در دهههای اخیر موضوع هاب انرژی شدن ایران جزو توجهات سیاست گذاران و البته پیشنهاد کارشناسان اقتصادی کشور بود که متاسفانه تنها در حد همان پیشنهاد باقی ماند، تا امروز ایران از بازار انرژی منطقه سهم اندکی داشته باشد. البته نباید از متغیرهای بیرونی مانند تحریمها غافل شد که برخی از پروژههای بزرگ کشور مانند خط لوله صلح را ناتمام گذاشت.
البته سایر کشورهای منطقه مانند ترکیه، مصر، عربستان و قطر در سودای هاب انرژی شدن منطقه هستند که در این میان ترکیه موفقتر بوده است. در صورت سیاست گذاری مناسب و جذب سرمایه گذاری خارجی میتوان موقعیت ایران در انرژی منطقه را بهبود بخشید هر چند که این فرآیند نسبتا طولانی و نیازمند دیپلماسی فعال اقتصادی است.
باید توجه داشت که ایران از نظر دسترسی به منابع گازی برای تولید برق، منابع نیروی انسانی، شبکه گسترده صادرات برق و موقعیت ژئواستراتژیک و همسایگی با ۱۵ کشور در منطقه، از جایگاه بسیار مناسبی برای تبدیل به هاب انرژی منطقه نسبت به سایر کشورها برخوردار است.
تغییر مدل روابط کشورها در خاورمیانه به نفع اقتصاد
با فروپاشی شوروی رویکرد رقابت در عرصه بینالمللی از جنبه نظامی به اقتصادی تغییر کرد. این رویکرد مبتنی بر اقتصاد در سیاست گذاری ابرقدرتها و قدرتهای بزرگ کاملا مشهود است یعنی براساس منافع ملی و اقتصادی خود تصمیم سازی میکنند. به نظر می رسد که منطقه خاورمیانه نیز که از نظر منابع انرژی و موقعیت ترانزیتی جایگاه بی نظیری دارد، در حال پوست اندازی و سوق به سمت این رویکرد است. به عبارت دیگر در مدل جدید خاورمیانه ژئواکونومیک اولویت اصلی دولتمردان شده است.
برای توضیح این مدل لازم به ذکر چند نمونه است که متاخرترین آن سفر رجب طیب اردوغان به ابوظبی پس از ۹ سال بود که هفته گذشته صورت گرفت. روابط سیاسی آنکارا و ابوظبی در یک دهه گذشته دوره پرتنشی را طی کرد و هر دو کشور یکدیگر را به دخالت در امور دیگری متهم کردند، حتی در موضوعات مختلف مانند سوریه و اختلاف ترکیه با کشورهای حوزه مدیترانه بر سر منابع گاز، شکاف سیاسی بیشتر هم شد بطوریکه امارات و البته عربستان بارها با کشورهای مصر، قبرس، یونان رزمایش نظامی برگزار کردند تا نزدیکی خود را به رخ آنکارا بکشند.
نزدیکی اخیر رابطه آنکارا و تلآویو را نیز در این چارچوب میتوان توضیح داد. درست از زمانی که منابع گاز مدیترانه شرقی مطرح و اسرائیل با همکاری قبرس و یونان به دنبال صادرات آن به اروپا شد؛ رجب طیب اردوغان اعلام کرد که به هیچ وجه اجازه این کار را نخواهد داد و حالا که ایالات متحده عدم حمایت خود از خط لوله Medgas را اعلام کرده اسراییل به دنبال توافق با ترکیه و صادرات گاز از طریق ترکیه به اروپا است.
نمونه دیگر در رابطه عربستان و امارات است. هر چند که دو کشور در موضوعات سیاسی مواضع نزدیک و همسویی دارند؛ در یک سال اخیر ناهمسویی منافع اقتصادی موجب بروز اختلافاتی بین دو کشور شده است که یکی از آنها اختلاف در سهمیه تولید نفت در نشست اوپک بود. منظور از سه نمونه فوق تاکید بر اهمیت منافع اقتصادی در سیاست گذاری دولتمردان است، حتی کشورها با وجود داشتن اختلافات سیاسی مثل نمونه آنکار و ابوظبی سعی در تعمیق روابط تجاری به ویژه در حوزه انرژی هستند که نیاز به واکاوی جایگاه آن است.
اهمیت انرژی
همانطور که ذکر شد موقعیت خاورمیانه از منظر منابع انرژی بینظیر است، بطوریکه یکی از مقامات ایالات متحده خاورمیانه را به قلب انسان و نفت را به خون آن تشبیه کرده بود. اما این به معنای عدم نیاز کشورهای منطقه در این بخش نیست مثلا کشوری مانند کویت که صادرات بالای نفت دارد در بخش گاز نیاز به واردات دارد یا کشور عراق به عنوان دومین تولیدکننده بزرگ اوپک وابستگی شدیدی به واردات برق و گاز به ویژه از ایران دارد.
اما در این میان موقعیت ایران در تولید نفت، گاز، برق و حتی انرژی تجدیدپذیر بدون اغراق در منطقه بی نظیر است، هرچند که شاهد عدم توجه و بیمهری داخلی نسبت به این حوزه و تحریمها بیرونی تا حدود مانع بالفعل شدن این پتانسیل عظیم شده است. اما هنوز این موقعیت را دارد که به ویژه در برق به هاب منطقه و در گاز به صادرکننده بزرگ به کشورهای منطقه باشد.
برای نمونه، صنعت برق ایران طی سال ۸۹ تا ۹۵ به ۸ کشور منطقه از جمله عراق، ترکیه، افغانستان، جمهوری خودمختار نخجوان، پاکستان صادرات برق داشته که در میان آنها عراق با واردات بیش از ۴ هزار و ۹۰۰ مگاواتی در سال به بزرگترین واردکننده برق از ایران تبدیل شده بود که البته در حال حاضر بازارهای صادراتی ایران محدود شده است که مهمترین دلیل آن ناهمخوانی تولید و مصرف گاز در کنار تحریم های شدید ایالت متحده در ۴ سال اخیر است. بطوریکه در هفته های اخیر شاهد تحرکات عربستان و قطر برای ورود به بازار عراق هستیم که میتواند پیامدهای سیاسی نیز برا کشور داشته باشد.
توزیع برق در سراسر کشورهای خاورمیانه ناهمگون است. در مجموع ۳ مشکل مشترک؛ زیرساختهای فرسوده، یارانه برق و قیمت پایین و همچنین کمبود سرمایه گذاری در بین اکثر کشورها وجود دارد. از سوی دیگر؛ کشورهای منطقه در نتیجه رشد جمعیت، فعالیت اقتصادی و افزایش تقاضا برای سرمایش در تابستان شاهد افزایش چشمگیر تقاضای برق هستند.
بنابراین به نظر میرسد ایران ظرفیتهای زیادی برای تبدیل شدن به هاب انرژی منطقه را دارد، اما باید سرعت عملکرد رقبا را نیز در این زمینه مدنظر قرار دهد. اتصال برق کشورهای عربی خلیج فارس در جنوب خلیج فارس، تلاش عربستان برای صدور برق به اروپا از طریق کابل دریایی بین دریای سرخ و مدیترانه، سرمایهگذاری چین در احداث نیروگاه در پاکستان و اتصال برق جمهوری آذربایجان به ترکیه، چند نمونه از این اقدامات است. با این اوصاف، ایران با توجه به موقعیت جغرافیایی و وجود منابع غنی گاز طبیعی باید سرعت عمل بیشتری داشته باشد.
کارشناسان حوزه انرژی معتقدند از آنجا که صادرات برق زیرساخت میخواهد، باید به اندازه کافی در همه حوزهها از تولید برق و انتقال برق گرفته تا پستهای برق در کشور برنامه عملیاتی تعریف شود؛ چرا که برق مانند کالاهای ترانزیتی نیست که بتوان به شیوه معمول و با وسیله نقلیه آن را انتقال داد، بلکه نیاز به خطوط انتقال بالا و پستهای برق فشار قوی و بعد هم نیاز به تجهیز نیروگاه دارد.
مصر؛ نمونه موفق
روزگاری مصر بهعنوان واردکنندگان گاز و برق مطرح بود اما امروز در آستانه تبدیل شدن به یک هاب منطقهای برای صادرات انرژی (گاز طبیعی و برق) بین اروپا، آفریقا و خاورمیانه است، زیرا برنامه مدونی برای توسعه صادرات انرژی خود را آغاز کرده است که به تغییر شکل ژئوپلیتیک منطقه مدیترانه شرقی تا شاخ آفریقا کمک میکند.
مصر در تحولی شگفت انگیز از کشوری که از بحرانهای اقتصادی رنج میبرد، به کشوری تبدیل شده که در آستانه تبدیل شدن به قطب منطقهای برای انتقال و صادرات انرژی است. قاهره به لطف ذخایر عظیم گاز طبیعی فراساحلی به خودکفایی در گاز طبیعی دست یافته و به یک صادرکننده خالص تبدیل شده است که منجر به ایجاد مازاد برق قابل عرضه نیز میشود. در همین راستا قاهره روابط خود برای آغاز تحویل برق به اروپا، خاورمیانه و آفریقا را ایجاد کرده که این کشور را قاهره را قادر میسازد تا نقش برجستهای در مهندسی انرژی شرق مدیترانه ایفا کند.
این تنها موقعیت جغرافیایی نیست که مصر را واجد شرایط ایفای این نقش برجسته در بخش انرژی میکند، بلکه نتیجه ترکیب عوامل مختلفی مانند اکتشافات گاز طبیعی، اصلاحات مالی، توسعه منابع انرژی تجدیدپذیر در ۵ سال گذشته بوده است. کشف میدان زهر – بزرگترین میدان گاز طبیعی در شرق مدیترانه، در آگوست ۲۰۱۵ توسط شرکت ایتالیایی انی – نقطه عطفی بود که قواعد بازی را در منطقه تغییر داد تا مصر از نظر انرژی به خودکفایی رسید. تا سال ۲۰۱۹، قبرس و اسرائیل قراردادهای تامین گاز با مصر امضا کردند، در حالی که غول انرژی فرانسوی توتال، با مشارکت انی، وارد تمام فعالیت های خود در قبرس شد.
در سال ۲۰۱۴، مقامات مصر برق بدون وقفه را غیرممکن میدانستند اما بین سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۸، اما قاهره با مشارکت شرکت آلمانی زیمنس، ۳ نیروگاه بزرگ سیکل ترکیبی گازسوز را با ظرفیت ۱۴.۴ گیگاوات راه اندازی کرد که میتوانست امنیت برق بیش از ۴۰ میلیون مصری را تامین کند. در سال ۲۰۱۸، مجموع ظرفیت نصب شده مصر بالغ بر ۴۲ گیگاوات بود که ۹۱ درصد آن تولید برق با استفاده از هیدروکربنها صورت میگرفت. البته در حال حاضر با توسعه بیشتر انرژیهای تجدیدپذیر، ظرفیت نصب شده در مصر حدود ۵۰ گیگاوات و بیش از ۱۰ گیگاوات مازاد جهت صادرات است.
همچنین مصر یکی از کشورهایی است که منابع فراوانی در انرژی خورشیدی دارد و میزان تشعشعات طبیعی مستقیم در بسیاری از مناطق از ۲۳۰۰ کیلووات ساعت در متر مربع فراتر میرود. مجتمع عظیم انرژی خورشیدی با ظرفیت ۱.۸ گیگاوات در اسوان (جنوب کشور)، بزرگترین مجموعه انرژی خورشیدی است. مصر شاهد رونق توسعه انرژی بادی نیز است. در نوامبر ۲۰۱۹، بزرگترین مجتمع انرژی بادی این کشور، مزرعه بادی راس غارب (جنوب شرق کشور)، با ظرفیت ۲۶۲.۵ مگاوات و در نزدیکی خلیج سوئز راهاندازی شد.
نتیجه گیری
با توجه به نقش و اهمیت انرژی در منطقه پرتنش خارومیانه و موقعیت ایران میتوان اینگونه برداشت که در صورت برنامه ریزی منسجم و ایجاد زیرساخت ها و همکاری با کشورهایی مانند قطر که به دنبال بازار برای سرمایه گذاری هستند میتوان تولید گاز و برق کشور را افزایش داد و نیاز برقی کشورهایی مانند عمان، پاکستان، عراق و افغانستان را تامین کرد. همچنین در حال حاضر موقعیت ایران بهترین گزینه برای کشورهای عراق، کویت، امارات، پاکستان، عمان، یمن و هند برای واردات در زمینه گاز است. در مجموع اگر ایران به دنبال تبدیل شدن به هاب انرژی منطقه است باید توان عرضه و تولید خود را نیز تقویت کند؛ چون در حال حاضر کمبودی در سمت تقاضا وجود ندارد بلکه مشکل اصلی بخش عرضه است.
همچنین ایران میتواند از انرژی های تجدیدپذیر مانند خورشید استفاده کند که باز در این زمینه نیز از پتانسیل بالایی برخوردار است. به ویژه بخش شرقی و جنوبی کشور می تواند میزبان پنل های خورشیدی باشد که علاوه بر مصرف داخلی، به راحتی قابل صادرات به همسایگان شرقی و جنوبی و حای آسیای میانه است. در این بخش ایران میتواند از تجربه ترکیه استفاده کند؛ این کشور قصد دارد پروژههای انرژی تجدیدپذیر را گسترش دهد تا نیازهای خود را از تقاضای فزاینده برق تامین و حتی صادر نیز کند.