بهگزارش مرکز مطالعات سورین، روزنامه جروزالم پست در یادداشت تازه خود بهقلم «دیوید ام واینبرگ» نوشت: طبق گزارش این هفته «آریل کاهانا» و «باراک راوید» دو تن از خبرنگاران ارشد دیپلماتیک اسرائیل(رژیم صهیونیستی) با وجود اینکه توافق هستهای ایران زمانی اجتنابناپذیر به نظر میرسید، اما حالا احتمال موفقیتش کم شده است.
برخی منابع در حلقه «نفتالی بنت» -نخستوزیر اسرائیل(رژیم صهیونیستی)، تصور می کنند که شانس موفقیت توافق بین آمریکا و ایران بسیار کم شده است.
ظاهرا چنین تصوری به این دلیل به وجود آمده که گمان میرود بایدن با خواسته کاملا غیرموجه ایران مبنی بر حذف سپاه پاسداران و به خصوص نیروی قدس از فهرست سازمانهای تروریستی خارجی وزارت خارجه آمریکا مخالفت کند.
در نتیجه، اورشلیم گفته که به روی آوردن دولت بایدن به نقشه دوم مبنی بر احیا و تقویت فشارها بر روحانیون خوشبین است.
این کار مستلزم تحریم اقتصاد ایران و خرابکاری در توان نظامی این کشور است تا مجبور شود به رفتارهای بدخواهانه خود مانند ساختن تسلیحات هستهای و ترویج تروریسم در سرتاسر منطقه پایان دهد.
این همان چیزی است که اسرائیل(رژیم صهیونیستی) همواره آن را به دولت بایدن توصیه کرده است.
اما به نظر من، فریب چنین گزارشهای خوشبینانهای را نخورید. من به این که دولت بایدن رویکرد خود را تغییر داده، اعتقادی ندارم. مهم نیست که چه پیش آمده؛ این دولت همچنان مشتاق یک توافق هستهای آسیبپذیر جدید با روحانیون ایران است.
دولت بایدن راهی پیدا خواهد کرد تا حتی در مورد نامعقولترین، غیرمسئولانهترین، سستترین و خطرناکترین تعامل با ایران نیز توضیح، بهانه و توجیهی داشته باشد. این توافق از نظر اسرائیل (رژیم صهیونیستی) خیلی بد است، اما انجام آن محتمل است. این توافق بندهای غروب پوسیده اوباما را حفظ خواهد کرد.
تمامی نقضهایی را که ایران تاکنون انجام داده، نظیر غنیسازی اورانیوم تا سطح 60 درصد را لاپوشانی خواهد کرد و به این کشور اجازه خواهد داد تا زیرساخت غنیسازی هستهای و دیگر برنامههای تسلیحات نظامی را حفظ کند. این توافق راهی را برای رسیدن به بمب هستهای در سالهای آینده پیش روی ایران میگذارد.
بایدن دیگر مذاکرات اضافی برای توافقی طولانیتر و قویتر نخواهد داشت. این چیزی است که بایدن در زمان تعیین اهداف خود وعده آن را به مردم اسرائیل (رژیم صهیونیسی) و آمریکا داده بود.
دلهرهآورتر از همه این است که این توافق صدها میلیارد دلار را با برداشتن تحریمها به ایران اعطا میکند و به تهران اجازه میدهد تا اقتصادش را احیا نموده و به تامین مالی نیروهای نیابتی و ستیزهجوییهای سلطهجویانه خود ادامه دهد.
با توجه به خطرات موجود، چرا بایدن میخواهد این توافق را امضاء کند؟ چرا دولت وی حاضر است تقریبا هر هزینهای را بابت آن به ایرانیها بدهد؟
اولین و مهمترین موضوع این است که دولت بایدن به دنبال انتقام سیاسی حزبی است. تردیدی نیست که این موضوع به افتخارات بر باد رفته باراک اوباما، رئیسجمهور پیشین آمریکا، پیوند خورده است. احیای برجام به معنای دفاع از اوباما و در نهایت، انکار ترامپ است. بازگشت به برجام در فضای سیاسی به شدت حزبی امروز آمریکا کمتر از یک هدف مقدس نیست.
متأسفانه، ایرانیها به خوبی از این موضوع آگاه هستند. آنها میدانند که بایدن در نهایت میلیاردها دلارشان را خواهد داد و اجازه میدهد تا زیرساخت هستهایشان را حفظ کنند.
فقدان اراده دموکراتیک را نیز به این موارد اضافه کنید. بهعنوان مسئلهای در اصل سیاست خارجی، جهان دموکراتیک دیگر تمایلی ندارد استفاده از نیروی نظامی علیه ایران یا هر دشمن دیگری از جمله روسیه و چین، را در نظر بگیرد.
بنابراین، بایدن و همفکرانش متاسفانه به شدت باور دارند که دیپلماسی میتواند این موضوع را حل کند.
اسرائیل(رژیم صهیونیستی) نباید خودش را گول بزند که توافق کاملا بدی با ایران در حال منعقد شدن است. از این رو، اسرائیل(رژیم صهیونیستی) باید خود را برای یک تقابل نظامی اجتنابناپذیر تمامعیار با ایران و نیروهای نیابتیاش آماده کند، خواه این آمادگی با همکاری آمریکا باشد یا بدون آن.