رسانه تخصصی روابط بین الملل

بلندپروازی‌های آل‌نهیان در غرب آسیا

Diplomacyplus.ir/?p=10335
بلندپروازی امارات این است می‌خواهد شبیه سنگاپور شود؛ یعنی با تکیه بر قدرت اقتصادی آسیب‌پذیری جغرافیایی‌اش را جبران کند. برای تحقق این هدف قراردادهای تجاری زیادی بسته، در پروژه‌های خارج از کشور سرمایه‌گذاری و خود را به مقصد گردشگری و ترانزیتی جهان تبدیل کرده است.

امارات از دیرباز با دو ویژگی زرق و برق و مصرف‌گرایی و منابع عظیم نفتی شهرت داشت، اما در دو دهه اخیر این شهرت دستخوش تغییر و دگرگونی شده است. در دوران ریاست محمد بن زاید، امارات متحده عربی میلیاردها دلار صرف نوسازی ارتش کرد و به چیزی تبدیل شده است که جیمز متیس، وزیر دفاع سابق آمریکا آن را «اسپارت کوچک» می‌نامد. امارات همچنین خود را به مرکز مالی خاورمیانه تبدیل و با تمام بازیگران منطقه ازجمله تل‌آویو و قدرت های جهانی به ویژه آمریکا رابطه مستحکم برقرار کرده است.

بلندپروازی امارات این است می خواهد شبیه سنگاپور شود؛ یعنی با تکیه بر قدرت اقتصادی آسیب‌پذیری جغرافیایی‌اش را جبران کند. برای تحقق این هدف قراردادهای تجاری زیادی بسته، در پروژه‌های خارج از کشور سرمایه‌گذاری و خود را به مقصد گردشگری و ترانزیتی جهان تبدیل کرده است.

درصورتی که امارات بتواند به این بلندپروازی خود جامه عمل بپوشاند، می‌توان آن را با سلسله مدیچی که از قرن 15 تا 18 بر فلورانس حکومت می‌کرد، مقایسه کرد. مدیچی‌ها قلمرو زیادی نداشتند و هیچ گاه در مرکز جنگ‌ها و درگیری‌های اروپا نبودند، اما با استفاده از تجارت و بانکداری توانستند در همسایگی با امپراتوری‌های بزرگ به بازیگری اصلی و تأثیرگذار تبدیل شوند.

آنها با فرانسه اتحادی پایدار برقرار، روابط دیپلماتیک قوی خود را با انگلیس حفظ و رابطه با امپراتوری روم را تقویت کردند. به این ترتیب فلورانس به کانون فعالیت‌های اقتصادی، اکتشافات علمی و دستاوردهای فرهنگی بدل شد.

امارات امتیازاتی دارد که می‌تواند به این کشور در راه تحقق بلندپروازی اش کمک کند؛ جمعیت تحصیلکرده، موقعیت جغرافیایی مناسب، ذخایر قابل توجه نفت و گاز و ثروت فراوان. با وجود این، ابوظبی برای تحقق برنامه‌های خود محدودیت‌هایی دارد؛ به شدت به نفت وابسته است و برای کربن زدایی سریع زیر فشار قرار دارد.

این کشور همچنین برای پیشبرد برنامه‌های خود باید از بی‌ثباتی در منطقه جلوگیری کند. امارات پیش تر شاهد حملات حوثی‌ها بود و با ایران مناقشه ارضی دارد، با قطر در رقابت و با چالش‌های مهمی از سوی ریاض مواجه است. بسیاری از سیاست‌های اقتصادی محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی می‌تواند بر وضعیت و بلندپروازی امارات تأثیر منفی بگذارد.

مدیچی‌ها با وجود رقابت با کشورهای بزرگ‌تر، قدرت خود را حفظ کردند. ثروت، تخصص و قدرت اقتصادی و نفوذ سیاسی به آنها امکان داد در سیاست بین‌الملل به بازیگری مهم بدل شوند و بتوانند با شخصیت‌ها و حاکمان بانفوذ سراسر اروپا ارتباط برقرار کنند. نفوذ سیاسی مدیچی‌ها با نزاع میان اعضای خاندان بود که کاهش یافت و به نیروهای خارجی امکان داد بتوانند خواسته‌های خود را بر مدیچی‌ها تحمیل کنند. در نهایت سال 1737 میلادی آخرین فرمانروای مدیچی بدون وارث درگذشت و این سلسله پایان یافت.

امارات می‌تواند با مشکلات مشابه مدیچی‌ها مواجه شود، زیرا به وسیله یک خاندان اداره می‌شود و برادران، عموها و عموزادگان ممکن است در آینده برای کسب قدرت با یکدیگر وارد نزاع شوند. اگر رئیس دولت بدون نام بردن از فرد مشخصی به عنوان جانشین خود بمیرد، این درگیری‌های داخلی می‌تواند سبب تضعیف امارات شود و کشورهای دیگر از این فرصت برای کنار گذاشتن امارات از رهبری خاورمیانه استفاده کنند.

تا زمانی که خاندان امارات متحد بماند و به نحو احسن اداره شود، کشور این توان را خواهد داشت نفوذ و جایگاه خود را در منطقه ارتقا دهد، در غیر این صورت با چالش های متعددی مواجه خواهد شد.

طرح‌ها و برنامه‌های محمد بن زاید برای آینده ریشه در موضوع بقا دارد. خاورمیانه محیطی آمیخته با خشونت و هرج و مرج است و امارات به عنوان کشوری کوچک، در برابر آشفتگی‌ها آسیب‌پذیر است؛ بنابراین برای تضمین پایداری حکومت خاندان و طول عمر کشور به قدرت و ثروت بیشتری نیاز دارد. تا اینجا بن زاید به خوبی نقش خود را ایفا کرده است و امارات درست مانند مدیچی‌ها به الگویی تبدیل شده که چگونه کشوری کوچک می‌تواند در سیاست و اقتصاد بین‌الملل نقشی بزرگ ایفا کند.

اما مدیچی‌ها از هم پاشیدند، زیرا خاندان وحدت خود را از دست داد؛ اختلاف بر سر وراثت و جانشینی در کنار مخالفان داخلی این سلسله را تضعیف کرد. در عین حال ظهور دیگر خاندان‌های قدرتمند در ایتالیا برتری مدیچی‌ها را به چالش کشید. وقتی دولت شهرهای مجاور قدرت گرفتند، باعث شدند مدیچی‌ها نتوانند همچون گذشته از اهرم‌های سیاسی خود استفاده کنند. در نهایت ظهور رهبرانی که نسبت به اسلاف خود هوش و استعداد کمتری داشتند، باعث شد خاندان مدیچی متحمل خسارت های مالی و سیاسی قابل توجه و نابود شوند.

محمد بن زاید و برادرانش با تنش‌های مشابهی مواجه هستند؛ خاندان درحال حاضر با هم اتحاد دارند و در کنار هم هستند، ولی سابقه درگیری داخلی میانشان وجود دارد. این کشور به وسیله قدرت‌های منطقه‌ای احاطه شده است و درگیری در دیگر کشورها می‌تواند به مرزهای امارات تسری یابد. امارات همچنین با چالش‌هایی مواجه است که مدیچی‌ها آن ‌ها را نداشتند، ایالات متحده آمریکا ممکن است شریک امنیتی خوبی برای امارات نباشد و تغییرات اقلیمی در درازمدت به افزایش شدید دما و خشکسالی منجر شود و این منطقه را غیرقابل سکونت کند.

با توجه به این شرایط بهترین راه برای بقای امارات متحده عربی ایجاد چارچوب امنیتی منطقه‌ای است. امارات متحده عربی هر اندازه که قدرتمند شود، بقای آن وابسته به سه قدرت مهم منطقه یعنی ایران، عربستان سعودی و ترکیه است و آمریکا و دیگر شرکای خارجی هر اندازه وعده حمایت بی‌پایان دهند، از این کشور حمایت و محافظت نخواهند کرد./ راهبرد معاصر

به اشتراک بگذارید:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط