابل با یکدیگر نمی‌بینم. من فکر می‌کنم، در واقع، آنها مکمل یکدیگر هستند.»

از سال ۲۰۱۱، چین بزرگترین شریک تجاری پادشاهی و بزرگترین واردکننده نفت خام بوده است. اخیرا، این دو قدرت در حال ظهور در حال گسترش روابط خود فراتر از روابط تجاری هستند. در سال ۲۰۲۲، ریاض و پکن در طی سفری که چین آن را به عنوان «یک نقطه عطف مهم در تاریخ توسعه روابط چین و اعراب» جشن گرفت، روابط خود را به یک مشارکت استراتژیک جامع ارتقا دادند.

شی جین پینگ محمد بن سلمان چین عربستان

با این حال اما رهبران سعودی همچنان به ایالات متحده به عنوان مهم‌ترین حامی امنیتی خود متکی هستند و می‌دانند که نه چین، شریک تجاری اصلی آنها، و نه روسیه، شریک اصلی اوپک پلاس، نمی‌توانند این نقش را ایفا کنند. در عین حال اما امتناع واشنگتن از پاسخ به حملات حوثی‌ها به تأسیسات آرامکوی سعودی در سال ۲۰۱۹، نگرانی ریاض را از این که ایالات متحده شریک قابل اعتمادی در مسائل امنیتی منطقه نیست، عمیق‌تر کرد. چند قطبی شدن فزاینده، ریاض را وادار کرده است تا فراتر از چتر امنیتی ایالات متحده عمل کند.

عربستان نه تنها روابط خود را با روسیه و چین، بلکه با قدرت‌های دیگر، از جمله استرالیا، هند، ژاپن و آلمان نیز تعمیق بخشیده است.

ریاض خواهان حمایت ایالات متحده در توسعه یک صنعت دفاعی قوی و یک برنامه هسته‌ای غیرنظامی است. برخی تحلیلگران تعمیق روابط ریاض با رقبای آمریکایی را یک ترفند اهرمی می‌دانند که برای دریافت تضمین‌های امنیتی عمیق‌تر از واشنگتن طراحی شده است.

قبل از شروع جنگ بین اسرائیل و حماس در اکتبر ۲۰۲۳، مقامات آمریکایی و سعودی در حال مذاکره بر سر توافقی بین عربستان و اسرائیل بودند که بنا بر گزارش‌ها مستلزم تعهدات راهبردی مهم ایالات متحده، از جمله یک معاهده دفاعی الزام آور و حمایت هسته‌ای غیرنظامی است. جنگ کنونی در غزه این موضوع را زیر سوال برده است، اگرچه مقامات ایالات متحده و عربستان نشان داده‌اند که آنها همچنان قصد از سرگیری مذاکرات را دارند.

مانند بسیاری از قدرت‌های نوظهور، ریاض امیدوار است بتواند بهترین‌های هر دو جهان را داشته باشد؛ مزایای مشارکت امنیتی ایالات متحده در حالی که روابط با دشمنان ایالات متحده را پیش می‌برد. شاید محمد بن سلمان به دنبال تقسیم کار است، جایی که ایالات متحده به عنوان شریک امنیتی استراتژیک اصلی عربستان سعودی عمل می‌کند و چین یک شریک بسیار مهم برای تجارت، همکاری‌های فناوری و مدیریت روابط با ایران باقی می‌ماند.

با توجه به ملاحظات عربستان در مورد پذیرش موضع تقابل آمیز آمریکا در قبال چین و محدودیت‌هایی که کنگره ایالات متحده در قبال هر گونه تعهد امنیتی که آمریکا انجام می‌دهد مطالبه خواهد کرد، باید دید که آیا این چارچوب جدید برای مشارکت محدود امکان پذیر است یا نه.

اینکه آیا رابطه ایالات متحده و عربستان سعودی دستخوش اصلاح مسیر قابل توجهی خواهد شد و قادر به یافتن تعادل مناسبی است که به نفع هر دوی آنها باشد، اکنون در بوته است. به نظر می‌رسد بیشتر علاقه ایالات متحده به ترمیم روابط با ریاض بر دور کردن پادشاهی از روابط نزدیک با پکن متمرکز شده است، اما این یک برنامه بلند است. واشنگتن ممکن است به این نتیجه برسد که هزینه‌های شهرت و بار اضافی تامین امنیت برای چنین شریک مشکل سازی ارزش مزایای حاشیه‌ای و هنوز نامشخص کاهش نفوذ پکن را ندارد.

منبع: اکوایران

به اشتراک بگذارید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط