الف- سرشت بینالمللی: بر خلاف گزاره موردعلاقه رئالیستهای سنتی که حوزه داخلی را از حوزه خارجی رفتار کشورها جدا میکنند، تجارب معاصر نه فقط در آمریکا، بلکه در گوشه و کنار جهان نشان میدهد که بین سیاست داخلی و خارجی پیوندی عمیق وجود دارد و در کنار تداوم در اهداف سیاست خارجی، انتخابات مخصوصا در ایالات متحده، کنشگران جدید، دیدگاههای متفاوت و روشهای دگرگونشدهای در سیاست خارجی را به همراه میآورد.
با توجه به زاویه نگرش فوق و همچنین موقعیتی که در حال حاضر آمریکا در جهان دارد، اثرات انتخابات آمریکا به مرزهای ملی این کشور محدود نمیشود و اثرات عمیقی بر روابط بینالمللی دارد. موقعیت آمریکا، آیینهای از قوت و ضعفهاست در کنار قدرت نظامی، اقتصادی و علمی، آمریکا از نظر بینالمللی با ضعفها و چالشهای اساسی روبهرو است. پروندههایی مانند روابط آمریکا و چین و روابط روسیه و آمریکا، در بین پروندههای دیگر بسیار پرلایه، پیچیده و در مواردی سیال هستند.
نکته دیگری که سرشت بینالمللی انتخابات آمریکا را برجسته میکند، حضور کنشگران خارجی در عرصه سیاست داخلی آمریکا و بازیگری مالی، دیجیتالی و سیاسی آنهاست. اگر قبلا کنشگر بیرونی در چند بازیگر و از جمله رژیم صهیونیستی خلاصه میشد، در حال حاضر، تعداد قابل توجهی از بازیگران جهانی و منطقهای و حتی کشورهای کوچک، دستورالعمل خاص خود را در سیاست داخلی آمریکا دنبال میکنند. بنابراین عرصه داخلی آمریکا، آوردگاه سیاست بینالمللی و دارای پهنایی استراتژیک است؛ اما این عرصه بسیار قطبی شده است.
ب- فضای دوقطبیشده: از یک زاویه سیاست در همه جا، تقریبا دو قطبی است؛ اما آنچه دو قطبی متعارف در سیاست را از مورد کنونی آمریکا متفاوت میسازد، چگونگی تطور و تحول ساختار و شرایط داخلی ایالات متحده، مخصوصا در سه دهه گذشته است. در این دوران، جامعه آمریکا از درون، دچار دگرگونیها متعدد کمی و کیفی شده است.
از نظر کمی، با ورود مهاجران و امواج نوین مهاجرتی، ساختار سنتی جمعیت آمریکا دستخوش تغییر شد. این تغییر کمی با دگردیسی و ایجاد ترک و شکاف در هویت سفیدپوستانه، آنگلوساکسون و پروتستانی آمریکا که اصطلاحا WASP نامیده میشود، مشخص میگردد. بهگونهایکه حدود یک ربع قرن پیش، ساموئل هانتینگتون، استاد علوم سیاسی هاروارد با انتشار کتاب «هویت آمریکایی» زنگ خطر از دست دادن موقعیت گروههای بنیانگذار سفیدپوست و پروتستانی این کشور را به صدا درآورد.
این بستر هویتی با امواج جهانی شدن اقتصاد و برآمدن نوع جدیدی از اقتصاد سیاسی داخلی و خارجی، ضرباتی به بدنه سفیدپوست و کارگر سنتی آمریکا زد و بسیاری را عصبی و حاشیهنشین کرد. در ادامه این امواج بود که ترامپ نه فقط بهعنوان یک فرد، بلکه بهعنوان یک پدیده، از خشم خفته و آشکار جماعت سنتی به حاشیه راندهشده استفاده کرد و از طریقی غیر کلاسیک، در سیاست آمریکا برآمد؛ ولی با برآمدن او و دوره چهارساله ریاستجمهوری او از ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰، دو قطبی شدن در آمریکا عمیقتر شد و ادامه یافت.
اوج این دو قطبی شدن در زمانی بود که او در انتخابات دوره دوم باخت و طرفداران او در ۶ژانویه۲۰۲۱ به کنگره حمله کردند. ترامپ به کاخ سفید راه نیافت؛ ولی میراث او یعنی، دمیدن بر شکافها تا این لحظه ادامه یافته و در مواردی تشدید شده است و از این جهت است که بایدن در نطق پیروزی خود، از وحدت سخن گفت و در این مدت بر ترامپ و هواداران او تاخته و آنها را ضددموکراسی و تهدیدی برای حیات نهادهای دموکراتیک این کشور میداند. نبرد با ترامپ با ضبط اسناد طبقهبندیشده که او بهطور غیرقانونی در اقامتگاه خود در ماراگو در فلوریدا نگهداری میکرده، هیجانیتر شده است.
باید در نظر داشت که نبردهای سیاسی در سیاست داخلی آمریکا از طریق نهاد حقوق، دادستان و دادگاه دنبال میشود. با این فضای دوقطبیشده باید دید که سرنوشت انتخابات پیش رو به کجا ختم خواهد شد.
ج- سرنوشت انتخابات میاندورهای: انتخابات ماه نوامبر از نظر کمی و کیفی در خور توجه است. این انتخابات، فقط به کنگره محدود نمیشود و علاوه بر رقابت برای تمامی ۴۳۵کرسی مجلس نمایندگان و تعداد ۳۵کرسی سنا، بیش از ۳۰حکمران ایالتی و تعداد قابل توجهی مقامات ایالتی ازجمله دادستانها برگزیده خواهند شد. تعداد افرادی که در سطوح محلی، ایالتی و فدرال برگزیده میشوند، بسیار قابل توجه است. اما فراتر از نظر کیفی، این انتخابات، دماسنج انتخابات ریاستجمهوری۲۰۲۴ خواهد بود. سنت سیاسی آمریکا آنگونه است که اگر حزب رئیسجمهور حاکم در انتخابات میاندورهای کنگره ببازد، انتخابات ریاستجمهوری را نیز از دست خواهد داد. تعادل فعلی کنگره آمریکا به نفع دموکراتها، شکننده است.
تقریبا هر موضوعی در سیاست داخلی آمریکا، سیاسی و دوقطبی شده است. در عرصه داخلی، موضوع سقط جنین و فسخ رای۱۹۷۳ در پرونده موسوم به «رو» در مقابل «وید» توسط دیوان عالی کشور که تحت تسلط جمهوریخواهان است، از ژوئن سال جاری زلزلهای سیاسی برپا کرد که جمعیت کثیری از زنان را به سمت حزب دموکرات سوق داد. بخشودگی بخشی از وامهای دانشجویی توسط بایدن، جوانان را تا حدودی متمایل به دموکراتها کرد. نرخ رضایتمندی از بایدن بالا رفته و به حدود ۴۵درصد رسیده است. اما نبرد اصلی بین ترامپ و بایدن برای انتخابات۲۰۲۴ خواهد بود. بایدنی که در آن زمان ۸۱ساله و ترامپی که در چنبره دعواهای حقوقی گرفتار است. از نظر خارجی، چین و اوکراین موضوعات بسیار جدی هستند. هرچه هست هیجان انتخاباتی در انتخابات میاندورهای، پیامدهای جدی بینالمللی و داخلی و در خور توجه دارد. اثرات آن نه فقط بر سرنوشت بایدن و حزب دموکرات، بلکه بر سرنوشت جامعه آمریکا و فراتر از آن بر روابط بینالمللی احساس خواهد شد.